بایگانی برچسب: عُمَر بن خطّاب

باب هشتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب هشتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

در توسّل و استغاثه به پیامبرو شفاعت خواهى

بایسته است انسان در پیشگاه خدا به پیامبر توسل جوید و از او
یارى بخواهد و پیامبر  صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را شفیع قرار بدهد .
این کار جایز است و حُسنِ آن را هر دین‏دارى مى‏ داند و در سیره
انبیا و رسولان الهى و سَلَف صالح و علما و توده مسلمانان ، امر شناخته شده‏ اى مى‏ باشد .هیچ یک از اهل اَدیان ، این شیوه را انکار نکرد و در هیچ زمانى شنیده نشد که کسى بر آن اعتراض کند تا اینکه ابن تیمیّه آمد و سخنى گفت که مردم را به اشتباه انداخت و به بدعتى زبان گشود که سابقه نداشت .ابن تیمیّه در این باره ، سخنِ دراز دامنى دارد .

ادامه‌ی خواندن

مصلحتى بودن احکام خدا – جستارى در تاریخ حدیث

مصلحتى بودن احکام خدا – جستارى در تاریخ حدیث

با بررسى  سیره ابوبکر ـ در دوران خلافتش ـ حقایق زیادى  به دست مى ‏آید که درتثبیت حُکمرانى  وى  نقش داشتند . عدم اجراى ِ حدّ بر خالد بن ولید ـ به رغم اجماعِ مسلمانان بر لزوم قتلِ وى  ـ یکى  از آنهاست . عبداللّه‏ بن عمر و ابو قَتاده انصارى  ازسریّه ‏اى  که خالد در آن بود بازگشتند تا با ابوبکر درباره آنچه خالد با مسلمانان بنى  یَربُوع انجام داد ، و آمیزش او با همسرِ مالک در حال عِدّه ، سخن بگویند .این اعتراض تنها از سوى  این دو صحابى  صورت نگرفت ، بلکه همه نیروهاى ِ آن سریّه با کار خالد مخالف بودند و حتّى  موضع عمر بن خطّاب نسبت به خالد ، عین موضع آنان بود . چون خالد ـ پس از بازگشت از این واقعه ـ به مسجد درآمد . عُمَربرخاست به سمت او رفت و تیرها را از عمامه ‏اش بیرون کشید و آنها را شکست ،سپس گفت : آیا ریا [ و عوام فریبى  ] مى ‏کنى  ؟! مرد مسلمانى  را کشتى  و بر زنش جهیدى  ؟ واللّه‏ ، تو را سنگسار مى ‏کنم !خالد با عُمَر سخنى  نگفت (و خاموش ماند) . گمان مى ‏رفت که رأى  ابوبکر و عُمَریکى  باشد تا اینکه خالد بر ابوبکر وارد شد .

ادامه‌ی خواندن

عُمَر بن خطّاب ، ولىّ معصوم-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

عُمَر بن خطّاب ، ولىّ معصوم-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

سرآغاز

در فصل «امامان ابن عربى  چه کسانى ‏اند» نصوصى  را از ابن عربى  آوردیم که در آنها عُمَر را با دیگران در مقام‏ها و کرامت‏ها ، شریک مى ‏ساخت .سخنانى  را در آنجا بیان کردیم که در اینجا از ذکر آنها بى ‏نیازیم ، جز اینکه دراین فصل ، دسته ‏اى از متونى  را مى ‏آوریم که ابن عربى  در آنها نشانه‏ ها و مقاماتى   را به عُمَر ، اختصاص مى ‏دهد که آنها را سزاوار شأنِ او مى ‏داند یا از باب گرامى  داشت و بزرگداشت و ارج نهادن به عُمَر ، او را به این کرامت‏ها ویژه مى ‏گرداند . ادامه‌ی خواندن