پیوست پاسخ سوال هشتم بخش سوم-آیین حق
اشکال (کَشّى مورد اعتماد نیست)
علاّمه عسکرى رحمه الله پس از آنکه رجال کَشّى را به عنوان مصدرى قرار مى دهد که علما در خداانگارى امام على علیه السلام از سوى عبداللّه بن سبا ، بدان اعتماد کرده اند ، به اثبات عدم صحّتِ اعتماد بر رجال کشّى مبادرت مى ورزد و عمده سبب را که در این راستا مى آورد ، قول نجاشى است که مى گوید : کَشّى ، ابو عمر ؛ وى شخصى ثقه و سرآمد است ، از ضُعفا فراوان روایت مى آوَرَد ، با عیّاشى مصاحبت داشت و از او حدیث فراگرفت وپیش او درست آموخت و به کمال رسید .کَشّى ، داراى کتاب رجالى است که علم فراوانى را در بر دارد و در آن غلط هاى بسیارى هست .(۱) نهایت اشکالی راکه بر کتاب کَشّى گرفته اند این است که : وى رجالِ اهل سنّت را بارجال شیعه به هم آمیخت ، در کتابِ وى تصحیف هاى فراوانى هست ، اَخبارشخصى با اَخبار شخصِ دیگر خلط شده است ، وطبقه اى با طبقه دیگر در مى آمیزد .سببِ این کار را ، بدخطى وى دانسته اند و اینکه معاصرانش بر گردآورى