نویسنده:سیّد محمّد رضا حسینى جلالى مترجم:سیّد جواد حسینى بخش فرهنگى مؤسّسه امام هادى علیه الصلاة والسلام
اهداء مؤلّف:
بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمد للّه والصلاة والسلام على خیر خلقه محمّد وآله الطاهرین . خداوندا ! از تو یارى مى جوئیم . تقدیم به دخت خاندان وحى و رسالت ، و کریمه خاندان امامت و عدالت ، وشاخه درخت هاشمى و علوى ، سرورمان فاطمه معصومه دختر امام کاظم ،و خواهر امام رضا و عمّه امام جواد علیهم الصلاة والسلام ؛ همان که خداوند بر ما منّت همجوارى اش را نهاد ، و از باران نیکى و احسانش ما رابهره مند نموده ، و در پناهش اکراممان فرمود .
دلایل بازدارندگان از تدوین حدیث– جُستارى در تاریخ حدیث
الف) روایات ابو سعید خُدرى
۱ . همّام بن یحیى ، از زید بن اَسلم ، از عطاء بن یَسار ، از ابو سعید خُدْرى روایت مى کند که ، پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود :لا تَکْتبُوا عنّی شیئاً إلاّ القرآن ، فمن کَتَبَ عنّی شیئاً غیر القرآن ، فَلیُمْحه ؛[۱]از [ زبان ] من چیزى جز قرآن را ننویسید . هرکس از من چیزى جز قرآن رانوشته است باید آن را نابود کند . ۲ . در روایتى سُفیان بن عُیَیْنَه ، مى آورد که از ابو سعید خُدرى روایت شده است :استأْذَنْتُ النبیّ أن أکتبَ الحدیث ، فأَبَى أن یأذَنَ لی ؛[۲]از پیامبر صلى الله علیه وآله اجازه خواستم که حدیث بنویسم ، آن حضرت از اجازه به من خوددارى ورزید .و در روایات دیگرى این عبارت به صیغه جمع از ابو سعید خُدرى روایت شده است یعنى : «استأذنّا … فأبى أن یأذن لنا» ؛[۳] از پیامبر اجازه خواستیم … آن حضرت به ما اجازه نداد . ادامهی خواندن ←
وصف پیامبر صلى الله علیه وآله از زبان حضرت على علیه السلام :… بهترینِ آفریدگان آنگاه که خردسال مى نمود و نژاده تر هنگامى که کهن سال بود ،پاکیزه ترِ پاکیزگان در خوى ، و گاهِ بخشش ابر برابر دستش خشک مى نمود …نهج البلاغه ، خطبه ۱۰۵ ، ترجمه شهیدى
مرحله اول سخن پیامبر صلى الله علیه وآله پیش از بعثت
عرب پیش از اسلام ، محمّد بن عبداللّه را به فرزانگى و نجابت و کمال یاد مى کرد واو را «صادق» (راستگو) و «اَمین» (امانتدار) لقب داده بود ؛ زیرا راستى ِ سخنش رادریافت و امانتدار بودنش را به عیان دید .ابن برهان حَلَبى نقل مى کند که : عرب در جاهلیت براى داورى و طرح شکایت نزدآن حضرت مى رفتند ؛ چراکه او مدارا و مشاجره نمى کرد .[۱]