باب دهم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب دهم-نقدوهّابیان درباره زیارت

در شفاعت

شفاعت‏ها در آخرت ، پنج نوع ‏اند و همه ‏شان براى  پیامبر ما  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ثابت است . به بعضى  از آنها هیچ کس جز پیامبر نمى ‏تواند دست یازد ودر بعضى  از آنها ، دیگران شریک‏ اند و پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله  پیش از همه است . ازاین رو ، شفاعت (در معناى  فراگیرش) به آن حضرت باز مى ‏گردد وبعضى  از انواعِ شفاعت ، ویژه اوست .اینکه پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله  مى ‏فرماید : «مَن زارَ قَبْری وَجَبَتْ له شفاعتی»(هرکه قبر مرا زیارت کند ، شفاعتم بر او واجب مى ‏شود) مى ‏توانداشاره به شفاعتِ اختصاصى  پیامبر باشد و مى ‏تواند اشاره به عموم شفاعت به شمار آید .قاضى  عِیاض و دیگران گفته‏ اند : شفاعت پنج قسم است :[۱]

ادامه‌ی خواندن

باب نهم بخش ۲ -نقدوهّابیان درباره زیارت

باب نهم بخش ۲ -نقدوهّابیان درباره زیارت

[ ادراک و احساس ]

اَحادیثى  که درباره عذاب قبر هست و به حدّ تواتر مى ‏رسد (و
بخارى  و مسلم و دیگران روایت کرده‏ اند و اهل سنت به مدلول آنهااجماع دارند) بر درک و فهمِ میّت ، دلالت مى ‏کند . از بهترین این اَحادیث ، روایتى  است که از ابوبَکْرَه نقل شده است ، وى  مى ‏گوید :در حالى  که با شخص دیگرى  به همراه پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله قدم مى ‏زدیم ، پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  به دو قبر درآمد و فرمود : «صاحب این دو قبر ، هم اکنون در قبرشان عذاب مى ‏شوند ، کدام یک از شما چوبى  از این نخل برایم مى ‏آورد ؟» .من به رفیقم پیشى  جستم ، شاخه بى ‏برگى  را از نخل
شکستم و آوردم . پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  آن را از بالا دو نیم کرد ،نصفى  را روى  یکى  از آن دو قبر و نصفِ دیگر را روى
دیگرى  گذاشت و فرمود : تا زمانى  که این چوب‏ها تازه ‏اند ، بر این دو سخت گرفته نمى ‏شود ! این دو ، به جهت غیبت و [ ناپرهیزى از ] ادرار ، عذاب مى ‏شدند .

ادامه‌ی خواندن

باب نهم بخش ۱- نقدوهّابیان درباره زیارت

باب نهم بخش ۱- نقدوهّابیان درباره زیارت

حیات انبیا  ع و شهدا و دیگر مردگان
حیات انبیا  علیهم ‏السلام

از اَنس نقل شده که پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله فرمود :الأنبیاء ـ صلواتُ اللّه‏ علیهم ـ أحیاءٌ فی قُبُورهم یُصَلُّون ؛[۱]پیامبران ـ درود خدا بر آنان باد ـ زنده ‏اند ، در قبرهاشان نماز مى ‏گزارند .
نیز از اَنس از پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله روایت شده که فرمود :إنَّ الأَنبیاء لا یُتْرَکونَ فی قُبُورهم بعد أربعین لیلة ، ولکنَّهُم یُصَلُّون بینَ یَدَی اللّه‏ تعالى  حَتّى  یُنْفَخُ فی الصُّور ؛[۲]همانا ، انبیا ـ بعد از چهل شب ـ در قبرهاشان رهانمى ‏شوند ، آنان تا زمانى  که در صُور دمیده شود ، پیش خداى  متعال نماز مى ‏گزارند .در حدیث معراج آمده است که پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله موسى   علیه ‏السلام را ایستاده درحال نماز ، در قبرش دید ، سپس موسى  و دیگران به بیت المقدس سیرداده شدند (چنان که پیامبر ما سیر داده شد)

ادامه‌ی خواندن

باب هشتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب هشتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

در توسّل و استغاثه به پیامبرو شفاعت خواهى

بایسته است انسان در پیشگاه خدا به پیامبر توسل جوید و از او
یارى بخواهد و پیامبر  صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را شفیع قرار بدهد .
این کار جایز است و حُسنِ آن را هر دین‏دارى مى‏ داند و در سیره
انبیا و رسولان الهى و سَلَف صالح و علما و توده مسلمانان ، امر شناخته شده‏ اى مى‏ باشد .هیچ یک از اهل اَدیان ، این شیوه را انکار نکرد و در هیچ زمانى شنیده نشد که کسى بر آن اعتراض کند تا اینکه ابن تیمیّه آمد و سخنى گفت که مردم را به اشتباه انداخت و به بدعتى زبان گشود که سابقه نداشت .ابن تیمیّه در این باره ، سخنِ دراز دامنى دارد .

ادامه‌ی خواندن

باب هفتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب هفتم-نقدوهّابیان درباره زیارت

شبهه ‏ها و پاسخ‏ ها

شبهه اوّل

در حدیث آمده است که سفر روا نیست مگر سوى  سه مسجد :
مسجد پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله و مسجد الحرام (کعبه یا مسجد ابراهیم) و مسجدالأقصى  (بیت المقدس یا مسجد ایلیاء) .[۱]معناى  این حدیث این است که سوى  جا و مکانى  نباید بار سفربست مگر به طرفِ این سه مسجد .شایان ذکر است که در سفر ، دو چیز نهفته است :
۱ . انگیزه و غرض ؛ مانند سفر براى  حج ، آموختنِ دانش ، جهاد ،زیارت پدر و مادر و .. .
۲ . مکانى  که پایانِ سفر است [ و سفر بدانجا صورت مى ‏گیرد ] مانندسفر به مکّه ، مدینه ، بیت المقدس یا دیگر مکان‏ها [ براى  غرض وهدفى  ] غرض ، هرچه مى ‏خواهد باشد .

ادامه‌ی خواندن

باب ششم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب ششم-نقدوهّابیان درباره زیارت

سفر سوى  قبر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله

شکى  در این نیست که سفر سوى  زیارت قبر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله موجب تقرّب به خدا است ؛ زیرا :اوّلاً : خدا در قرآن مى ‏فرماید : «اگر کسانى  که به خویشتن ستم کردند ، نزدت آیند …» و پیداست که «آمدن» هم مى ‏تواند از نزدیک باشد و هم از دور ، با سفر باشد یا بى ‏سفر صورت گیرد .نمى ‏توان گفت که « جاؤُوک » (نزدت آیند) مطلق است و مطلق ، بر تک‏تکِ افراد دلالت ندارد (هرچند براى  این کار صلاحیت دارد) زیرا :مطلق ـ در اینجا ـ در سیاق شرط قرار گرفته و هریک از افراد را شامل مى ‏شود . هر کسى  که این عمل از او سر زند ، خدا را توبه ‏پذیر و مهربان خواهد یافت .

ادامه‌ی خواندن

باب پنجم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب پنجم-نقدوهّابیان درباره زیارت

تقرّب به خدا با زیارت

اینکه زیارت ، موجب تقرُّب به خدا مى ‏شود ، با قرآن و سنّت واجماع و قیاس ، به اثبات مى ‏رسد .قرآن خداى  متعال مى ‏فرماید :« وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرَوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً » ؛[۱]اگر آنان هنگامى  که به خویشتن ستم کردند ، نزدت آیند واز خدا آمرزش بخواهند و پیامبر برایشان آمرزش بطلبد ،خداى  را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت .این آیه ، مردم را بر رفتن پیش پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله و آمرزش خواستن در آنجا و استغفار پیامبر براى  آنها ، برمى ‏انگیزد .

ادامه‌ی خواندن

باب چهارم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب چهارم-نقدوهّابیان درباره زیارت

سخنان علمادر استحباب زیارتِ قبر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله

قاضى  عِیاض مى ‏نگارد :زیارت قبر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله میان مسلمان یک سنّتِ همگانى است و فضیلتى  دارد که همه بر آن ترغیب شده ‏اند .[۱]قاضى  ابو طَیّب مى ‏نویسد :بعد از آنکه شخص حج و عُمْرَه را گزارْد ، مستحب است پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله را زیارت کند .مَحاملى  در التجرید مى ‏گوید :هنگامى  که حاجى  از مکّه (اعمال حج) فارغ شد ،مستحب است قبرپیامبر را زیارت کند .حسین بن حسن حلیمى  در المنهاج فى  شعب الإیمان بزرگداشت پیامبر را در این روزگار ، به زیارتِ آن حضرت مى ‏داند .ماوِرْدى  در الحاوى  زیارت قبر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله را کارى  مى ‏داند که بدان امر شده و مستحب است ودراحکام السلطانیه مى ‏نویسد :

ادامه‌ی خواندن

باب سوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب سوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت

سفر براى  زیارت قبر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله و انجام این کار از گذشته ‏هاى  دور تا زمان حاضر

روایت شده است که بِلال بن رَباح (مؤذّن پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله) براى  زیارت قبر پیامبر از شام به مدینه سفر کرد . وى  پس از پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله براى  هیچ کس اذان نداد مگر همین بار که براى  زیارت آن حضرت به مدینه آمد و صحابه از او خواستند اذان دهد ، او اذان را آغازید و به پایان نرساند .بارى  ، بِلال ، رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله را در خواب دید که به او فرمود : «اى  بلال ، این چه جفایى  است ؟! آیا زمانِ آن نرسیده که مرا زیارت کنى  !»بلال اندوهگین و هراسان از خواب برخاست و زاد و توشه سفر بست و راهى  مدینه شد .

ادامه‌ی خواندن

باب اوّل وباب دوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت

باب اوّل وباب دوّم-نقدوهّابیان درباره زیارت

احادیثِ زیارت

حدیث اوّل : دارقُطنى  و بَیْهَقى  (و دیگران) از ابن عُمَر روایت
کرده ‏اند که پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله فرمود :مَن زارَ قَبْرى  وَجَبَتْ له شَفاعتی ؛[۱]هرکه قبر مرا زیارت کند ، شفاعتم بر او واجب مى ‏شود .این حدیث ، با اندکى  اختلاف در ضبط نامِ بعضى  از راویان ، به وسیله عالمانِ بزرگ اهل سنت روایت شده است .ابو الیُمْن بن اَبى  الحسن ، زید بن حسن ، آن را در کتاب اِتحاف الزائر وإطراف المقیم السائر[۲] مى ‏آورد و نیز حافظ ابو الحسین قرشى در کتاب الدلائل المتینة فى  فضائل المدینه آن را ذکر مى ‏کند .قاضى  ابو الحسن ، على ّ بن حسن خِلَعى  در کتاب فوائدش (که ۲۰جزء است) درجزء هفتم ، این حدیث را بیان مى ‏دارد و ابن عساکر نیزدر تاریخش آن را مى ‏آورد .

ادامه‌ی خواندن