بایگانی برچسب: عمر بن عبدالعزيز

ردّبعضى از شبهات پیرامون زیارت۲-جایگاه زیارت

ردّبعضى از شبهات پیرامون زیارت۲-جایگاه زیارت

در اینجا نیز در عدم وجوب وفا به نذرِ سفر براى  زیارت قبور ، [ ابن تیمیّه ] ادّعاى عدم نزاع و اختلاف کرده است ؛ و به زودى  در ذیل نادرستى  این ادعا را مى ‏نگرى  .ابن حزم مى ‏گوید :ابو محمّد مى ‏گوید : … و نیز اگر نذر کند پاى  پیاده یا ایستاده یا سواره به مدینه رود ، وفا به آن لازم است ؛ و این چنین است نذر سوى  اثرى  ازآثار انبیا[۱] .حطّاب مغربى [۲] مى ‏نویسد :شیخ زروق در «شرح الإرشاد» مى ‏گوید :

ادامه‌ی خواندن

بخش دوّم:فصل ششم۷ : – تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل ششم۷ : – تدوین السُنّة

اختلاف در حدیث موجب سقوط آن از حجیّت نیست

یکى  از متأخّرین ، از همین جا ، نقطه ضعفى  را در خود حدیث قرار داده است و از خلال این مطلب بر متون حدیث یورش آورده و به اعتبار آن صدمه زده است .جزائرى  در پایان گفتار پیشین مى ‏گوید :زیرا در لفظ سنّت تعبّد در کار نیست ـ بر خلاف لفظ قرآن ـ بنابراین اگر معنا ضبط گردد آنچه مقصود نیست ضرر نمى ‏رساند[۱] .اگر مراد از این سخن این باشد که لفظ حدیث ـ که رسول خدا  (ص)فرموده است ـ مانند قرآن مقدّس نیست تا این که راوى  ملزم به گفتن عین آن باشد و تکرارش واجب باشد بلکه مراد مدلول و معنا و مفاد آن است ، بنابراین اگر خود الفاظ و عبارات از دست رفت و تبدیل به عبارات دیگرى  شد که دقیقاً همان معنارا مى ‏رساند ، ضررى  ندارد . این سخن صحیح و حق است و محدّثنا و فقهاء درباره ‏اش اتفاق‏ نظر دارند .امّا باید گفت

ادامه‌ی خواندن

خاتمه بخش اوّل–تدوین السُنّة

خاتمه بخش اوّل–تدوین السُنّة

خاتمه بخش اوّل ؛ خلاصه و نتیجه ‏گیرى

حال که به انتهاى  بخش اوّل رسیدیم ، به اختصار مى ‏گوییم : اسلام از لحظه آغازین ظهورش و از ابتداى  بعثت رسول بزرگوار  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم با روشهاى  گوناگون براصل نوشتن تأکید ورزیده و منتظر پدید آمدن بسترهاى  مناسب در اوضاع جارى آن روز نشد تا اینکه فرهنگ مبتنى  بر جهل و بى ‏سوادى  ـ که عرب بدان خو کرده بود ـ به سر آید و به صورت فرهنگى  مبتنى  بر کتاب ، نوشتن و «قلم و آنچه مى ‏نویسد» تکامل یابد !چنان که در دیگر موارد نیز هرچه در جامعه آن روز تغییر داد منتظر تغییرعقاید ، افکار ، دانسته ‏ها ، اخلاق ، سیره و سرشت مردم نشد بلکه با هرچه موافق نبود آن را با سرعت هرچه تمام‏تر مطابق با عناصر فرهنگ و تکامل مورد نظرخود تغییر مى ‏داد .

ادامه‌ی خواندن

فصل چهارم :بخش۳ –تدوین السُنّة

فصل چهارم :بخش۳ –تدوین السُنّة

دوره دوّم : دوره تابعین

تابعین ملتزم به اباحه تدوین بودند و آن را همچون یک کار واجب پیشه خودساخته بودند و آنچه در این دوره اتفاق افتداه وملموس است این است که توجیهات شایع در منع حدیث ، همچون ترس از قاطى  شدن قرآن با غیر قرآن ،یا ترس از مشغول شدن به غیر قرآن ، یا ناآشنا بودن مردم به نوشتن و دیگرتوجیهاتى  که در بخش دوّم این کتاب خواهد آمد ، جملگى  رنگ باخته و رسوا وغیر قابل ذکر گشت و قانع کننده به حساب نیامد .علماء تابعین بر نوشتن حدیث با اصرار عجیبى  در سخت‏ ترین و دشوارترین
شرایط پافشارى  مى ‏کردند .بلقینى  گوید :از میان تابعین کسانى  که نوشتن حدیث را مباح دانسته‏ اند فراوانندمانند : حسن بصرى ، عطاء ، ابو قلابه و ابو ملیح[۱] .

ادامه‌ی خواندن

فصل چهارم :بخش۱ – تدوین السُنّة

فصل چهارم :بخش۱ – تدوین السُنّة

سیره مسلمین در تدوین

مقدّمه :

تردیدى  نیست در این که سیره مسلمین بر تدوین علم و نوشتن آن قرار داردو آنچه معلوم است این است که سیره آنان برچیزى  که خلاف شریعت است صورت نمى ‏گیرد .وقتى  این سیره بصورت حلقه‏ هاى  متصل ، به زمان رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  برسد ،خود یک حجّت شرعى  بر جواز تدوین است ، و در حقیقت به شکلى  از اشکال سنّت نبوى  باز مى ‏گردد و این بصورت مفصّل در علم اصول (فقه) آمده است[۱] .در هیچ یک از این مواردى  که گفتیم اختلافى  نبوده و نیازى  به بحث درباره آن نیست بجز همین که مدّعى  شدیم این سیره بصورت حلقه‏ هاى  متصل به زمان رسالت مى ‏رسد ، این مطلب نیاز دارد به اینکه وجود این سیره در چهار دوره اثبات گردد :

ادامه‌ی خواندن

مقدمه-تدوین السُنّة

مقدمه-تدوین السُنّة

نویسنده:سیّد محمّد رضا حسینى جلالى
مترجم:سیّد جواد حسینى
بخش فرهنگى مؤسّسه امام هادى علیه الصلاة والسلام

اهداء مؤلّف:

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم
الحمد للّه والصلاة والسلام على خیر خلقه محمّد وآله الطاهرین .
خداوندا ! از تو یارى مى‏ جوئیم .
تقدیم به دخت خاندان وحى و رسالت ، و کریمه خاندان امامت و عدالت ، وشاخه درخت هاشمى و علوى ، سرورمان فاطمه معصومه دختر امام کاظم ،و خواهر امام رضا و عمّه امام جواد علیهم الصلاة والسلام ؛ همان که خداوند بر ما منّت همجوارى‏ اش را نهاد ، و از باران نیکى و احسانش ما رابهره مند نموده ، و در پناهش اکرام‏مان فرمود .

ادامه‌ی خواندن

کلمات حکیمانه امام هادى ع -سیره امام هادى ع

کلمات حکیمانه امام هادى ع -سیره امام هادى ع

حکمت اول : «روى  عن علیّ بن محمّد الهادی علیه السلام أنّه قال : لو لا یَبقى  بَعْدَغَیبهِ قائِمِکُمْ علیه السلام من العُلَماءِ الدّاعِینَ إلیه ، والدالّینَ علیه ، والذّابینَ عن دینه ،بحُجَجِ اللّه‏ ، والمُنقذِینَ لِضُعَفاء عباد اللّه‏ من شباک إبلیس ومَردته ، ومِنْ فِخاخ النواصب ،
لما بَقِیَ أحد إلاّ ارتدَّ عَن دینِ اللّه‏ ولکنّهُم الَّذِینَ یَمسکونَ أزِمَّةَ قلوبِ ضُعَفاء الشِّیعةِ کمایملکُ صاحبُ السفینَةِ سُکَّانَها أولئِکَ هُمُ الأفضلُونَ عِنْد اللّه‏ عزَّ وجلَّ»[۱] .یعنى  اگر باقى  نمى ‏ماند بعد از غیبت حضرت قائم علیه السلام از علماء ودانشمندان ، آنها که مردم را دعوت به خدا مى ‏کنند ، و به سوى  او راهنمایى  مى ‏نمایند واز دین او دفاع مى ‏کنند با حجّت‏ها و براهین خدائى  ، و نجات مى ‏دهند بندگان ضعیف او را از دام شیطان و لشکر او ، و از دام گروه نواصب ، هر آینه باقى  نمى ‏ماند کسى  مگراینکه از دین خدا برگشته بود ، لیکن علماء نگهدارى  و پاسدارى  مى ‏کنند از قلوب ضعفاء …. چنانکه ناخداى  کشتى  نگهدارى  مى ‏کند از آنها که در کشتى ‏اند .

ادامه‌ی خواندن

نکته‏ هایى درباره احتجاج حضرت زهراع– جستارى در تاریخ حدیث

نکته‏ هایى درباره احتجاج حضرت زهراع– جستارى در تاریخ حدیث

این بخش از گفتارِ حضرت فاطمه  علیهاالسلام چیزهایى  را براى  ما روشن مى ‏سازد :نخست : متهم بودن ابوبکر و یارانش به ارث نبردنِ حضرت فاطمه  علیهاالسلام کلامِ حضرت زهرا  علیهاالسلام صریح است در اینکه ابوبکر و اطرافیانش ، مى ‏پنداشتند :حضرت زهرا  علیهاالسلام منزلتى  ندارد و از پدرش ارث نمى ‏برد !این پندار ، برخلافِ احکام قرآن در زمینه وصیت و ارث است ؛ چگونه ابوبکر ازپدرش ارث مى ‏برد و حضرت زهرا علیهاالسلام از پدرش ارث نمى ‏برد ؟!این رفتارِ ابوبکر ، سخن او را درباره ارث ننهادن انبیا ، پوچ مى ‏سازد ؛ زیرامیراث خواهى  به شاهد گرفتن و شاهد آوردن نیاز ندارد . اینکه ابوبکر شاهد خواست ، ازهدیه بودن فدک خبر مى ‏دهد ، هدیه ‏اى  که رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله به حضرت فاطمه  علیهاالسلام پیش‏کش کردند .کتاب‏هاى  حدیث و تاریخ به روشنى  گزارش مى ‏دهند که اُمّ ایمن و حضرت على   علیه ‏السلام براى  حضرت فاطمه  علیهاالسلام شهادت دادند ،

ادامه‌ی خواندن