فصل پنجم عدم تکفیر مطلق مسلمانان – بی بنیاد
[اتفاق اهل سنّت برعدم تکفیر مطلق مسلمانان ]
ابن قیّم در «شرح منازل السائرین» مى نویسد :اهل سنّت متفق اند بر اینکه در یک شخص ،از دو وجه مختلف، هم ولایتِ خداست و هم عداوت ؛ و هم محبوب خداست و هم مبغوض .بلکه در یک شخص ، ایمان و نفاق ، ایمان و کفر ، گرد مى آید و شخص به یکى از آن دو نزدیکتر مى باشد ، پس اهلِ آن مى شود . چنان که
خداى متعال مى فرماید : « هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْءِیمَانِ »[۱] ؛ آنهادر آن روز به کفر نزدیکتر بودند تا ایمان .و مى فرماید : « وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلاّ وَهُم مُشْرِکُونَ »[۲] ؛ بیشترشان به خدا ایمان نمى آورند مگر اینکه مشرک اند .بنابراین ، خداى متعال ، ایمان همراه با شرک را برایشان ثابت کرد .پس اگر با این شرک ، تکذیب فرستادگانِ خدا همراه باشد ، ایمانى که باآنهاست سودشان نمى بخشد .
فصل سوّم .کفرِ فرقه هاى اسلامى – بی بنیاد
[ کفر فرقه هاى اسلامى آنان را از ملّت اسلام خارج نمى سازد ]
در اینجا اصل دیگرى مى باشد و آن این است که : گاه درمسلمان دو ماده با هم اجتماع مى یابند : کفر و اسلام ، کفر و نفاق ، شرک و ایمان ؛ [ از این نظر که ] دو ماده دراو جمع است کفرى نمى ورزد که او را از ملّت اسلام خارج سازد ؛ چنان که مذهب اهل سنّت و جماعت همین است (تفصیل و بیانِ آن ـ ان شاء اللّه ـ خواهد آمد) و در این زمینه مخالفت نکرده است مگر اهل بدعت
ادامهی خواندن ←