سنّت قولى , فعلى ۲– جُستارى در تاریخ حدیث

سنّت قولى , فعلى ۲– جُستارى در تاریخ حدیث

آیا دستورى  هست و یا براى  این آفریده شده ‏اید که بعضى  از کتاب خدا را به بعض دیگر بزنید ؟ فرمانِ خدا را بنگرید و پیروى  کنید و از آنچه نهى  شدید باز ایستید .[۱]از پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله  نقل شده که آن حضرت آن زمان که در «صُلح حُدَیبیّه» صحابه را به سر تراشیدن و بیرون آمدن از اِحرام فرمان داد و آنان این کار را انجام ندادند ، به خشم آمد ؛ زیرا بر آنها دشوار آمد و منتظر ماندند تا پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله  مناسک و اعمالش را به پایان بَرَد و از احرام بیرون آید ، آن گاه این کار را انجام دادند (با اینکه وظیفه ‏شان این بود که پیش از آن از اِحرام خارج شوند) .

ادامه‌ی خواندن

سنّت قولى , فعلى ۱– جُستارى در تاریخ حدیث

سنّت قولى , فعلى ۱– جُستارى در تاریخ حدیث

دلایل آنان که تدوین حدیث را روا مى ‏دانند

دلایل کسانى  که تدوین حدیث را جایز مى ‏شمارند به دو بخش تقسیم مى ‏گردد :
۱ . سنّت قولى  .
۲ . سنّت فعلى  .

سنّت قولى

[ در این مورد ] روایاتِ گوناگونى  در نکوداشتِ علم و دعوت به تفقُّه ، و لزوم رساندن یافته ‏ها و آگاهى ‏هاى  [ خود ] به دیگران ، وجود دارد . در میان آنها اَخبار[ زیادى  ] هست که بر جوازِ نوشتن و نقلِ حدیث دلالت مى ‏کند و به ابزارهاى  کتابت
ـ  قلم و دفتر و کتاب و … ـ اشاره دارد .[۱]شیخ محمّد عزّه دَرْوَز ، واژه‏ هاى  کتابت و نوشت ‏افزار را (مانند «صُحُف ، سجلّ ،مداد ، أقلام» ؛ کتاب و دفتر و مداد و قلم و آنچه به خط مربوط مى ‏شود) در قرآن مى ‏شمارد و آنها را بیش از سیصد کلمه مى ‏یابد ؛ چنان که واژه‏ هاى  قرائت و مشتقات آن را نود واندى  برمى ‏شمارد .

ادامه‌ی خواندن

دلایل بازدارندگان از تدوین حدیث– جُستارى در تاریخ حدیث

دلایل بازدارندگان از تدوین حدیث– جُستارى در تاریخ حدیث

الف) روایات ابو سعید خُدرى

۱ . همّام بن یحیى  ، از زید بن اَسلم ، از عطاء بن یَسار ، از ابو سعید خُدْرى  روایت مى ‏کند که ، پیامبر   صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود :لا تَکْتبُوا عنّی شیئاً إلاّ القرآن ، فمن کَتَبَ عنّی شیئاً غیر القرآن ، فَلیُمْحه ؛[۱]از [ زبان ] من چیزى  جز قرآن را ننویسید . هرکس از من چیزى  جز قرآن رانوشته است باید آن را نابود کند .
۲ . در روایتى  سُفیان بن عُیَیْنَه ، مى ‏آورد که از ابو سعید خُدرى  روایت شده است :استأْذَنْتُ النبیّ أن أکتبَ الحدیث ، فأَبَى  أن یأذَنَ لی ؛[۲]از پیامبر   صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اجازه خواستم که حدیث بنویسم ، آن حضرت از اجازه به من خوددارى  ورزید .و در روایات دیگرى  این عبارت به صیغه جمع از ابو سعید خُدرى  روایت شده است یعنى  : «استأذنّا … فأبى  أن یأذن لنا» ؛[۳] از پیامبر اجازه خواستیم … آن حضرت به ما اجازه نداد . ادامه‌ی خواندن

باب اول دوره نهادینه سازى – جُستارى در تاریخ حدیث

باب اول دوره نهادینه سازى – جُستارى در تاریخ حدیث

وصف پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  از زبان حضرت على علیه ‏السلام :… بهترینِ آفریدگان آن‏گاه که خردسال مى  ‏نمود و نژاده ‏تر هنگامى   که کهن سال بود ،پاکیزه‏ ترِ پاکیزگان در خوى   ، و گاهِ بخشش ابر برابر دستش خشک مى  ‏نمود …نهج البلاغه ، خطبه ۱۰۵ ، ترجمه شهیدى

مرحله اول سخن پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  پیش از بعثت

عرب پیش از اسلام ، محمّد بن عبداللّه‏ را به فرزانگى   و نجابت و کمال یاد مى  ‏کرد واو را «صادق» (راست‏گو) و «اَمین» (امانت‏دار) لقب داده بود ؛ زیرا راستى  ِ سخنش رادریافت و امانت‏دار بودنش را به عیان دید .ابن برهان حَلَبى   نقل مى  ‏کند که : عرب در جاهلیت براى   داورى   و طرح شکایت نزدآن حضرت مى  ‏رفتند ؛ چراکه او مدارا و مشاجره نمى  ‏کرد .[۱]

ادامه‌ی خواندن

جغرافیاى شبه جزیره عربستان– جُستارى در تاریخ حدیث

جغرافیاى شبه جزیره عربستان– جُستارى در تاریخ حدیث

شبه جزیره عربستان به این اسم نامیده شد ؛ زیرا آب از سه طرف آن را دربر گرفته است : از شرق به آب‏هاى  خلیج فارس و از غرب به دریاى  سرخ و از جنوب به اقیانوس هند و خلیج عَدَن .محمّد حسنین هیکل در کتاب «حیات محمّد» مى ‏نویسد : شبه جزیره عرب [ به شکل ] مستطیلى  است که اَضلاع آن موازى نمى ‏باشد ؛ شمال آن فلسطین و سرزمین شام است ، و غربِ آن حیره ودجله و فُرات و خلیج فارس ، و جنوبش اقیانوس هند و خلیج عَدَن ، وشرقش بحر قُلْزُم (دریاى  سرخ) .
این سرزمین ، از غرب و جنوبش به دریا ، و از شمال و غربش به صحراو خلیج فارس محصور است . این دژ طبیعى  به تنهایى  آن را از نبردهاى استعمارى  یا دینى  ، مصون نداشته است ، بلکه پهناور بودن آن نیز ازعوامل مهم مى ‏باشد ؛ زیرا طول این شبه جزیره بیش از هزار کیلومتر ، وعرض آن نزدیک به هزار کیلومتر مى ‏باشد .

ادامه‌ی خواندن

مقدمه مؤسسه – جُستارى در تاریخ حدیث

مقدمه مؤسسه – جُستارى در تاریخ حدیث

(بازشناسى  ریشه‏ هاى  جاهلى  در پدیده منع تدوین حدیث)
تألیف
سیّد على  شهرستانى
گزینش و پارسى  گردانى ِ
بخش فرهنگى  مؤسسه حضرت امام هادى  علیه الصلاة والسلام
به پیشگاه بزرگ بانوى  اسلام که در برابر جاهلیّتِ باز آمده خودگزینانِ سقیفه ایستاد و بانگ زد :هان اى  مردمان ،من فاطمه ‏ام …    مقدمه مؤسسه رسول خدا  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله  ، نویسندگانى  داشتند که وحى  را مى ‏نگاشتند (= کاتبان وحى ) وتعدادى  بودند که نامه‏ هاى  ایشان و عهدنامه ‏ها را کتابت مى ‏کردند .این مطلب حتمى  تاریخى  بدین معناست که در طول رسالت پیامبر نوشته ‏هاى ِبسیارى  پدید آمد . همچنین بیش از پنجاه تن از صحابه ، حدیث پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله  رامى ‏نوشته ‏اند :حضرت امیرالمؤمنین على   علیه ‏السلام ،عبداللّه‏ بن عمرو بن عاص ،جابر بن عبداللّه‏ انصارى  ،سَمُرة بن جُندَب ،سعد بن عباده انصارى  ،عبداللّه‏ بن عبّاس و …آثارى  که از این صحابه ماند در دوره‏ هاى  بعد به کار گرفته شد و نگارش‏ هایى در پى ِ سفارش رسول خدا  صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله  به ثبت حدیث خویش ، شکل گرفت .

ادامه‌ی خواندن

مرگ شیرین – ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

مرگ شیرین – ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

نویسنده این اثر سید ابن السیّد خاطره‏اى  شیرین از مرگ با عزّت  یکى  از عشّاق امیرالمؤمنین على  علیه السلام دارد و آن اینکه زندگى  سراسر محبّت و عشق به اهل البیت یکى  ازدوستان
امیرالمؤمنین علیه السلام سبب شد که نه تنها وى  به خواسته دوران عمرش که همانا نیفتادن در بستر و محتاج این و آن نشدن بود رسید که مضافاً بر آن با پیدا شدن آثار مرگ وى  شروع کردبه خواندن این بیت :على  جان گفتى  که درمانى بفریادت رسم کنون درمانده‏ ام بفریادم برس مولاو فریاد زنان آن قدر على  ، على  گفت تا جان به جان آفرین تقدیم نمود ، خداى  رحمتش کند که کرد .و پس از مرگ دوستان و بستگانش کراراً او را در عالم رؤیادر جایگاه خوبى  از درجات بهشت متنعّم دیدند ، اللهمّ ارزقناإن شاء اللّه‏ .با هم بخندیم اگر قرار است بخندیم پس بخندید

ادامه‌ی خواندن

فضیلت در فضیلت– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

فضیلت در فضیلت– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

از شرافت این روز اینکه نقل شده است عمر ابن سعد لعنةاللّه‏ علیه فرمانده لشکر ابن زیاد در کربلا و قاتل شمار زیادى  ازشهداء جنگ خونین عاشورا در مثل چنین روزى  به دست تواناى مختار ابن ابو عبیده ثقفى  رحمة اللّه‏ علیه به قتل رسیده و به درک واصل شده است و این نیز به نوبه خود نیاز به جشنى بزرگ دارد و مزید بر شرافت این روز بزرگ است .جشن بگیرید ، شادى  کنید ، و شاد کنید دوستان اهل البیت علیهم السلام را .

ادامه‌ی خواندن

حذیفة ابن یمان و دیدار مولا– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

حذیفة ابن یمان و دیدار مولا– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

حذیفة ابن یمان مى ‏گوید : روز نهم ربیع پس از آنکه نفرین حضرت زهرا سلام اللّه‏ علیها تحقّق یافت بدیدار مولاامیرالمؤمنین على  علیه السلام براى  عرض تبریک شرف یاب شدم تا تحقق آن وعده الهى  داده شده به پیغمبر اکرم صلّى  اللّه‏ علیه وآله و سلّم را به آن حضرت تهنیت و تبریک بگویم .تا چشم حضرت به من افتاد فرمود اى  حذیفه بیاد دارى  و به خاطر مى ‏آورى  آن روزى  که شرفیاب شدى  به خدمت رسول اللّه‏ صلّى  اللّه‏ علیه وآله و من و دو سبط او حسن و حسین نزد اونشسته بودیم و با آن حضرت غذا مى ‏خوردیم و آن حضرت تورا آگاه و راهنمائى  فرمودند بر فضیلت این روز .حذیفه مى ‏گوید ، گفتم : بلى  اى  برادر رسول خدا و اى  وصى و جانشین و خلیفه به حق او .

ادامه‌ی خواندن

حذیفه و پیغمبر اسلام ص– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

حذیفه و پیغمبر اسلام ص– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

حذیفة ابن یمان یکى از اصحاب رسول گرامى اسلام به خدمت آن حضرت مشرف گردید و مشاهده کرد حضرت مولى  الموحدین امیرالمؤمنین على علیه السلام و حضرت امام حسن مجتبى و حضرت امام حسین علیهما السلام در محضر پیغمبرعظیم الشأن مشغول صرف غذا بوده و آن حضرت (یعنى  رسول اللّه‏ صلّى اللّه‏ علیه وآله وسلّم) به روى ایشان تبسّم نموده ولبخند مى  ‏زنند و مى  ‏فرمایند :نوش جان کنید ، گوارایتان باد برکت و سعادت این روز ، به درستى که این روز :روزى است که پروردگار بزرگ قبول مى  ‏کند اعمال دوستان و شیعیان شما را .و امروز ، روزى است که روشن مى  ‏شود حقیقت فرموده پروردگار ، « فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَةً بِمَا ظَلَمُوا » (یعنى این است خانه‏ هاى آنان که خالى گردیده است به سبب ظلم‏ها و ستم‏هاى  ایشان) .ـ و نوش جان کنید و گواراى شما باد که امروز روز شکسته شدن شوکت دشمن جدّ شما و یارى کننده دشمن شماست .و امروز ، روزى است که هلاک مى  ‏شود فرعون زمان شمااهل البیت و ستم کننده به شما و غصب کننده حق شما .

ادامه‌ی خواندن