بایگانی برچسب: حضرت فاطمه زهرا

عالم غَیْب و عالم مادَّه-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

عالم غَیْب و عالم مادَّه-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

پیداست که مشرکان و جاهلان در قلمرو فکرى   ویژه خودشان مى  ‏زیستند ، آنان رامى  ‏نگرى   که به جهت عدم ادراکِ حقیقت رسالت و آنچه را پیامبر آوَرْد ، بر پیامبراعتراض مى  ‏کنند و مى  ‏گویند : چرا پیامبر مانند پادشاهان بزرگ نیست ؟ چرا طلا [ وثروت مالى   ] فراوان ندارد ؟ چگونه خدا مردگان را زنده مى  ‏سازد ؟ و چگونه مردم پس از مرگ برانگیخته مى  ‏شوند ؟ و چگونه و چگونه …اینها پرسش‏هاى   مشرکان است و بیشترشان به امور مادّى  ِ محسوس برمى  ‏گردد که به [ عالم ] غیب ارتباط ندارد ، در حالى   که خدا از مؤمنان مى  ‏خواهد که به غیب ایمان آوَرَند ، و بر خوردشان با قضایا برخوردى   مادى  و به دور از باورداشت عالم غیب نباشد .مصادر [ و منابع حدیثى  ] از ابوبکر نقل کرده‏ اند که او ، در جنگ حُنَین ، با بعضى  ازپدیده‏ هاى   غیبى   ، برخوردى   مادى   داشت ، از این رو گفت : «ما هرگز امروز ، به جهت قلّت افراد [ و ساز و برگ نظامى  ِ اندک ] ، غلبه نمى  ‏یابیم»

ادامه‌ی خواندن

ابوبکر و صدّیقیّت۲-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

ابوبکر و صدّیقیّت۲-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

نمونه چهارم

تشکیکِ صدّیق ! [ ابوبکر ] در ارث بردنِ صدّیقه [ فاطمه علیها السلام ] ، و اعتبار سخن اوادّعایى  است که به دلیل نیاز دارد ؛ با اینکه او مى ‏دانست مقصود از آیه تطهیر آن حضرت است که آشکارا بر دورى ‏اش از پلیدى  و خیانت و دروغ دلالت دارد . فاطمه  علیهاالسلام همان بانویى  است که پیامبرِ صادقِ امین ـ آن که از روى  هواى  نفس سخن نمى ‏گوید و سخن او کلام وحى است ـ درباره ‏اش فرمود :إنَّ اللّه‏َ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطمة ویَرْضى لِرِضاها ؛«البته (و به راستى ) خدا براى  خشم فاطمه غضبناک مى ‏شود ، و با خشنودى  اوراضى  و خشنود مى ‏گردد» .معناى ِاین سخن این است که فاطمه  علیهاالسلام ، معصوم از خطا و هواى ِ نفس است ؛ زیرامعقول نیست که رضاى ِ خداى ِ متعال و غَضَب او به رضا و غضبِ شخص غیر معصوم تعلُّق گیرد .پیامبرِ امین  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله  نفرمود : فاطمه براى ِ خشمِ خدا به خشم مى ‏آید و با خشنودى  اوخشنود مى ‏گردد ، بلکه فرمود : خدا براى  خشمِ فاطمه به خشم مى ‏آید و با خشنودى او خشنود مى ‏شود ؛ و در این سخن معناى  بس بزرگى  [ نهفته ] است که هوشمند بابصیرت آن را درمى ‏یابد

ادامه‌ی خواندن

ابوبکر و صدّیقیّت۱-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

ابوبکر و صدّیقیّت۱-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

حالْ درنگى  در [ شخصیّت ] ابوبکر داریم تا ببینیم آیا به راستى  او صدّیق بود یااینکه «صدّیق» على  بن ابى  طالب  علیه ‏السلام است ؟این کار را به دور از زمینه‏ هایى  که هر طرف باور دارند پى  مى ‏گیریم ؛ یعنى شخصیّت این دو را از میانِ گفتار و کردار خودشان بررسى  مى ‏کنیم نه از خِلال سخنانِ پیروانشان .پیداست که صدق و راستى  در مقابل کذب و دروغ است ؛ پس اگر صدّیقه ، فاطمه در سخنش مُحِق باشد [ و راست بگوید ] ، صدّیق ابوبکر دروغ‏گو است ؛ و همچنین اگر على  بر حق باشد ، لازم مى ‏آید که طرف دیگر باطل باشد .اکنون با نمونه‏ هایى  ـ از کلمات و دیدگاه‏ هاى  صاحب ‏نظران دو دیدگاه ـ در امورى که اختلاف شده ، درمى ‏یابیم که چه کسى  راست‏گو است و چه کسى  دروغ‏گومى ‏باشد . پس از آن بر واژه «صدّیق» تأملى  مى ‏کنیم تا دریابیم که کدام‏یک از این دو ـ براساس داده‏ ها ـ بر آراستگى  به این صفت سزاوارترند . ادامه‌ی خواندن