سیره مسلمانان درزیارت مقابر-جایگاه زیارت
عادت مسلمانان بر زیارت آرامگاههاى خویشاوندان ودوستانشان و بندگان صالحان خدا ـ شهدا و علما و اولیا ـ از صدر اسلام تا زمان ما جارى است ، و به ویژه در شبهاى جمعه ؛ زیرا براى تقرُّب به خداى متعال ، بر قبرستانها وارد مى شوند جهتِ قرائت قرآن ـ آن قدر که مُیَسَّر شود ـ و تقدیم خیرات و هدیه کردن ثواب به ارواح مردگان .و هیچ یک از مسلمانان از این سیره صالح و سنّت پسندیده که برگرفته از روایات معتبر مشهورى است ـ که به بعضى از آنها در جاهاى مختلف این کتاب اشاره کردیم ـ
خاتمه بخش دوّم– تدوین السُنّة
خلاصه و نتیجه گیرى
در این بخش دوّم دانستیم که منع از حدیث گفتن مبتنى بر یک اصل شرعى نبود بلکه خلفاء اوّل آن را ابداع کردند و در مسیر نابود سازى حدیث روشهاى ناپسندى چون سوزانیدن ، شستن در آب و دیگر مواردى بکار بستند که بدتر ازدفن در زیر خاک بود .وقتى برخى از علماء اهل سنّت همچون احمد و ابن جوزى اقدام به دفن کتب را ملامت کنند ، پس این روشها را بیشترملامت خواهند کرد .سپس (دانستیم) که کار این خلفاء حجّتى مسلّم نبود بخصوص که دیدیم جمع فراوانى از اصحاب با آنان مخالفت نمودند ، با این حال ، متأخّرین مى کوشند تا منع را به جهاتى توجیه کنند .
دروغ شمردن حدیث حق مدارى امام على ع– منهاج بدعت
[ مى ]گوید : این حدیث که گویند : رسول خدا صلى الله علیه وآله گفته است :عَلَیّ مَعَ الحقّ والحقُّ مع علیّ یدور معه حیثُ دار ، ولن یَفْتَرِقا حتّى یَرِدا علیَّ الحوض ؛على با حق و حق با على است ، هر کجا او باشد حق بدان سو مى گراید و ازهم جدا نمى شوند تا در حوض کوثر به من بازگردند .[ این سخن ] از بزرگترین دروغها و نادانى ها است ؛ زیرا این حدیث را احدى از پیغمبر صلى الله علیه وآله نقل نکرده ـ نه به اسناد صحیح ، ونه به اسناد ضعیف ـ و آیا دروغگوتر از او (علاّمه حلّى ) کسى پیدامى شود که از صحابه و علماء روایت کند که آنان حدیث را روایت کرده اند ، ولى آن حدیث ـ به هیچ وجه ـ از احدى از آنها معرّفى نشده باشد ؟! بلکه این آشکارترین دروغ ها است .اگر گفته مى شد : بعضى روایت کرده اند و قابل قبول هم[ مى ]بود ، مى گفتیم : ممکن است ! ولى این حدیث قطعاً دروغى است که بر پیغمبر صلى الله علیه وآله بسته اند و سخنى است که پیامبر الهى از آن منزّه است ( منهاج السنّه ، ص۱۶۷ ـ ۱۶۸) .پاسخ :امّا حدیث را گروهى از حفّاظ و بزرگان آنان نقل کرده اند ؛