بایگانی برچسب: انجيل

بخشى از معجزات امام هادى ع-سیره امام هادى ع

بخشى از معجزات امام هادى ع-سیره امام هادى ع

سید بن طاوس با ذکر اسناد از «زرّافه» حاجب متوکل نقل مى  ‏کند از آنجا که خلیفه براى   فتح بن خاقان احترام خاصّى   قائل بود و هیچ‏کس چون فتح به وى   نزدیک نبودو در فرصت‏هاى  مختلف درصدد بود موقعیّت او را در انظار مردم و قواى  حکومتى  ابراز کند ، از این‏رو تصمیم خاصّى   گرفت و دستور فرمانى   مستبدّانه داد تا در یک روزمعیّن همه اشراف و قبائل و هم‏چنین شخصیت‏هاى   برجسته حکومتى   و فرماندهان ارشد لشکرى   با تشریفات خاص و با بهترین آرایش از نظر لباس و غیره گرد هم آیندو هر طبقه با توجه به موقعیّت نسبى و اجتماعى   خود با نظم و ترتیب مناسبى   حرکت کنند . وجملگى   پیاده در مقابل خلیفه و فتح بن خاقان رژه بروند .

ادامه‌ی خواندن

دلایل بازدارندگان از تدوین حدیث– جُستارى در تاریخ حدیث

دلایل بازدارندگان از تدوین حدیث– جُستارى در تاریخ حدیث

الف) روایات ابو سعید خُدرى

۱ . همّام بن یحیى  ، از زید بن اَسلم ، از عطاء بن یَسار ، از ابو سعید خُدْرى  روایت مى ‏کند که ، پیامبر   صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود :لا تَکْتبُوا عنّی شیئاً إلاّ القرآن ، فمن کَتَبَ عنّی شیئاً غیر القرآن ، فَلیُمْحه ؛[۱]از [ زبان ] من چیزى  جز قرآن را ننویسید . هرکس از من چیزى  جز قرآن رانوشته است باید آن را نابود کند .
۲ . در روایتى  سُفیان بن عُیَیْنَه ، مى ‏آورد که از ابو سعید خُدرى  روایت شده است :استأْذَنْتُ النبیّ أن أکتبَ الحدیث ، فأَبَى  أن یأذَنَ لی ؛[۲]از پیامبر   صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اجازه خواستم که حدیث بنویسم ، آن حضرت از اجازه به من خوددارى  ورزید .و در روایات دیگرى  این عبارت به صیغه جمع از ابو سعید خُدرى  روایت شده است یعنى  : «استأذنّا … فأبى  أن یأذن لنا» ؛[۳] از پیامبر اجازه خواستیم … آن حضرت به ما اجازه نداد . ادامه‌ی خواندن