فصل چهارم :بخش۳ –تدوین السُنّة
دوره دوّم : دوره تابعین
تابعین ملتزم به اباحه تدوین بودند و آن را همچون یک کار واجب پیشه خودساخته بودند و آنچه در این دوره اتفاق افتداه وملموس است این است که توجیهات شایع در منع حدیث ، همچون ترس از قاطى شدن قرآن با غیر قرآن ،یا ترس از مشغول شدن به غیر قرآن ، یا ناآشنا بودن مردم به نوشتن و دیگرتوجیهاتى که در بخش دوّم این کتاب خواهد آمد ، جملگى رنگ باخته و رسوا وغیر قابل ذکر گشت و قانع کننده به حساب نیامد .علماء تابعین بر نوشتن حدیث با اصرار عجیبى در سخت ترین و دشوارترین
شرایط پافشارى مى کردند .بلقینى گوید :از میان تابعین کسانى که نوشتن حدیث را مباح دانسته اند فراوانندمانند : حسن بصرى ، عطاء ، ابو قلابه و ابو ملیح[۱] .
فصل سوّم : بخش۳– تدوین السُنّة
آنچه به نقل از امام على (بن الحسین) زین العابدین ع آمده است (شهادت : ۹۵هجرى)
تألیفات زیر از آن حضرت بر جاى مانده است :
۱ ـ صحیفه : همان کتاب بزرگ که در بر دارنده دعاهاى گرانقدر آن حضرت علیه السلام و مناجات ایشان است که به مناسبتها و اهداف مختلفى خوانده است و آن جناب بر خواندن این ادعیه استمرار و جدیّت داشته . این صحیفه دربر دارنده مضامین عالى و بلند از معارف ناب اسلامى است .اسناد این صحیفه متواتر بوده و تمامى علماء اسلام در پذیرش آن اتفاق نظردارند . امام علیه السلام آن را بر دو پسرش امام محمّد باقر علیه السلام و زید شهید املاء فرمود وامام محمّد باقر نیز بر پسرش امام صادق علیه السلام املاء نموده و ایشان نیز آن را برراویان حدیث املاء فرمودند[۱] . ادامهی خواندن ←