بایگانی برچسب: شيخ صدوق

فهرست مصادر و مراجع۲– تدوین السُنّة

فهرست مصادر و مراجع۲– تدوین السُنّة

جعفر ادریسى  کتانى  (م۱۳۴۵) ، با مقدّمه و فهرست محمّد منتصر نوه مؤلّف ، دارالبشائر الإسلامیّه ـ ۱۴۰۴ ، چاپ چهارم ، و چاپ دار الفکر ـ دمشق ۱۳۸۳ .
ـ روضات الجنّات فی أحوال العلماء والسادات : تألیف سیّد محمّد باقراصفهانى  مشهور به خوانسارى  (م۱۳۰۶) ، تحقیق : اسد اللّه‏ اسماعیلیان ـ قم .
ـ روضة المتقین فی شرح کتاب فقیه من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق : تألیف شیخ مجلسى  اوّل محمّد تقى  بن مقصود اصفهانى  (م۱۰۷۰) ، طبع بنیاد فرهنگى کوشانپور ، تهران ۱۳۹۳ .
ـ الروض النضیر شرح المجموع الکبیر : تألیف حسین بن احمد السیّاغى  .
ـ الریاض النضرة : تألیف محبّ الدین طبرى  ، چاپ القدسى  ـ مصر .
ـ سؤالات الحاکم النیسابوری : تألیف دارقطنى  ، در جرح وتعدیل ، تحقیق :موفّق بن عبداللّه‏ ، انتشارات المعارف ـ ریاض ۱۴۰۴
ـ السابق واللاّحق : تألیف خطیب بغدادى  (م۴۶۳) .

ادامه‌ی خواندن

فصل دوّم:کتاب على ع– تدوین السُنّة

فصل دوّم:کتاب على ع– تدوین السُنّة

خبر این کتاب به صورت گسترده منتشر شده و بین مسلمانان مشهور مى ‏باشدو بخصوص محدّثان درباره وجود آن اتفاق نظر دارند و خبر این کتاب را علماءشیعه و غیر آنها نقل کرده ‏اند ، امّا ائمّه اطهار ـ اهل بیت پیامبر  علیهم السلام که نسبت به آنچه در خانه(ى  پیامبر) است آگاه ‏تراَند ـ درباره گستردگى  و حجم زیاد این کتاب و این که دربر دارنده علوم فراوانى  است تصریح نموده و فرموده ‏اند : آن صحیفه‏ اى  است که طولش هفتاد ذراع [۱] است و رسول خدا  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم آن را برعلى   علیه ‏السلام املاء فرمود ، و امام  علیه ‏السلام هم آن را با خط خودش نوشت و آن اولین کتابى  است درزمان پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم که علم در آن گرد آمده است و دوازده امام از نسل پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم آن کتاب را از یکدیگر به ارث مى ‏برند[۲] و آن را چنین وصف فرموده‏ اند که :

ادامه‌ی خواندن

چند نمونه از علم امام هادى ع-سیره امام هادى ع

چند نمونه از علم امام هادى ع-سیره امام هادى ع

در احتجاج آمده است : یک نفر نصرانى  با زن مسلمانى  مرتکب عمل فحشائى گردیده بود ، لذا او را نزد متوکل آوردند تا حد بر او جارى  سازد . آن مرد نصرانى بالفور شهادتین بر زبان جارى  ساخت جمعى  از فقهاء از آن جمله یحیى  بن اکثم حاضر بودند ، ابن اکثم مانع از اجراى  حد شد و گفت : ایمان وى  شرک ، و هم‏چنین مجازات او را از بین مى ‏برد ، مقصودش همان جمله معروف : الإسلام مُجبّ ما قبله بود لیکن دیگران نظر او را قبول نکردند و برخى  از آنان فتوى  داد که سه حد باید بر اوجارى  کرد .

ادامه‌ی خواندن