ثواب زیارت-جایگاه زیارت
ثواب زیارت وحکم اِهمال آن
آ . ثواب زیارت
روایاتى که از ثواب زیارت سخن مى گوید
احادیث هر دو فرقه [ شیعه و سنّى ] در بردارنده روایاتى است که فضل زیارت و ثواب آن را بیان مى دارد ، و ما در فصلهاى سابق مجموعه اى از این احادیث رامتعرض شدیم ؛ و اینجا به نمایه اى از روایات درباره ثوابى که زائر رسول اکرم ص وائمّه طاهرین علیهم السلام به دست مى آورند ، بسنده مى کنیم :
محمّد بن فرج کیست ؟-سیره امام هادى ع
ضمن اینکه در کتب رجالى توثیق شده او را از اصحاب امام رضا ، امام جواد و امام هادى علیهم السلام شمرده اند و از آثار او کتاب «مسائل» را ذکرنموده اند[۱] . او برادر عمر بن فرج … است که از طرف متوکّل عامل مدینه شد . و نقطه مقابل برادرش از بعد اعتقادى بود و انحراف از اهل بیت علیهم السلام داشته است وگویا نسبت به آنان شدید العداوه بوده . عمر ….. همان کسى است که به امام جواد علیه السلام گفت : شیعیان تو ادّعا مى کنند تو مى دانى آب دجله و وزن آن را . حضرت فرمود : آیا تو خداوند را قادر مى دانى که این علم را در اختیار پشه اى از مخلوقین خود قرار دهد یا نه ؟ گفت : بلى . آنگاه فرمود : أنا أکرمُ على اللّه من بَعوضَةٍ ومن أکثرخلقه[۲] .
آیا خلیفه از پیامبرص و وصىّ او داناتر است ؟! – جستارى در تاریخ حدیث
هیچ کس نمى تواند مکانت علمى حضرت على و حضرت زهرا علیهماالسلام را انکار کند .اگر در احتجاج هاى آن دو نیک بیندیشیم ، ناگزیر درمى یابیم که حق با آن دواست .به عنوان نمونه ، حضرت على و حضرت زهرا علیهماالسلام ـ افزون بر آنچه گذشت ـ برابوبکر به قاعده هایى [ همچون ] قاعده یَدْ و اینکه بیّنه بر عهده مُدّعى [ ابوبکر ] است وقَسَم به عهده مُنکِر ، استدلال مى کنند .پیش از این ، گذشت امام على علیه السلام به ابوبکر فرمود :به من خبر ده ، اگر در دست مسلمانان چیزى باشد و من در آن ادّعا کنم ،از چه کسى بیّنه مى خواهى ؟ابوبکر گفت : از تو .امام علیه السلام فرمود : پس هنگامى که در دستِ من چیزى است و مسلمانان درآن ادعا مى کنند ، چرا از من بیّنه مى خواهى ؟!ابوبکر ساکت ماند … .
نابودسازی ارزش هاى معنوى – جستارى در تاریخ حدیث
زندگى جاهلیت بر پرستش بتها و چند خدایى بنا یافته بود و نگاهشان به پدیده ها نگاهِ مادى بود . اسلام آمد تا این افکار را تغییر دهد و آنان را به خداى واحدِقهّار فراخواند و پدیده هاى غیبى را بشناساند .مشرکان زمینه اینگونه رویکردها را نداشتند و بر پیامبر صلى الله علیه وآله اعتراض مى کردند ؛زیرا کُنه و حقیقت این تعالیم را درنمى یافتند ، و همواره درگیر این پرسشها بودند :چرا پیامبر فرشته اى با عظمت نیست ؟
چرا او [ گنجینه هایى از ] طلا ندارد ؟
چگونه خدا مردگان را زنده مى سازد ؟