توسُّل به انبیاء و اولیاء-جایگاه زیارت
مسئله توسّل و استغاثه به انبیا و اولیاى خدا ، به اهتمام مؤمنان ـ در طول تاریخ ـ اعتبارى ویژه یافته است ؛ زیرا آنان ـ صلوات اللّه علیهم ـ نزد آفریدگار بزرگ داراى منزلت و قرب اند ؛ و به عبارتى آنان واسطه هایى اند که از طریقشان مؤمنان فیض الهى
را مى آشامند و از انوار قدسى [ پرتوهایى ] برمى گیرند ، و براى به دست آوردن سعادت دنیا و آخرت سوى آفریدگار سبحان به آنها تقرُّب مى جویند . شخص رسول اکرم ص ـ به اعتبار اینکه اشرف مخلوقات و نزدیکترین آنها به خداست ـ در میان مؤمنان داراى احترام و تقدیس است ؛ خداى بزرگ او را ، در زمان حیات و پس از درگذشت آن حضرت ، شفیع امّتش قرار داده است و وسیله رسیدن آنان به کمال انسانى و معنوى ، این چیزى است که همه مسلمانان ـ از صدر اسلام تا به امروز ـ بر آناند ، و احدى از آنها آن را انکار نکرده است . خداى متعال مردم را تحریک و تشویق کرده است که رهسپار حضور پیامبر شوندتا نزد او خدا را استغفار کنند و پیامبرص برایشان آمرزش بخواهد .در چند جاى قرآن سخنى آمده است که بر این امر دلالت مى کند ، از جمله :
ادامهی خواندن ←
ثواب زیارت-جایگاه زیارت
ثواب زیارت وحکم اِهمال آن
آ . ثواب زیارت
روایاتى که از ثواب زیارت سخن مى گوید
احادیث هر دو فرقه [ شیعه و سنّى ] در بردارنده روایاتى است که فضل زیارت و ثواب آن را بیان مى دارد ، و ما در فصلهاى سابق مجموعه اى از این احادیث رامتعرض شدیم ؛ و اینجا به نمایه اى از روایات درباره ثوابى که زائر رسول اکرم ص وائمّه طاهرین علیهم السلام به دست مى آورند ، بسنده مى کنیم :
شواهدى بر کنار گذاشتن حدیث ازسوى خلفا – جُستارى در تاریخ حدیث
در پى ِ آنیم تا روشن سازیم که خلفا ، تحت تأثیر اطرافیان خود ، و پیروان مکتب رأى و اجتهاد ، بازگشتى به میراثِ [جاهلى ] گذشته داشتند و این عقبْ گرد ، بر حدیث و سنّت پیامبر صلى الله علیه وآله اثرى منفى داشت . شواهدِ خود را بر این نظر ، وا مى کاویم .
به کارگیرى دوباره حافظه و نَسَب !
معروف است که عرب در حفظ اَشعار و کارهاى نیک خود ، بر حافظه اش تکیه مى کرد و از تدوین روى مى گرداند و بر آن اعتماد نداشت . از این رو بخش زیادى ا زقصیده هاشان دربر دارنده زبان و فرهنگ و جنگ و صلح و … آنهاست ، و در مقابل چیزى از خطبه ها [ نگاشته شان ] و … را نمى بینیم که با شعرشان برابرى کند . این ، بدان جهت است که شعر به آسانى حفظ مى شود ، به عکسِ خطبه ها که حفظ آن دشوار مى باشد و از آنجا که تدوین نشده ، بیشتر آنها تباه گشته و جز اندکى به مانرسیده است .مى بینیم که ابوبکر از عالمان به اَنساب عرب شمرده مى شود ؛ زیرا عایشه از وى روایت مى کند که : او داناترین قریش به اَنساب آنهاست .[۱]