بایگانی برچسب: حجيّة السنّة

بخش دوّم:فصل پنجم : – تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل پنجم : – تدوین السُنّة

عدم آشنایى  محدّثین با نوشتن

توجیهات دیگرى  براى  منع تدوین حدیث ذکر شده است که به جهت روشن بودن بطلان آنها شایسته نیست ذکر شود . گذشته از این که آن توجیهات پس از پدیده منع تدوین ، در دفاع از مانعین ، و به جهت رنگ و لعاب شرعى  بخشیدن به کار آنها ، ذکر شده است .از جمله آنها این است که : صحابه و تابعین بى ‏سواد بودند و نوشتن رانمى ‏دانستند و از این جهت این کار را نکردند .
ابن قتیبه مى ‏گوید :صحابه بى ‏سواد بودند و از میان آنان جز یک نفر یا دو نفر کسى چیزى  نمى ‏نوشت و درست هجّى  نمى ‏کرد [۱] .و ابن حجر مى ‏گوید :بدان که آثار (احادیث) پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم در عصر صحابه و تابعینِ بزرگ در کتب حدیث تدوین و مرتّب نشده بود … چراکه آنان آشنا به نوشتن نبودند[۲] .

ادامه‌ی خواندن

بخش دوّم:فصل چهارم : – تدوین السُنّة

بخش دوّم:فصل چهارم : – تدوین السُنّة

بى ‏نیازى  از تدوین به وسیله از بر کردن

 از جمله چیزهایى  که در توجیه منع از تدوین ذکر مى ‏شود این است که مسلمین در صدر اسلام نیازى  به گرد آوردن حدیث در کتاب نداشته ‏اند ، چون برحافظه خویش تکیه داشته و از قوّه حافظه بسیارى  بالایى  برخوردار بوده ‏اند بطورى  که در این باره در سطح خارق العاده ‏اى  قرار داشته‏ اند . این توجیه از ابو سعید خدرى  ـ که از بزرگان منع از تدوین است ـ نقل شده است مى ‏گوید :رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله ‏وسلم  براى  ما سخن مى ‏گفت و ما از بر مى ‏کردیم ، شماهم از ما (بشنوید و) از بر کنید همانگونه که ما از پیامبرتان (شنیدیم و) از بر کردیم [۱] .از ابو موسى  اشعرى  نقل شده است که وقتى  نوشته‏ هاى  پسرش ابو برده را به نزدش آوردند آب طلبید و آنها را شست و گفت :از بر کنید همان گونه که ما از بر کردیم[۲] .ابوطالب مکّى  گوید :طبقه اوّل تابعین نوشتن حدیث را نمى ‏پسندیدند و مى ‏گفتند : از برکنید همان طور که ما از بر کردیم [۳] .

ادامه‌ی خواندن

بخش دوّم:مقدّمه–تدوین السُنّة

بخش دوّم:مقدّمه–تدوین السُنّة

همراه با منع کنندگان از تدوین و توجیهات آنان

این بخش حاوى عناوین ذیل مى‏ باشد :
مقدّمه : منع از تدوین از چه زمان آغاز شد ؟
فصل اوّل : نهى شرعى از نوشتن حدیث !
فصل دوّم : ترس از اختلاط حدیث با قرآن .
فصل سوّم : ترس از ترک قرآن و اشتغال به غیر آن .
فصل چهارم : بى‏ نیاز بودن از تدوین بوسیله حفظ .
فصل پنجم : عدم آشنایى محدّثین با نوشتن .
فصل ششم : حقّ مطلب درباره سبب منع حدیث .
ملحق اوّل : منع از نقل شفاهى حدیث .
ملحق دوّم : آثار عدم تدوین .
خاتمه : خلاصه و نتیجه ‏گیرى .

trans بخش دوّم:مقدّمه–تدوین السُنّة ادامه‌ی خواندن

فصل سوّم : بخش۱– تدوین السُنّة

فصل سوّم : بخش۱– تدوین السُنّة

اتفاق نظر اهل بیت پیامبر ص بر تدوین (حدیث)

اهل بیت  علیهم ‏السلام بر اباحه تدوین علم ، که از جمله آن تدوین حدیث است ، اتفاق نظر دارند ، و در طول دوران ، از هیچیک از آنان منعى  در این باره نرسیده است ودر نزد تمامى  مسلمین مسلّم است که اتفاق نظر اهل بیت  علیهم ‏السلام حجّتى  شرعى است که باید پیروى  شود .اتفاق نظر آنان  علیهم ‏السلام بر این امر ـ با وجود اینکه به روشنى  محسوس است ازاین جهت که ما با وجود جستجوى  بسیار در مصادر و جویا شدن نظرات مختلف سخنى  از هیچیک از آنان مبنى  بر منع نیافته‏ ایم ـ از طریق نقل و بیان نیزثابت مى ‏شود از این جهت که روایات و گفتار آنان درباره مباح بودن این کاربسیار فراوان و اعمال و تألیفاتشان وافر و مشهور است .ما این فصل را براى  گرد آوردن همین روایات و اقوال مختلف و برشمردین این تألیفات و اعمال تنظیم نمودیم .

ادامه‌ی خواندن