بایگانی برچسب: اعيان الشيعه

فصل سوّم : بخش۴– تدوین السُنّة

فصل سوّم : بخش۴– تدوین السُنّة

۴ ـ حدیث الحج
یحیى بن سعید گوید : جعفر [  علیه ‏السلام ] این حدیث طولانى را در (سفر) حج برایم املاء فرمود[۱] .شاید مرادش حدیث جابر بن عبداللّه‏ انصارى در حج باشد که مسلم درصحیح آن را آورده و ما آن را در تألیفاتى که از جابر نقل شده است ذکر کرده ‏ایم .
۵ ـ یک کتاب که طَلاّب بن حوشب ، ابو رویم شیبانى آن را نقل کرده است[۲] .
۶ ـ کتابى باب بندى شده درباره حلال و حرام ، که آن را ابراهیم بن محمّد ، ابو اسحاق مدنى نقل کرده است[۳] .

ادامه‌ی خواندن

محتواى نامه بخش۳–نامه امام على ع به قاضى اهواز

محتواى نامه بخش۳–نامه امام على ع به قاضى اهواز

۹  . با امام حسین  علیه السلام

سیّد محسن امین ،مى ‏نویسد :رِفاعه از شیعیان کوفه است که به امام حسین  علیه‏ السلام نامه نوشتند.[۱]شیخ مفید ، مى ‏گوید :اهل کوفه دریافتند که معاویه هلاک شد ، شایعاتى  را درباره یزید پراکندند [ و او را نالایق دانستند ] و دریافتند که امام حسین  علیه ‏السلام از بیعت با او روى برتافته است و ابن زبیر [ نیزخلافت ] یزید را برنمى ‏تابد ، وهردوسوى مکّه رهسپارشده‏ اند .شیعیان در کوفه ، در منزل سُلیمان بن صُرَد گرد آمدند ، خبرمرگ معاویه را یادآور شدند و خداى  را بر آن ستودند .سلیمان گفت : معاویه ، مُرد و حسین از بیعت با او خوددارى  ورزید و سوى  مکّه بیرون آمد . شما شیعیانِ او و پدرش هستید ، اگر مى ‏دانید که او را یارى  مى ‏کنید و با دشمنش مى ‏ستیزید ، باخبرش سازید ؛ و اگر از کاهلى  و سستى  خود بیم دارید ، او را نفریبید .آنان گفتند : با دشمنِ حسین مى ‏جنگیم و جانمان را فدایش مى ‏سازیم .از این رو نوشتند :

ادامه‌ی خواندن

روایت عایشه – جُستارى در تاریخ حدیث

روایت عایشه – جُستارى در تاریخ حدیث

کجا چنین است واین سخن حقیقت ندارد که ‏ارث عموها براى فرزندان دختر باشد.شاعرى شیعه وى را چنین پاسخ مى‏ دهد :
لم لا یکون وإنّ ذاک لکائن
لبنی البنات وراثة الأعمام
للبنت نصفٌ کامل من ماله
والعمُّ متروک بغیر سهام
ما للطلیق وللتُّراث وإنّما
صلى الطلیقُ مَخافةَ الصَمْصام[۱]
چرا چنین نباشد ؟! این سخن درست است که ارث عموها براى دخترزاده‏ هاست نصف کامل ارثِ میت ، به دختر مى‏ رسد و عمو بى‏ سهم رها مى‏ شود . طلیق[۲] راچه به میراث [ و تعیین ارث ] ! آنان از ترس شمشیرها مسلمان شدند .ابن ابى حاتم به اسنادش از ابو حَرْب بن اَسود آورده است که :حَجّاج سوى یحیى بن یَعْمُر پیک فرستاد [ او را حاضر ساخت ] وگفت :

ادامه‌ی خواندن