بایگانی برچسب: اهل سنت
باب اوّل وباب دوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت
باب اوّل وباب دوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت
احادیثِ زیارت
حدیث اوّل : دارقُطنى و بَیْهَقى (و دیگران) از ابن عُمَر روایت
کرده اند که پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود :مَن زارَ قَبْرى وَجَبَتْ له شَفاعتی ؛[۱]هرکه قبر مرا زیارت کند ، شفاعتم بر او واجب مى شود .این حدیث ، با اندکى اختلاف در ضبط نامِ بعضى از راویان ، به وسیله عالمانِ بزرگ اهل سنت روایت شده است .ابو الیُمْن بن اَبى الحسن ، زید بن حسن ، آن را در کتاب اِتحاف الزائر وإطراف المقیم السائر[۲] مى آورد و نیز حافظ ابو الحسین قرشى در کتاب الدلائل المتینة فى فضائل المدینه آن را ذکر مى کند .قاضى ابو الحسن ، على ّ بن حسن خِلَعى در کتاب فوائدش (که ۲۰جزء است) درجزء هفتم ، این حدیث را بیان مى دارد و ابن عساکر نیزدر تاریخش آن را مى آورد .
ادامهی خواندن
مقدمه کتاب – اختلاف در وضوچرا؟
مقدمه کتاب – اختلاف در وضوچرا؟
نویسنده :سیّد على شهرستانى
ترجمه:بخش فرهنگى مؤسسه حضرت امام هادى(ع)
مقدمه
مؤلف بیست سالِ پیش نظریه جدید خود را پیرامون مسئله وضو
ارائه کرد . شیوه نویى که در پیش گرفت ، وضو را از چهار جنبه تاریخى ،روایى ، قرآنى و لغوى ، و اصولى وامى کاوید . دریچه هاى تازه به روى ِپژوهندگانِ فقه مقارن مى گشود . از یک بحث تاریخى ، تا یک واژه شناسى ، از یک شأن نزولِ آیه اى قرآنى تا جست وجویى اصولى و …همه را به کار مى بست تا این رویکردِ جدید را به محققان بشناساند که البته مورد توجه و قبول بزرگانى چند نیز قرار گرفت . باور استاد سید على شهر ستانى این است که اختلاف در وضو ، به عهدِ خلیفه سوم ، عثمان پدید آمد .و این باور را در حدّ توان با دقت هرچه تمامتر بررسى کرده اند و البته شایسته است خواننده صبر و حوصله خویش را به کار بندد و در صورت امکان ، دیگر اثر استاد را با عنوان «با اندیشوران مسلمان» مطالعه کند تازمینه لازم براى این قبیل پژوهشها را در خود فراهم آورد .به هر حال و براساس این دیدگاه باید دانست که مسلمان پس از رسول خداصلى الله علیه وآله به دو گروه تقسیم شدند و هر کدام روش و مبناى ویژه خود رادر پیش گرفتند .
ادامهی خواندن
سخن پایانى-معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم
سخن پایانى-معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم
بجاست از یاد نبریم که : بعضى از نادانان اهل سنت بانقل نصوص پیشین وبرانگیختن این مسئله هرچند گاه یک بار ، مى خواهند بر وقوع ازدواج عمر با اُمّ کلثوم تأکید ورزند و مى پندارند که این کار معتقداتشان را سودمند مى افتد و باورشان راروشن مى سازد در حالى که امر این گونه نیست . اگر تحقق این ازدواج ثابت شودزشتى هاى عمر را مى نمایاند و شخصیت و موقعیت او را در عالَم اسلام لکه دارمى سازد ؛ زیرا از هوس هاى سرکشى در عمر حکایت مى کند ، به ویژه اگر به این سخن او توجه کنیم که مى گفت :ما بَقِیَ شیءٌ مِن أمر الجاهلیّة إلاّ أنّی لستُ أُبالی أیّ الناس نَکَحْتُ وأیَّهم أنکَحْتُ[۱] ؛از جاهلیت در وجودم چیزى باقى نماند جز اینکه پروا ندارم به که زن دهم و از چه کسانى زن بگیرم .و این سخن که همسرش ـ هنگامى که عمر مى خواست با او آمیزش کند ـ بر زبان آورد :ما تَذْهَبُ إلاّ إلى فُتَیات بنی فلان تَنْظر إلیهنّ[۲] ؛نزد دختران فلان قبیله نمى روى مگر براى دیدْ زدن .ادعاى خویشاوندى با رسول خدا به دور از امور واقعى است . نفسانیت عمر چیزدیگرى را اثبات مى کند .به اعتقاد من ، نقل و انتشار این احادیث ، پیش از آنکه کرامت و فضیلتى براى عمرباشد ، به او صدمه و آسیب مى رساند[ و سیماى زشت و نفرت انگیزى از او را آشکارمى کند
ادامهی خواندن
بحث فقهی-معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم
بحث فقهی-معماى ازدواج عمر با اُمّ کلثوم
اهل سنت بر این باورند که ازدواج عمر با اُمّ کلثوم صورت گرفت و به نصوص تاریخى و فروع فقهى بر آن استدلال مى کنند ، برخى از متون تاریخى را در این زمینه نقد کردیم ، اکنون به پارهاى از فروع فقهى مى پردازیم .
اَخبار کتابهاى اهل سنت
در اینجا نخست روایاتى را از کتابهاى اهل سنت مى آوریم : ادامهی خواندن
پایان کار-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟
پایان کار-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟
۱ . آیا هر آنچه گذشت ، تقیّه اى است ؟!
پس از مطالب پیشین ، مى گوییم :
یک : آنچه در این فصل ها آوردیم (با وجود فراوانى و گوناگونى آنها) قطره اى از دریاست که در مؤلّفات مُحیى الدّین ابن عربى آمده است . ما مى توانستیم چندین برابر آن را بیاوریم ، لیکن از بیم به هدر رفتنِ وقت خواننده و لبریز شدن کاسه صبرش و … از آن چشم پوشیدیم .چنان که این کار ، ضایع کردن حقّ خواننده به شمار مى رود ، هرگاه وى ازکسانى باشد که اشاره او راکفایت مى کند ؛ زیرا نیازى به گردآورى نصوص دراین حدّ فراوان ، براى او باقى نمى ماند .دو : احتمال اینکه ابن عربى در همه این موارد (و دیگر سخنانى که ما از ذکرآنها صرفنظر کردیم) تقیّه را به کار برده باشد ، احتمال خنک و دیدگاه فاسد وچاره اندیشىِ بى جاست .
ادامهی خواندن
پیشوایانِ ابن عربى و مقامات آنها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
پیشوایانِ ابن عربى و مقامات آنها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
سرآغاز
از ویژگى هاى مذهب شیعه این است که امام على علیه السلام امام و خلیفه بعد ازپیامبر صلى الله علیه وآله مى باشد (این امر ، با نصّ قاطع و برهان روشن ، ثابت است) شیعه ،خلافتِ کسانى را که بر امام على علیه السلام پیشى جستند و حقِّ آن حضرت را غصب کردند ، برنمى تابد .از این روست که شیعه کسانى را که بر امام على علیه السلام در این امر ، تاختند ،محترم نمى شمارد و آن را بر خلاف نصّ پیامبر مى داند و نقضِ پیمانى مى انگاردکه خدا و رسولش آن را [ از مردم ] ستاند .در نگرش شیعه ، هرکس این اشخاص را بزرگ بدارد و هرکه آنان را یارى ومدد رساند و به دفاع از آنها برخیزد ، بر آیینِ «تشیُّع» نمى باشد .این ، یک امر عقلى و عقلایى است که همه مردم آن را مى فهمند و مى شناسندو انتظار دارند .
ادامهی خواندن
نکوهش شیعه – ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟
نکوهش شیعه – ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟
سرآغاز
ابن عربى ، اوصافى را به شیعه اختصاص مى دهد و نشانه هاى بارزى راارزانى شان مى دارد که از درک وى نسبت به شیعه و ارزشى که شیعیان نزد اودارند ، خبر مى دهد .در این فصل ، متون زیر را ـ بى هیچ توضیح و نقدى ـ مى آوریم .
رافضى به صورت سگ
ابن عربى ، پیرامون جماعتى که آنها را «رَجَبِیّون» مى نامد ، مى گوید :با یکى از آنها ـ در ماه رجب ـ که در خانه اش محبوس بود ، گرد آمدیم . این حالت ویژه [ روحى ] او را وامى داشت که خود را در خانه زندانى سازد . اوفروشنده هویج و سبزیجات رایج بود . درباره آن حالتش از وى پرسیدم ، با اینکه آگاهى هایى در این زمینه داشتم ، از کیفیّتِ آن حالت ، مرا باخبر ساخت وشگفتى هایى را باز گفت .از او پرسیدم : آیا نشانهاى در چیزى [ از آن حالت ] برایت باقى هست ؟ گفت :
ادامهی خواندن
پیش گفتار-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟
پیش گفتار-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟
نویسنده :سیّد جعفر مرتضى عاملى
ترجمه:سیّد هادى حسینى
بخش فرهنگى مؤسسه حضرت امام هادى علیه الصّلاة والسّلام
سپاس خداى را که پروردگار جهانیان است و صلوات و سلام بر محمّد وخاندانِ پاک آن حضرت ، و لعنت بر همه دشمنانِ آنها از پیشینیان و پسینیان ، تاروز قیامت .آنچه ما را به تألیف این کتاب واداشت ، پرسشهاى فراوانى است که درباره تشیُّع ابن عربى به ما مى رسد ؛ همو که صاحب کتاب «الفتوحات المکیّه» ،«فصوص الحکم» ، «الوصایا» و دیگر آثار است .از پاسخ هاى مختصر و فشردهاى که به بعضى از این پرسشها دادیم به دست مى آید که دوست نداریم وارد بحثهاى گستردهاى شویم که گاه خسته کننده یاغیر ضرورى اند . این کار باعث مى شد که وقت و تلاشِ خود را صرف چیزهایى کنیم که مهمترند و نفعشان عمومى تر است .
ادامهی خواندن
تاریخ سیاسى وعقایدى بخش ۶-پژوهشی درباره اذان
تاریخ سیاسى وعقایدى بخش ۶-پژوهشی درباره اذان