در شروع اذان و چگونگى آن ، میان اهل سنّت ، نظرات مختلفى وجود دارد که ، درکتابهاى صحاح و سنن آنها آمده است ، نظر مشهور ـ که اهل سنّت بر آن اند ـ این است که اذان در سال اول هجرت ، در پى خوابى که بعضى از صحابه دیدند ، در مدینه تشریع گردید ، مهمترین نظرات اهل سنّت در این زمینه چنین است :
قول اول : تشریع اذان به ابتکار و پیشنهاد صحابه (به ویژه عمر بن خطّاب)
بخارى و مسلم و تِرمِذى و نسائى و دیگران به نقل از عبداللّه بن عمر روایتى را آوردهاند که متن آن در نقل بخارى چنین است :«مسلمانان هنگامى که به مدینه آمدند ، جمع مى شدند و در انتظار وقت نمازمى نشستند ، کسى نبود که براى نماز بانگ زند . روزى در اینباره سخن گفتند ؛ بعضى پیشنهاد کردند که ، چون ناقوس نصارى برگیرید ، و بعضى مانند بوق یهود رامناسبتر دانستند ، عمر گفت : چرا مردى را برنمى انگیزید که بانگِ نماز زند ؟ پس پیامبر گفت : اى بلال ، برخیز و به نماز ندا زن»[۱] .ابن خُزَیْمه در صحیح خود ـ در باب ذکر دلیل بر اینکه آغاز اذان بعد از هجرت درمدینه مى باشد و نماز پیامبر در مکّه بدون اذان و اقامه بوده است ـ
اذان نغمه وحى است در آسمان دنیا که ، مؤذن آن را در اوقات معیّنى ـ از شب و روز ـ بر زبان مى آورد ، و بندگان را به عبادت خداى بزرگ فرا مى خواند ، حقیقت جاوید را باز مى گوید ، و حقایق دین حنیف را آشکار و با صراحت اعلان مى کند ؛ ویادآور مى شود که زمان مناجات با پروردگار و حضور در پیشگاه او فرا رسیده است جمله هاى اذان شعور و عواطف انسان را برمى انگیزاند ، روح او را با آفریدگارى پیوند مى دهد که بازگشت همه چیز به سوى اوست .اذان نام هاى مبارکى است که از لبان مؤمنان برون مى تراود ، و بر ایمانشان مى افزاید و ستیزه جویى و زیانکارى کافران را دو چندان مى سازد .اذان دعوتى است از سوى خداى رحمان که ، اولیائش را به طاعت و رحمت ومغفرت فرا مى خواند؛ اذان نداى فرشتگان آسمان است وسُرود مؤمنان تا روز قیامت .هنوز نداى مؤذن براى نماز ظهر و عصر در جانهاست که غروب و سایه شب فرا مى رسد ، و در این هنگام بانگى از مآذن برمى خیزد که : ادامهی خواندن ←