بایگانی برچسب: امام على ع

اصل نامه امام ع بخش۲– نامه امام على ع به قاضى اهواز

اصل نامه امام ع بخش۲– نامه امام على ع به قاضى اهواز

۸۰ . لا ربا فی حَیَوان ؛در حیوان ، ربا وجود ندارد .
۸۱ . لا تَأْخُذ النّاسَ بالإِحَن ؛[۱]کینه مردم را به دل مگیر .
۸۲ . إذا کان فی الحَدِّ «عَسى » و«لَعَلّ» فَاجْتَنِبْهُ ؛هرگاه در [ اجرا و حکم ] حَد ، «بسا» و «شاید» پیش آمد ، از آن بپرهیز .
۸۳ . إیّاکَ والوُقوفَ فی ما عَلِمْتَهُ ، وکُلُّ ناظرٍ مسئولٌ عن عِلْمِه وعَمَلِهِ وقوله وإرادَتِه ؛[۲]بپرهیز از اینکه در برابر دانسته‏ هایت بِایستى  ! هر ناظر و بیننده ‏اى  از علم و عمل و قول و اراده ‏اش ، مسئول است .
۸۴ . لا تَخُنْ مَن خانَکَ ؛[۳]به کسى  که تو را خیانت کرد ، خیانت مکن .

ادامه‌ی خواندن

اصل نامه امام ع بخش۱– نامه امام على ع به قاضى اهواز

اصل نامه امام ع بخش۱– نامه امام على ع به قاضى اهواز

روایت شده که امیرالمؤمنین  علیه ‏السلام شخصى  [ رفاعه ] را به عنوان قاضى  ،سوى  اهواز فرستاد . وى  به آن حضرت نوشت : اى  امیر مؤمنان ، با اینکه علم ناچیزى  دارم و سنّم بالا رفته و در سطحى  نیست که در طلبِ علم برآیم و فقه بیاموزم ، به کار قضاوت گرفتار آمده‏ام [ اصول و احکام ] کاربُردى  رابرایم بنویس تا آنها را برگیرم [ و روش خویش قرار دهم ] درود خدا بر توباد .امام  علیه ‏السلام به او نوشت :امّا بعد ، نامه ‏ات را خواندم ، درباره قضاوت ، بزرگسالى ‏ات را یادآورشده ‏اى  و اینکه سنّ یادگیرى ‏ات گذشته است و در سنّى  نیستى  که فقه بیاموزى  ! [ حال که چنین است این اصول و احکام را دریاب و به کار بند : ]

ادامه‌ی خواندن

محتواى نامه بخش ۴ –نامه امام على ع به قاضى اهواز

محتواى نامه بخش ۴ –نامه امام على ع به قاضى اهواز

۱۱ . همراهى  با مختار

آن گاه که رِفاعة بن شدّاد (امیر توّابین) با باقى  مانده سپاهش ـ که ۳۰۰جنگجو بودند ـ از «عین الوَرْدَه» به کوفه باز آمد ، مختار بن عُبَیده ثقفى  درزندان به سر مى ‏برد ، به رِفاعه نامه نوشت و براى  کسانى  که به قتل رسیدنداو را تسلیت گفت و براى  آنها رحمت طلبید و به حالشان غبطه خورد ؛چراکه به شهادت رسیدند و به پاداشى  سترگ دست یافتند .مختار ، نوشت :مرحبا به گروهى  که خدا پاداش آنها را هنگام انصراف از نبرد ،دو چندان ساخت و آن گاه که بازگشتند ، انصراف آنها راپسندید .

ادامه‌ی خواندن

محتواى نامه بخش۳–نامه امام على ع به قاضى اهواز

محتواى نامه بخش۳–نامه امام على ع به قاضى اهواز

۹  . با امام حسین  علیه السلام

سیّد محسن امین ،مى ‏نویسد :رِفاعه از شیعیان کوفه است که به امام حسین  علیه‏ السلام نامه نوشتند.[۱]شیخ مفید ، مى ‏گوید :اهل کوفه دریافتند که معاویه هلاک شد ، شایعاتى  را درباره یزید پراکندند [ و او را نالایق دانستند ] و دریافتند که امام حسین  علیه ‏السلام از بیعت با او روى برتافته است و ابن زبیر [ نیزخلافت ] یزید را برنمى ‏تابد ، وهردوسوى مکّه رهسپارشده‏ اند .شیعیان در کوفه ، در منزل سُلیمان بن صُرَد گرد آمدند ، خبرمرگ معاویه را یادآور شدند و خداى  را بر آن ستودند .سلیمان گفت : معاویه ، مُرد و حسین از بیعت با او خوددارى  ورزید و سوى  مکّه بیرون آمد . شما شیعیانِ او و پدرش هستید ، اگر مى ‏دانید که او را یارى  مى ‏کنید و با دشمنش مى ‏ستیزید ، باخبرش سازید ؛ و اگر از کاهلى  و سستى  خود بیم دارید ، او را نفریبید .آنان گفتند : با دشمنِ حسین مى ‏جنگیم و جانمان را فدایش مى ‏سازیم .از این رو نوشتند :

ادامه‌ی خواندن

محتواى نامه بخش۲– نامه امام على ع به قاضى اهواز

محتواى نامه بخش۲– نامه امام على ع به قاضى اهواز

۵ . حضور رِفاعه با مالک اشتر در دفن ابوذرسیّد محسن امین مى ‏نگارد :رِفاعه ، در نماز بر [ جنازه ] ابوذر غفارى  ، به همراه مالک بن حارث اشتردر «رَبَذَه» حضور یافت .[۱]آیة اللّه‏ خویى  ، مى ‏نویسد :رِفاعه از گروهى  است که عهده‏ دار تجهیز ابوذر ـ بعد از وفاتِ او در رَبَذه ـ شدند .[۲]کَشّى  در ترجمه مالک اشتر مى ‏گوید :محمّد بن عَلْقَمَة بن اَسود نَخَعى  ، گفت : با گروهى  به قصدانجام حج بیرون آمدم ، در میانِ آنها مالک بن حارث اشتر ، وعبداللّه‏ بن فضل تَیْمى  و رِفاعة بن شدّاد بَجَلى  حضور داشت .آمدیم تا اینکه به «رَبَذه» پا نهادیم ، ناگهان زنى  را دیدیم که برسر راه ایستاده ، مى ‏گوید : اى  بندگانِ مسلمانِ خدا ، این ابوذر ،صحابى  رسول خداست ، در غربت از دنیا رفت و کسى  نیست که مرا [ در دفنِ او ] یارى  کند !

ادامه‌ی خواندن

محتواى نامه بخش۱– نامه امام على ع به قاضى اهواز

محتواى نامه بخش۱– نامه امام على ع به قاضى اهواز

این رساله ، بعد از احکام و آداب و قواعد فقهى  مهم در باب قضاوت وآداب قاضى  (که خواننده در متن نامه آنها را مى ‏یابد) در بر دارنده امورى مهم است ، از جمله :
۱ . سخن امام  علیه ‏السلام که به قاضى  فرمود :وَاعْلَم بِأَنّی وَلّیتُک لِثِقَتی بک ، فلا تُخْلِف ما أَمَّلْتُه فیک ؛[۱]بدان که من به جهتِ اعتمادم به تو ، بر قضاوت گماردمت ، پس برخلافِ این انتظار گام بر مدار [ و ناامیدم مکن ] .این سخن ، با صراحت ، به وثاقت قاضى  دلالت دارد ـ به توثیق خودامام  علیه ‏السلام ـ و این ، سواى  دلالتِ منصبِ قضاوت بر عدالت است ؛ چراکه شرط عدالت ـ به اجماع ـ در آن معتبر است .

ادامه‌ی خواندن

نابودسازی ارزش‏ هاى معنوى – جستارى در تاریخ حدیث

نابودسازی ارزش‏ هاى معنوى – جستارى در تاریخ حدیث

زندگى  جاهلیت بر پرستش بت‏ها و چند خدایى  بنا یافته بود و نگاهشان به پدیده‏ ها نگاهِ مادى  بود . اسلام آمد تا این افکار را تغییر دهد و آنان را به خداى  واحدِقهّار فراخواند و پدیده ‏هاى  غیبى  را بشناساند .مشرکان زمینه این‏گونه رویکردها را نداشتند و بر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  اعتراض مى ‏کردند ؛زیرا کُنه و حقیقت این تعالیم را درنمى ‏یافتند ، و همواره درگیر این پرسش‏ها بودند :چرا پیامبر فرشته‏ اى  با عظمت نیست ؟
چرا او [ گنجینه ‏هایى  از ] طلا ندارد ؟
چگونه خدا مردگان را زنده مى ‏سازد ؟

ادامه‌ی خواندن

علّت نام‏گذارى پیروان خلفا به اهل سنّت و جماعت – جُستارى در تاریخ حدیث

علّت نام‏گذارى پیروان خلفا به اهل سنّت و جماعت – جُستارى در تاریخ حدیث

در سبب نامیدن اهل سنّت به «اهل سنّت و جماعت» چهار نظر هست :
۱ . به این اسم نامیده شدند ؛ زیرا پیرو سنّت صحیح به دور از بدعت ، مى ‏باشند .
۲ . نام گذارى  آنها بدان جهت است که : بر سنّت‏هایى  که خلفا در وقایعِ پیش آمده بنیان گذاردند ، پایدار ماندند و دیگر چیزها را بدعت شمردند .
۳ . آنان پس از سال ۴۱ هجرى  (عام الجماعة) ، هنگام صلح امام حسن  علیه ‏السلام بامعاویه ، به این نام معروف شدند . در این سال ، لعن امام على   علیه‏ السلام در سخنرانى ‏ها سنّت شد ، و اسم «اهل سنّت» براى  مخالفان امام على   علیه‏ السلام و یاران مدرسه خلفا پدید آمد .

ادامه‌ی خواندن

چه کسى اختلاف در وضو را آغازید ؟- اختلاف در وضوچرا؟

چه کسى اختلاف در وضو را آغازید ؟- اختلاف در وضوچرا؟

لازم است پیش از پاسخ به این سؤال ، بعضى  از روایاتى  که وضوى  عثمانى را باز مى ‏گویند ، بیاوریم تا به نتیجه درست در این زمینه برسیم .۱ . مسلم در «صحیح» خود ، به سندش از حُمران (غلامِ آزاد شده عثمان)آورده است که گفت :در وقت وضو بر عثمان وارد شدم ، وضو گرفت ، سپس گفت :مردمى  از رسول خدا احادیثى  را نقل مى ‏کنند که نمى ‏دانم آنهاچیست ، جز اینکه من دیدم رسول خدا مثل این وضوى ِ من ،وضو گرفت . سپس گفت : هرکس این چنین وضو بگیرد ، گناهانِ پیشین اوآمرزیده مى ‏شود .[۱]۲ . بیهقى  به سندش از محمّد بن عبداللّه‏ بن اَبى ‏مریم ، روایت مى ‏کند که گفت:به منزلِ ابن داره [ مولاى  عثمان ] رفتم ، شنید که مضمضه مى ‏کنم ، گفت : اى  محمّد ، گفتم : جانم ! گفت : آیا نمى ‏خواهى از وضوى  پیامبر خبرت دهم ؟ گفتم : چرا .گفت : دیدم عثمان بر سرِ محله ‏ها مى ‏نشست …

ادامه‌ی خواندن

فهرست منابع و مآخذ-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

فهرست منابع و مآخذ-تأمّلى در مفهومِ یک لَقَب

۱ . قرآن کریم .
۲ . نهج البلاغة ؛ ۴ جلد ، امام على    بن ابى    طالب  علیه ‏السلام (ش۴۰ ه ) ـ گرد آورنده : شریف رضى    ، تحقیق : محمّد عبده ـ دار المعرفة ، بیروت .
۳ . الصحیفة السجادیة ؛ امام زین العابدین  علیه‏ السلام (در سال ۹۴ هجرى    به لقاء اللّه‏ پیوست) ،جامعه مدرسین ، قم .
۴ . آلوسى    ، سید محمود (م۱۲۷۰ه ) ؛ روح المعانى    فى    تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانى    ،۳۰ جلد ، دار احیاء التراث العربى    ، بیروت .
۵ . ابن ابى    الحدید ، عبدالحمید بن هبة اللّه‏ (م۶۵۵ه ) ؛ شرح نهج البلاغه ، ۲۰ جلد ـ تحقیق : ابوالفضل ابراهیم ـ چاپ اول : دار احیاء الکتب العربیه ، قاهره ، ۱۳۷۸ه .
۶ . ابن ابى    جمهور اَحسائى    ، محمد بن على    (م۸۸۰ه ) ؛ عوالى    اللئالى    العزیزیة فى   الأحادیث الدینیة ، ۴ جلد ـ تحقیق : مجتبى    عراقى    ـ چاپ اول : سیّد الشهداء ، قم ،
۱۴۰۳ه .
۷ . ابن ابى    شیبه ، عبداللّه‏ بن محمد (م۲۳۵ه ) ؛ المصنَّف لابن ابى    شیبه ، ۸ جلد ـ تحقیق :سعید محمد لحام ـ چاپ اول : دار الفکر ، بیروت ، ۱۴۰۹ه .

ادامه‌ی خواندن