فصل یازدهم حقیقت شرک و اسبابِ آن-بی بنیاد
[ حقیقت شرک و اسباب آن ]
اکنون بجاست ما بعضى از چیزهایى را بیاوریم که بعضى از اهل علم در وصف مشرکان (کسانى که پیامبران را تکذیب کردند ) ذکر کرده اند .ابن قیّم مى گوید :مردم بر هدایت و دین حق بودند . نخستین کسى که آنان را به عبادت بتها و انکار بعث ، فریفت ، شیطان بود . و همو بود که از جهت عکوف (و اقامت و پناهنده شدن) بر قبرها و تصویر (و نقّاشى کردن)اهل آنها ، فریبشان داد ؛ چنان که خدا در کتابش قصّه آنان را باز مى گوید:
« لاَ تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلاَ تَذَرُنَّ وَدّاً وَلاَ سُوَاعاً وَلاَ یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْراً »[۱] ؛خدایانتان را رها نکنید ! «وَدّ» و «سُواع» و «یَغُوث» و «یَعوق» و «نَسْر» راوامگذارید !
اصول دین چهارگانه و عقاید نادرست – منهاج بدعت
[ مى گوید : ] نزد امامیه ، اصول دین در چهار اصل است : توحید ،عدل ، نبوت ، و امامت ـ که در آخر واقع شده و سه اصل توحید وعدل و نبوت قبل از آن است ـ و آنان در اصل توحید ، نفى صفات و عقیده به مخلوق بودن قرآن و اینکه خدا در آخرت هم نادیدنى است را داخل مى کنند .و در عدل ، منکر قدرت خدا مى شوند ، و مى گویند : خدانمى تواند هرکس را بخواهد هدایت کند و نمى تواند هرکس رابخواهد گمراه سازد و او گاه پیش مى آید چیزى که در خارج نمى باشد بخواهد و چیزى که شده است را نخواهد ، و چیزهاى دیگر …و آنها اینکه خدا خالق همه چیز است و بر هر چیز ، توانا است وآنچه او بخواهد ، مى باشد و هرچه او نخواهد ، نمى باشد را ،منکرند .