نقدِ کلام ذَهَبى – جُستارى در تاریخ حدیث
ذهبى پس از آنکه مُرسَله ابن اَبى مُلیکه را نقل مى کند ، مى نویسد :إنّ مرادَ الصدّیق التثبُّت فی الأخبار والتَحَرّی ، لاسدّ باب الروایة … ولم یقل حسبنا کتاب اللّه ، کما تقول الخوارج ؛[۱]مقصود ابوبکر احتیاط در اخبار و به دست آوردن اطمینان بود نه بستن باب روایت … و نگفت : «کتاب خدا ما را بسنده است» ؛ چنان که خوارج این جمله را بر زبان آوردند .بخشِ نخستِ این سخن با این کار که ابوبکر کتابش را سوزاند ، نمى خوانَد ، بلکه منعِ حدیث ، عدم قصدِ احتیاط و بررسى را تأکید مى کند ؛ زیرا کسى که خواستاردستیابى به اطمینان است درانتخاب وتصحیح مى کوشد ، نه در نابود کردن و محوساختن ! شایسته بود ابوبکر صحابه را گرد مى آورد و درباره صحّت همه احادیث آن مجموعه ، نظر آنها را جویا مى شد و به ویژه درباره احادیثى که از اشخاص مورداطمینان و اعتماد شنیده بود ،[۲]