عیادت از امام و حدیث سلسلة الذهب-سیره امام هادی ع
مسعودى مى گوید : حدیث کرد محمد بن فرج در شهر جرجان در حلّه معروف به«بئر ابى عنان» تردید از راوى است و یا «غسّان» که گفت : حدیث کرد مرا ابو دِعامةقال :«أَتَیتُ علیّ بن مُحمّد بن علیّ بن موسى علیه السلام ، عائداً فی علَّتِهِ التی کانت وفاته علیه السلام منها فی هذا السنة ، فلمّا هَمَمْتُ بالانصراف ، قال علیه السلام لی : یا أَبادِعَامَةِ ، قَدْ وَجَبَ حَقّکُ علیَّ ، أفلا أُحَدِّثُکَ بحدیثٍ تَسَرُّ به ؟ قال : فقلتُ له ما أحوجنی إلى ذلک یابن رسول اللّه ! قال علیه السلام :حدَّثنی أبی محمّد بن علیّ قال :
قتل متوکل عباسى-سیره امام هادى ع
متوکل در سال ۲۳۲ به حکومت رسید در حالى که ۲۷ سال از عمر او گذشته بود ودر شب چهارشنبه سوم شوال ۲۴۷ کشته شد مدت خلافت او چهارده سال و نه ماه بود .دوران خلافت متوکل همراه با حوادث و تحوّلات بسیارى از بعد سیاسى اعتقادى و اجتماعى بود . درباره انگیزه قتل او مورخان و سیره نویسان نظرهاى مختلفى داده اند و آن را نقشهاى از طرف ترکهائى که مسلط بر اوضاع سیاسى کشوربودند ذکر کرده اند و نظر اکثر این است که در این نقشه قتل پسرش منتصر نیز دخیل بوده است .
رویدادهاى مسیر راه-سیره امام هادى ع
هرچند در منابع و کتب تاریخى و حدیثى بر تاریخ دقیقى از سفر حضرت از مدینه تا سامرّا با اینکه چند روز این سفر طول کشیده و حرکت از مدینه چه روزى بوده است و یا ورودشان به سامرّاء کى بوده است دست نیافتم لیکن از قرائن و شواهد استفاده مى شود که مدتى نسبتاً طولانى بوده و چون با توجه به آنچه گذشت اختیارتوقف و زمان آن و یا حرکت و کیفیّت آن به امر امام بوده است . و امام بر طبق مصالح خودشان مشى مى نموده اند و از فرصتهاى مناسب در طول مسیر براى هدایت و
ارشاد مردم استفاده کرده و آموزشهاى دینى و تعلیمات فرهنگى فراوانى به برکت عبور حضرت در مسیر دیده شده که اجمالى از آن ذکر مى شود و به چند نمونه آن بسنده مى گردد و جمع آورى همه آن قضایا موجب اطاله و أطناب گردیده و وقت بیشترى را مى طلبد .
محمّد بن فرج کیست ؟-سیره امام هادى ع
ضمن اینکه در کتب رجالى توثیق شده او را از اصحاب امام رضا ، امام جواد و امام هادى علیهم السلام شمرده اند و از آثار او کتاب «مسائل» را ذکرنموده اند[۱] . او برادر عمر بن فرج … است که از طرف متوکّل عامل مدینه شد . و نقطه مقابل برادرش از بعد اعتقادى بود و انحراف از اهل بیت علیهم السلام داشته است وگویا نسبت به آنان شدید العداوه بوده . عمر ….. همان کسى است که به امام جواد علیه السلام گفت : شیعیان تو ادّعا مى کنند تو مى دانى آب دجله و وزن آن را . حضرت فرمود : آیا تو خداوند را قادر مى دانى که این علم را در اختیار پشه اى از مخلوقین خود قرار دهد یا نه ؟ گفت : بلى . آنگاه فرمود : أنا أکرمُ على اللّه من بَعوضَةٍ ومن أکثرخلقه[۲] .