بایگانی دسته: علوم حدیث

فصل دوّم:کتاب على ع– تدوین السُنّة

فصل دوّم:کتاب على ع– تدوین السُنّة

خبر این کتاب به صورت گسترده منتشر شده و بین مسلمانان مشهور مى ‏باشدو بخصوص محدّثان درباره وجود آن اتفاق نظر دارند و خبر این کتاب را علماءشیعه و غیر آنها نقل کرده ‏اند ، امّا ائمّه اطهار ـ اهل بیت پیامبر  علیهم السلام که نسبت به آنچه در خانه(ى  پیامبر) است آگاه ‏تراَند ـ درباره گستردگى  و حجم زیاد این کتاب و این که دربر دارنده علوم فراوانى  است تصریح نموده و فرموده ‏اند : آن صحیفه‏ اى  است که طولش هفتاد ذراع [۱] است و رسول خدا  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم آن را برعلى   علیه ‏السلام املاء فرمود ، و امام  علیه ‏السلام هم آن را با خط خودش نوشت و آن اولین کتابى  است درزمان پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم که علم در آن گرد آمده است و دوازده امام از نسل پیامبر  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله ‏وسلم آن کتاب را از یکدیگر به ارث مى ‏برند[۲] و آن را چنین وصف فرموده‏ اند که :

ادامه‌ی خواندن

فصل دوّم:سنّت نبوى– تدوین السُنّة

فصل دوّم:سنّت نبوى– تدوین السُنّة

رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  در طول دوران نزول وحى  شارع دین بوده و در انجام تبلیغ وبیان دین از هیچ کوششى  فروگذار نکرد :« هُدًى  لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدى  وَالْفُرْقَانِ »[۱] ؛مردم را راهبر و دارنده دلایل آشکار هدایت و میرزان تشخیص حق ازباطل است .و آن حضرت  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  از جهت عمل و گفتار ، اسلام مجسَّم بود بطورى  که باوجود کاملى  که داشت مجسمه ‏اى  براى  شرعیت شد و سیره و رفتار و کردار و
گفتار آن حضرت سرمشقى  نیکو و دلیلى  براى  قوانین دینى  در میان مسلمین گشت .قرآن کریم بر حُسن اقتداى  به آن حضرت و پیروى  از اوامر و نواهى  ایشان تصریح دارد و خداوند متعال مى ‏فرماید :« لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »[۲] ؛همانا براى  شما در (اقتدا به) رسول خدا سرمشقى  نیکوست .

ادامه‌ی خواندن

جواز تدوین حدیث فصل ۱ – تدوین السُنّة

جواز تدوین حدیث فصل ۱ – تدوین السُنّة

جواز تدوین حدیث در طى دوره رسالت و دلایل کسانى  که به جواز تدوین حدیث در آن دوران معتقدند

این بخش شامل فصل‏هاى  ذیل مى ‏باشد :
مقدّمه : اصل در حکم تدوین حدیث چیست ؟
فصل اوّل : عرف عقلاء در تدوین حدیث و جایگاه شرع در آن عرف .
فصل دوّم : سنّت نبوى  در تدوین حدیث .
فصل سوّم : اجماع اهل بیت پیامبر  علیهم ‏السلام بر تدوین حدیث
فصل چهارم : سیره مسلمین در تدوین حدیث .
خاتمه : خلاصه و نتیجه ‏گیرى  .

ادامه‌ی خواندن

مقدمه-تدوین السُنّة

مقدمه-تدوین السُنّة

نویسنده:سیّد محمّد رضا حسینى جلالى
مترجم:سیّد جواد حسینى
بخش فرهنگى مؤسّسه امام هادى علیه الصلاة والسلام

اهداء مؤلّف:

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم
الحمد للّه والصلاة والسلام على خیر خلقه محمّد وآله الطاهرین .
خداوندا ! از تو یارى مى‏ جوئیم .
تقدیم به دخت خاندان وحى و رسالت ، و کریمه خاندان امامت و عدالت ، وشاخه درخت هاشمى و علوى ، سرورمان فاطمه معصومه دختر امام کاظم ،و خواهر امام رضا و عمّه امام جواد علیهم الصلاة والسلام ؛ همان که خداوند بر ما منّت همجوارى‏ اش را نهاد ، و از باران نیکى و احسانش ما رابهره مند نموده ، و در پناهش اکرام‏مان فرمود .

ادامه‌ی خواندن

آیا خلیفه از پیامبرص و وصىّ او داناتر است ؟! – جستارى در تاریخ حدیث

آیا خلیفه از پیامبرص و وصىّ او داناتر است ؟! – جستارى در تاریخ حدیث

هیچ کس نمى ‏تواند مکانت علمى  حضرت على  و حضرت زهرا  علیهماالسلام را انکار کند .اگر در احتجاج‏ هاى  آن دو نیک بیندیشیم ، ناگزیر درمى ‏یابیم که حق با آن دواست .به عنوان نمونه ، حضرت على  و حضرت زهرا  علیهماالسلام ـ افزون بر آنچه گذشت ـ برابوبکر به قاعده‏ هایى  [ همچون ] قاعده یَدْ و اینکه بیّنه بر عهده مُدّعى  [ ابوبکر ] است وقَسَم به عهده مُنکِر ، استدلال مى ‏کنند .پیش از این ، گذشت امام على   علیه‏ السلام به ابوبکر فرمود :به من خبر ده ، اگر در دست مسلمانان چیزى  باشد و من در آن ادّعا کنم ،از چه کسى  بیّنه مى ‏خواهى  ؟ابوبکر گفت : از تو .امام  علیه ‏السلام فرمود : پس هنگامى  که در دستِ من چیزى  است و مسلمانان درآن ادعا مى ‏کنند ، چرا از من بیّنه مى ‏خواهى  ؟!ابوبکر ساکت ماند …  .

ادامه‌ی خواندن

نکته‏ هایى درباره احتجاج حضرت زهراع– جستارى در تاریخ حدیث

نکته‏ هایى درباره احتجاج حضرت زهراع– جستارى در تاریخ حدیث

این بخش از گفتارِ حضرت فاطمه  علیهاالسلام چیزهایى  را براى  ما روشن مى ‏سازد :نخست : متهم بودن ابوبکر و یارانش به ارث نبردنِ حضرت فاطمه  علیهاالسلام کلامِ حضرت زهرا  علیهاالسلام صریح است در اینکه ابوبکر و اطرافیانش ، مى ‏پنداشتند :حضرت زهرا  علیهاالسلام منزلتى  ندارد و از پدرش ارث نمى ‏برد !این پندار ، برخلافِ احکام قرآن در زمینه وصیت و ارث است ؛ چگونه ابوبکر ازپدرش ارث مى ‏برد و حضرت زهرا علیهاالسلام از پدرش ارث نمى ‏برد ؟!این رفتارِ ابوبکر ، سخن او را درباره ارث ننهادن انبیا ، پوچ مى ‏سازد ؛ زیرامیراث خواهى  به شاهد گرفتن و شاهد آوردن نیاز ندارد . اینکه ابوبکر شاهد خواست ، ازهدیه بودن فدک خبر مى ‏دهد ، هدیه ‏اى  که رسول خدا  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله به حضرت فاطمه  علیهاالسلام پیش‏کش کردند .کتاب‏هاى  حدیث و تاریخ به روشنى  گزارش مى ‏دهند که اُمّ ایمن و حضرت على   علیه ‏السلام براى  حضرت فاطمه  علیهاالسلام شهادت دادند ،

ادامه‌ی خواندن

نابودسازی ارزش‏ هاى معنوى – جستارى در تاریخ حدیث

نابودسازی ارزش‏ هاى معنوى – جستارى در تاریخ حدیث

زندگى  جاهلیت بر پرستش بت‏ها و چند خدایى  بنا یافته بود و نگاهشان به پدیده‏ ها نگاهِ مادى  بود . اسلام آمد تا این افکار را تغییر دهد و آنان را به خداى  واحدِقهّار فراخواند و پدیده ‏هاى  غیبى  را بشناساند .مشرکان زمینه این‏گونه رویکردها را نداشتند و بر پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  اعتراض مى ‏کردند ؛زیرا کُنه و حقیقت این تعالیم را درنمى ‏یافتند ، و همواره درگیر این پرسش‏ها بودند :چرا پیامبر فرشته‏ اى  با عظمت نیست ؟
چرا او [ گنجینه ‏هایى  از ] طلا ندارد ؟
چگونه خدا مردگان را زنده مى ‏سازد ؟

ادامه‌ی خواندن

مصلحتى بودن احکام خدا – جستارى در تاریخ حدیث

مصلحتى بودن احکام خدا – جستارى در تاریخ حدیث

با بررسى  سیره ابوبکر ـ در دوران خلافتش ـ حقایق زیادى  به دست مى ‏آید که درتثبیت حُکمرانى  وى  نقش داشتند . عدم اجراى ِ حدّ بر خالد بن ولید ـ به رغم اجماعِ مسلمانان بر لزوم قتلِ وى  ـ یکى  از آنهاست . عبداللّه‏ بن عمر و ابو قَتاده انصارى  ازسریّه ‏اى  که خالد در آن بود بازگشتند تا با ابوبکر درباره آنچه خالد با مسلمانان بنى  یَربُوع انجام داد ، و آمیزش او با همسرِ مالک در حال عِدّه ، سخن بگویند .این اعتراض تنها از سوى  این دو صحابى  صورت نگرفت ، بلکه همه نیروهاى ِ آن سریّه با کار خالد مخالف بودند و حتّى  موضع عمر بن خطّاب نسبت به خالد ، عین موضع آنان بود . چون خالد ـ پس از بازگشت از این واقعه ـ به مسجد درآمد . عُمَربرخاست به سمت او رفت و تیرها را از عمامه ‏اش بیرون کشید و آنها را شکست ،سپس گفت : آیا ریا [ و عوام فریبى  ] مى ‏کنى  ؟! مرد مسلمانى  را کشتى  و بر زنش جهیدى  ؟ واللّه‏ ، تو را سنگسار مى ‏کنم !خالد با عُمَر سخنى  نگفت (و خاموش ماند) . گمان مى ‏رفت که رأى  ابوبکر و عُمَریکى  باشد تا اینکه خالد بر ابوبکر وارد شد .

ادامه‌ی خواندن

زور و تهدید – جُستارى در تاریخ حدیث

زور و تهدید – جُستارى در تاریخ حدیث

ب. زور و تهدید – جُستارى   در تاریخ حدیث

استفاده از زور و تهدید [ هم ] در نزد عرب شبه جزیره آن روزگار ، هنجارى  اجتماعى   به شمار مى  ‏آمد ! این شیوه را آنان به جهت رفتار قبیله ‏اى  ‏شان در پیش گرفتند . آنان براى  حلِّ درگیرى  ‏هاى   مسائل زیستى   و حفظِ مناطق تحت سلطه قبیله ،اعتماد و تکیه ‏شان بر زورمندى   بود و جز در مواردى  اندک ، به مسالمت و گفت وشنود تن درنمى  ‏دادند .نوشتن پیمان بر ضد بنى هاشم و محاصره آنها در شِعب ابى   طالب و آزار رسانى   به پیامبر  صلى  ‏الله ‏علیه ‏و‏آله  (تا آنجا که آن حضرت فرمود : هیچ پیامبرى   هرگز چون من آزار ندید) وشکنجه مسلمانان مستضعف ـ در آغاز اسلام ـ چیزى   جز این نبود .آموزش‏هاى  ‏اسلامى   برخلاف این دستْ کارها بود واین شعارها را آشکار ساخت:« لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ » ؛[۱] در دین اجبارى  نیست .« لُکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ » ؛[۲] دین شما براى   خودتان و دین من براى   خودم.« فَمَن شَاءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْیَکُفُرْ » ؛[۳] هرکه خواهد ایمان آورد و هرکه خواهد کفر ورزد .

ادامه‌ی خواندن

نُبُوّت , خلافت در بنى هاشم – جُستارى در تاریخ حدیث

نُبُوّت , خلافت در بنى هاشم – جُستارى در تاریخ حدیث

عرب جاهلى  براى  به چنگ آوردنِ قدرت و ریاست ، حرص داشت . نبود وحدتِ[ سیاسى  و رهبرى ِ واحد ] بر این جاه‏ طلبى دامن مى ‏زد .خدایانِ گوناگونِ هر قبیله نُمودى  از این قدرت ‏خواهى  است .به این رفتار قریش ـ در آغاز بعثت ـ توجه کنید : عُتْبَة بن ربیعه براى  گفت و گو نزدپیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله  آمد و از جمله سخن‏ هایش این بود :اى  فرزند برادر ، تو از ما هستى  ! برترى  عشیره‏ اى  و والایى  نَسَبى  ما رامى دانى [ با وجود این ] مطلبِ بزرگى  براى  قومت آوردى  … از من بشنو !مواردى  را مى ‏گویم شاید بعضى  از آنها را بپذیرى  .

ادامه‌ی خواندن