شواهدى بر کنار گذاشتن حدیث ازسوى خلفا – جُستارى در تاریخ حدیث
در پى ِ آنیم تا روشن سازیم که خلفا ، تحت تأثیر اطرافیان خود ، و پیروان مکتب رأى و اجتهاد ، بازگشتى به میراثِ [جاهلى ] گذشته داشتند و این عقبْ گرد ، بر حدیث و سنّت پیامبر صلى الله علیه وآله اثرى منفى داشت . شواهدِ خود را بر این نظر ، وا مى کاویم .
به کارگیرى دوباره حافظه و نَسَب !
معروف است که عرب در حفظ اَشعار و کارهاى نیک خود ، بر حافظه اش تکیه مى کرد و از تدوین روى مى گرداند و بر آن اعتماد نداشت . از این رو بخش زیادى ا زقصیده هاشان دربر دارنده زبان و فرهنگ و جنگ و صلح و … آنهاست ، و در مقابل چیزى از خطبه ها [ نگاشته شان ] و … را نمى بینیم که با شعرشان برابرى کند . این ، بدان جهت است که شعر به آسانى حفظ مى شود ، به عکسِ خطبه ها که حفظ آن دشوار مى باشد و از آنجا که تدوین نشده ، بیشتر آنها تباه گشته و جز اندکى به مانرسیده است .مى بینیم که ابوبکر از عالمان به اَنساب عرب شمرده مى شود ؛ زیرا عایشه از وى روایت مى کند که : او داناترین قریش به اَنساب آنهاست .[۱]