آیا دستورى هست و یا براى این آفریده شده اید که بعضى از کتاب خدا را به بعض دیگر بزنید ؟ فرمانِ خدا را بنگرید و پیروى کنید و از آنچه نهى شدید باز ایستید .[۱]از پیامبر صلى الله علیه وآله نقل شده که آن حضرت آن زمان که در «صُلح حُدَیبیّه» صحابه را به سر تراشیدن و بیرون آمدن از اِحرام فرمان داد و آنان این کار را انجام ندادند ، به خشم آمد ؛ زیرا بر آنها دشوار آمد و منتظر ماندند تا پیامبر صلى الله علیه وآله مناسک و اعمالش را به پایان بَرَد و از احرام بیرون آید ، آن گاه این کار را انجام دادند (با اینکه وظیفه شان این بود که پیش از آن از اِحرام خارج شوند) .
دلایل بازدارندگان از تدوین حدیث– جُستارى در تاریخ حدیث
الف) روایات ابو سعید خُدرى
۱ . همّام بن یحیى ، از زید بن اَسلم ، از عطاء بن یَسار ، از ابو سعید خُدْرى روایت مى کند که ، پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود :لا تَکْتبُوا عنّی شیئاً إلاّ القرآن ، فمن کَتَبَ عنّی شیئاً غیر القرآن ، فَلیُمْحه ؛[۱]از [ زبان ] من چیزى جز قرآن را ننویسید . هرکس از من چیزى جز قرآن رانوشته است باید آن را نابود کند . ۲ . در روایتى سُفیان بن عُیَیْنَه ، مى آورد که از ابو سعید خُدرى روایت شده است :استأْذَنْتُ النبیّ أن أکتبَ الحدیث ، فأَبَى أن یأذَنَ لی ؛[۲]از پیامبر صلى الله علیه وآله اجازه خواستم که حدیث بنویسم ، آن حضرت از اجازه به من خوددارى ورزید .و در روایات دیگرى این عبارت به صیغه جمع از ابو سعید خُدرى روایت شده است یعنى : «استأذنّا … فأبى أن یأذن لنا» ؛[۳] از پیامبر اجازه خواستیم … آن حضرت به ما اجازه نداد . ادامهی خواندن ←