پاره اى از عقاید ابن عربى ۲-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
شگفتى از اسرائیلیّات سَبْتى
ابن عربى ، مى گوید :احمد سَبْتى (پسر هارون الرشید) شش روز را روزه مى گرفت و در این روزهابه عبادت مشغول مى شد ، آن گاه که روز شنبه فرا مى رسید ، براى خوراک هفتگى اش کار مى کرد …از او پرسیدم : چرا روز شنبه را به کار و تلاش اختصاص دادى ؟ گفت : زیراخداى سبحان ، آفرینش ما را در روز یکشنبه آغازید و در روز جمعه از آن فراغت یافت . من این روزها را براى عبادتِ خدا قرار دادم و در آنها به آنچه خود بهره مند شوم ، نپرداختم . در روز شنبه در طلب آنچه در این ایّام بخورم ،برمى آیم .هر جمعه اى چنین است . خداى سبحان در روز شنبه به آنچه آفرید، مى نگرد،به پشت مى خوابد و یکى از پاهایش را بر دیگرى مى گذارد و مى گوید : منم پادشاه (به جهت ظهور فرمان روایى اش) و به همین جهت ، این روز «یوم
السبت» (روز استراحت) نامیده شد ، «سبت» همان «راحتى و آسودن» است .از این روست که خداى متعال خبر داد که «در آنچه آفرید او را لُغوبى نمى رسد» لُغُوب ، همان خستگى و درماندگى است ، خدا به استراحت مى پردازدامّا نه از سر خستگى (آن گونه که در حقّ ما جارى است) .
دلایلِ تشیُّع ابن عربى ۱ -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟
چه کسى شیعه است ؟
شیخ مفید رحمه الله مى گوید :«تشیُّع» در لغت ، پیروى دین دارانه از شخص و ارادتِ مخلصانه به اوست ؛ خداى متعال مى فرماید : « فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّه » ؛[۱]
شیعه موسى ، بر کسى که دشمن او بود ، از موسى کمک خواست .در این آیه ، در ولایت و عداوت ، میانِ آن دو نفر فرق مى نهد و سبب تشیّع را براى یکى از آن دو «ولاء» (دوستدار بودن) قرار مى دهد .تا اینکه مى نگارد :امّا هنگامى که علامت تعریف بر این واژه درآید ، به طور ویژه ،پیروان امیرالمؤمنین علیه السلام مقصود است ؛ آنان که دوستدار آن حضرت اند و به امامتِ بلافصل او پس از پیامبر صلى الله علیه وآله معتقدند وکسانى را که در خلافت بر او پیش افتادند ، برنمى تابند و از نظراعتقادى امام على علیه السلام را پیشواى همه مى دانند ،