ردّبعضى از شبهات پیرامون زیارت۲-جایگاه زیارت
در اینجا نیز در عدم وجوب وفا به نذرِ سفر براى زیارت قبور ، [ ابن تیمیّه ] ادّعاى عدم نزاع و اختلاف کرده است ؛ و به زودى در ذیل نادرستى این ادعا را مى نگرى .ابن حزم مى گوید :ابو محمّد مى گوید : … و نیز اگر نذر کند پاى پیاده یا ایستاده یا سواره به مدینه رود ، وفا به آن لازم است ؛ و این چنین است نذر سوى اثرى ازآثار انبیا[۱] .حطّاب مغربى [۲] مى نویسد :شیخ زروق در «شرح الإرشاد» مى گوید :
باب چهارم-نقدوهّابیان درباره زیارت
سخنان علمادر استحباب زیارتِ قبر پیامبر صلى الله علیه وآله
قاضى عِیاض مى نگارد :زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه وآله میان مسلمان یک سنّتِ همگانى است و فضیلتى دارد که همه بر آن ترغیب شده اند .[۱]قاضى ابو طَیّب مى نویسد :بعد از آنکه شخص حج و عُمْرَه را گزارْد ، مستحب است پیامبر صلى الله علیه وآله را زیارت کند .مَحاملى در التجرید مى گوید :هنگامى که حاجى از مکّه (اعمال حج) فارغ شد ،مستحب است قبرپیامبر را زیارت کند .حسین بن حسن حلیمى در المنهاج فى شعب الإیمان بزرگداشت پیامبر را در این روزگار ، به زیارتِ آن حضرت مى داند .ماوِرْدى در الحاوى زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه وآله را کارى مى داند که بدان امر شده و مستحب است ودراحکام السلطانیه مى نویسد :
چرا وضویى نو ؟- اختلاف در وضوچرا؟
عوامل تربیتى و روانى و سیاسى و اجتماعى گوناگونى عثمان را به ابداعِ وضوئى نو برانگیخت ؛ تا جایى که به سه بار شستن اعضا گرایش یابد وسپس به شستن سر و پا ـ به جاى مسح ـ حکم کند . بعضى از آن عوامل چنین اند :۱ . عثمان خود را سزاوار قانونگذارى مى دانست و شأنِ خویش را ازابوبکر و عُمَر کمتر نمى دید ، چرا براى آن دو فتوا جایز باشد و براى او نه ؟با اینکه همه جزو مکتب اجتهاد و رأى اند و هر کدامشان خلیفه پیامبر به شمارمى آیند !۲ . وى به ظواهر دینى سخت چسبیده بود . هنگام ساخت مسجد النبى ،وى یک خشت حمل مى کرد و آن را از خود دور نگه مى داشت ، و آن گاه که خشت را مى گذاشت ، دستانش را فُوت مى کرد و به جامه اش مى نگر یست (که کثیف نشده باشد) اگر گردى بر آن نشسته بود ، فُوت مى کرد . همه اینهابدان جهت بود که وى نسبت به نظافت وسواس داشت .[۱]در حالى که عمّار با وجودِ ضعف بدنى ،دو خشت را بر دوش حمل مى کرد .عثمان هر روز غُسل مى کرد[۲] ، هنگام وضو پاسخ سلام مؤمن رانمى گفت[۳] و خود بیان مى داشت که از زمانِ بیعت با رسول خدا ، به آلتش دست نکشیده است .