باب چهارم-نقدوهّابیان درباره زیارت
سخنان علمادر استحباب زیارتِ قبر پیامبر صلى الله علیه وآله
قاضى عِیاض مى نگارد :زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه وآله میان مسلمان یک سنّتِ همگانى است و فضیلتى دارد که همه بر آن ترغیب شده اند .[۱]قاضى ابو طَیّب مى نویسد :بعد از آنکه شخص حج و عُمْرَه را گزارْد ، مستحب است پیامبر صلى الله علیه وآله را زیارت کند .مَحاملى در التجرید مى گوید :هنگامى که حاجى از مکّه (اعمال حج) فارغ شد ،مستحب است قبرپیامبر را زیارت کند .حسین بن حسن حلیمى در المنهاج فى شعب الإیمان بزرگداشت پیامبر را در این روزگار ، به زیارتِ آن حضرت مى داند .ماوِرْدى در الحاوى زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه وآله را کارى مى داند که بدان امر شده و مستحب است ودراحکام السلطانیه مى نویسد :
باب سوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت
سفر براى زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه وآله و انجام این کار از گذشته هاى دور تا زمان حاضر
روایت شده است که بِلال بن رَباح (مؤذّن پیامبر صلى الله علیه وآله) براى زیارت قبر پیامبر از شام به مدینه سفر کرد . وى پس از پیامبر صلى الله علیه وآله براى هیچ کس اذان نداد مگر همین بار که براى زیارت آن حضرت به مدینه آمد و صحابه از او خواستند اذان دهد ، او اذان را آغازید و به پایان نرساند .بارى ، بِلال ، رسول خدا صلى الله علیه وآله را در خواب دید که به او فرمود : «اى بلال ، این چه جفایى است ؟! آیا زمانِ آن نرسیده که مرا زیارت کنى !»بلال اندوهگین و هراسان از خواب برخاست و زاد و توشه سفر بست و راهى مدینه شد .
علّت نامگذارى پیروان خلفا به اهل سنّت و جماعت – جُستارى در تاریخ حدیث
در سبب نامیدن اهل سنّت به «اهل سنّت و جماعت» چهار نظر هست :
۱ . به این اسم نامیده شدند ؛ زیرا پیرو سنّت صحیح به دور از بدعت ، مى باشند .
۲ . نام گذارى آنها بدان جهت است که : بر سنّتهایى که خلفا در وقایعِ پیش آمده بنیان گذاردند ، پایدار ماندند و دیگر چیزها را بدعت شمردند .
۳ . آنان پس از سال ۴۱ هجرى (عام الجماعة) ، هنگام صلح امام حسن علیه السلام بامعاویه ، به این نام معروف شدند . در این سال ، لعن امام على علیه السلام در سخنرانى ها سنّت شد ، و اسم «اهل سنّت» براى مخالفان امام على علیه السلام و یاران مدرسه خلفا پدید آمد .