باب اول دوره نهادینه سازى – جُستارى در تاریخ حدیث
وصف پیامبر صلى الله علیه وآله از زبان حضرت على علیه السلام :… بهترینِ آفریدگان آنگاه که خردسال مى نمود و نژاده تر هنگامى که کهن سال بود ،پاکیزه ترِ پاکیزگان در خوى ، و گاهِ بخشش ابر برابر دستش خشک مى نمود …نهج البلاغه ، خطبه ۱۰۵ ، ترجمه شهیدى
مرحله اول سخن پیامبر صلى الله علیه وآله پیش از بعثت
عرب پیش از اسلام ، محمّد بن عبداللّه را به فرزانگى و نجابت و کمال یاد مى کرد واو را «صادق» (راستگو) و «اَمین» (امانتدار) لقب داده بود ؛ زیرا راستى ِ سخنش رادریافت و امانتدار بودنش را به عیان دید .ابن برهان حَلَبى نقل مى کند که : عرب در جاهلیت براى داورى و طرح شکایت نزدآن حضرت مى رفتند ؛ چراکه او مدارا و مشاجره نمى کرد .[۱]
برخى از معیارهاى صدّیقیّت۱-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب
با توجه به بحث هاى پیشین ، برایت روشن است که راستگو کیست و دروغگوچه کسى مى باشد . اکنون مى خواهیم روشن سازیم که در منظومه (و سامانه) الهى ،«صدّیقه» کیست و «صدّیقه» چه کسى مى باشد ؛ زیرا مرتبه «صدّیقه بسى برتر و بالاتراز مرتبه «صادق» است ، چه آن صیغه مبالغه مى باشد ، و بیشتر در قرآن کریم صفت براى انبیاء آمده است :مانند این سخن خداى متعال [ درباره یوسف علیه السلام ] :« یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ »[۱] ؛«یوسف ، اى صدّیق و بسیار راستگوى » .و درباره ابراهیم آمده است :« وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً »[۲] ؛«و در این کتاب ابراهیم را یاد کن که او پیامبرى صدّیق بود» .و درباره اِدریس مى خوانیم :« وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً »[۳] ؛«و در این کتاب ادریس را به یاد آور ، او پیامبرى صدّیق بود» .