بایگانی دسته: اعتقادات

اولیا و اَقطاب ، انبیا نه اَرباب – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

اولیا و اَقطاب ، انبیا نه اَرباب – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

معجزات اولیاى  صوفیّه

در این پژوهش آوردیم یا به نصوصى  اشاره کردیم که تصریح دارد به اینکه ابن عربى  براى  اولیاى  صوفیّه مقام نبوّت را ادّعا مى ‏کند ـ لیکن بدون شریعت ـچنان که ادّعا مى ‏کند آنان کرامات و اَفعالِ شگفت فراوانى  دارند که به حدّ اعجازمى ‏رسد.[۱]پیداست که سیاست بدیل تراشى  و ساختنِ جایگزین‏ هاى  فراوان موجب
تضعیف مقامات معنوى  و بى ‏اعتبار سازى  آنها و کاستى ِارزشِ کرامات مى ‏شود .به عنوان نمونه ، تکثیر مراجع سبب مى ‏شود مقام مرجعیّت در میان مردم پایین آید یا سقوط کند و فراوانى  ادّعاى  مقامات براى  بسیارى  از اَشخاص ، این امر راموهون و مبتذل مى ‏نمایاند و ارزش شخص و امتیاز انبیا و اولیاى  حقیقى  ناچیزجلوه مى ‏کند . چنان که فزونى  مزارها و مقام ‏ها ، ارزش معنوى  ویژه‏اى  را که سزامند مقامات و مشاهد اهل بیت  علیهم ‏السلام است ، تضعیف مى ‏کند .همچنین شیوع ادّعاى  کرامت‏ها و معجزه‏ها ، موضوع کرامت و معجزه راامرى  پیش افتاده و نااستوار مى ‏گرداند که میان مردم (مانند آب و غذا) دست به دست مى ‏شود .

ادامه‌ی خواندن

خودستا سلامت مى ‏رساند – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

 خودستا سلامت مى ‏رساند – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

ادلّه و شواهد

در این فصل ، شواهد و امورى  را مى ‏آوریم که دلالت دارند بر اینکه ابن عربى  در اعتقاداتش از راه صواب به دور افتاد و در ادّعاهایش از صداقت روى  برتافت.این فصل را اختصاص مى ‏دهیم به مطالبى  که ابن عربى  خود را مى ‏ستاید ومقاماتى  را براى  خود ادّعا مى ‏کند ؛ مقام‏ هایى  که اگر بخواهیم آنها را از همه مؤلّفاتِ ابن عربى  گرد آوریم ، کتاب بزرگ و پر حجمى  مى ‏شود و تعجّب ناباورانه خواننده را بر مى ‏انگیزاند و از قدرتِ تخیّل این مرد در شگفت مى ‏ماند .خیال‏ بافى ‏ها و خواب‏هاى  پُر دامنه ابن عربى  و جسارتِ او (در اینکه معجزه پیامبر و مقام او را براى  خود ادّعا مى ‏کند و به آن پُز مى ‏دهد) انسان را در دهشت وحیرت فرو مى ‏برد .با توکّل بر خدا (که نهایت آرزوى  آرزومندان است و برترین خواسته حاجت‏مندان) مى ‏گوییم : ادامه‌ی خواندن

دفاع از ابن عربى بخش ۲ – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

دفاع از ابن عربى بخش ۲ – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

ابن عربى  شیعه امامیّه را محترم مى ‏شمارد

مدافعان ابن عربى  بیان مى ‏دارند که وى  شیعه امامیّه را ارج مى ‏نهاد و احترام مى ‏گذاشت . در موارد بسیارى  (خواه در الفتوحات و خواه در محاضرة الأبرار)وى  از ائمّه شیعه [ با احترام ] یاد مى ‏کند . پس نباید او را دشمن امامیّه قلمدادکرد .[۱]مى ‏گوییم :یک : ما در کتاب‏هاى  ابن عربى  ، اثرى  از اینکه وى  «امامیّه» را خاطرنشان سازد و از آنها تقدیر و تمجید کند ، نیافتیم ، بلکه این را مى ‏یابیم که مى ‏گوید :شیطان‏ها سوى  بدعت‏ گذاران و هواپرستان (به ویژه امامیّه) اصل صحیحى  را ـ که همان محبّت اهل بیت است ـ مى ‏افکنند ، سپس آنان از این محبّت ، به نگرش‏هاى  اشتباهِ دیگرى  ، دست مى ‏یازند .[۲]دو : خود همین شخص [ تهرانى  ] ادّعا مى ‏کند که ابن عربى «مستضعف » به شمار مى ‏رود . وى  در «مغرب» مى ‏زیست ، و چیزى  از شیعه و تشیّع (چه رسد به امامیّه) نمى ‏دانست .[۳]اگر امر ، چنین باشد ، از کجا وى  به نیرنگ شیاطین با شیعه (و به ویژه با امامیّه)پى  بُرد ؟ چگونه عقیده‏اى  را که درباره عملکرد شیاطین با شیعه مطرح مى ‏سازد بااحترام و ارج نهادنِ او به امامیّه ، جمع کنیم ؟سه : به فرض بپذیریم که ابن عربى  ، از تشیّع چیزى  نمى ‏دانست ، و کتاب فتوحات را با الهام دریافت و مطالب آن را بى ‏اختیار خودش نوشت (چنان که مى ‏پندارند)

ادامه‌ی خواندن

دفاع از ابن عربى بخش ۱ -ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

دفاع از ابن عربى بخش ۱ -ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

درآمد

گفتیم هرکه به کتاب‏هاى  ابن عربى  مراجعه کند ، آنها را آکنده از نصوص فراوان و انبوهى  مى ‏یابد که بر تسنّن ریشه ‏دار ابن عربى  و تعصّب شدید او در این مذهب ، دلالت دارد تا آنجا که بدى ‏ها را به خوبى ‏ها دگرگون مى ‏سازد ، بلکه آنهارا از بزرگ‏ترین فضائلى  قرار مى ‏دهد که مى ‏توان به آنها دست یافت ؛ والاترین مراتب و بلندترین آنها ، نقطه اوج مقامات و ارجمندتر و عالى ‏تر از همه .شاید بعضى  از اینها را در فصل جداگانه ‏اى  بیاوریم ، لیکن پیش از آن ، به دفاع‏ هایى  مى ‏پردازیم که از ابن عربى  کرده‏ اند و آنها را در ضمن عنوان‏هاى  زیرباز مى ‏گوییم . ادامه‌ی خواندن

نکوهش شیعه – ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

نکوهش شیعه – ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

سرآغاز

ابن عربى  ، اوصافى  را به شیعه اختصاص مى ‏دهد و نشانه‏ هاى  بارزى  راارزانى ‏شان مى ‏دارد که از درک وى  نسبت به شیعه و ارزشى  که شیعیان نزد اودارند ، خبر مى ‏دهد .در این فصل ، متون زیر را ـ بى  هیچ توضیح و نقدى  ـ مى ‏آوریم .

رافضى  به صورت سگ

ابن عربى  ، پیرامون جماعتى  که آنها را «رَجَبِیّون» مى ‏نامد ، مى ‏گوید :با یکى  از آنها ـ در ماه رجب ـ که در خانه ‏اش محبوس بود ، گرد آمدیم . این حالت ویژه [ روحى  ] او را وامى ‏داشت که خود را در خانه زندانى  سازد . اوفروشنده هویج و سبزیجات رایج بود . درباره آن حالتش از وى  پرسیدم ، با اینکه آگاهى ‏هایى  در این زمینه داشتم ، از کیفیّتِ آن حالت ، مرا باخبر ساخت وشگفتى ‏هایى  را باز گفت .از او پرسیدم : آیا نشانه‏اى  در چیزى  [ از آن حالت ] برایت باقى  هست ؟ گفت :

ادامه‌ی خواندن

اهل بیت ع -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

اهل بیت ع -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

اهل بیت  (ع) و حقیقتِ عصمتِ آنها-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

درآمد

دست ‏مایه بزرگ و مهمّ کسانى  که بر تشیّع ابن عربى  استدلال مى ‏کنند ، سخنى است که وى  پیرامون آیه تطهیر بر زبان مى ‏آورد ، و آنچه را که نسبت به شمرده شدن سلمان محمّدى  (فارسى ) از اهل بیت  علیهم السلام بیان مى ‏دارد .هنگامى  که به این کلمات ابن عربى  رجوع مى ‏کنیم ، درمى ‏یابیم که وى  به
اندازه‏اى  که در صدد نفى ِ عصمت از اهل بیت است ، در پى  اثباتِ عصمت براى  آنها نیست .ابن عربى  ، بزرگ‏ترین ترفندها را به کار مى ‏گیرد تا دلالتِ این آیه را از تأثیر درتقویتِ عقیده شیعه ، ساقط سازد . در این راستا ، دو ادعاى  باطل را پیشکش مى ‏دارد که هر دو بر خلافت بداهت‏اند و مادران داغدار را مى ‏خنداند :اوّل : مقصود از «اهل بیت» تنها ائمّه طاهرین  علیهم‏ السلام نمى ‏باشند

ادامه‌ی خواندن

دلایلِ تشیُّع ابن عربى ۲ -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

دلایلِ تشیُّع ابن عربى ۲ -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

 حدیث منزلت

 مى‏ گویند : ابن عربى ـ با دقّت ـ به حدیث منزلت (تحت عنوان «فصّ هارونی»(در کتاب فصوص) اشاره کرده است ، عبارتِ وى چنین است : «فصُّ حِکمةإ مامیّة فی کلمة هارونیّة» زیرا این عبارت (به پندار آنان) بر دو چیز دلالت دارد :[۱]الف) ظاهر این سخن این پندار را به ذهن مى‏ آورد که : حکمت طائفه امامیّه
در کلمه هارونیّه ، همان حدیث منزلت و لفظِ « أُخْلُفْنِی »[۲] (در میان قوم جانشین من شو) است . ب) ابن عربى درعبارتش [ در اینجا ] به صراحت ، مقام هارونى را با واژه«امامت» مى‏ آورد و به مخالفتِ علماى اهل سنّت (و انکار خلافتِ هارونى ازسوى آنها) اهمیّتى نمى‏ دهد .[۳]مى‏ گوییم : یکم : این استدلال نیز شگفت ‏آور است ؛ ابن عربى در این فصل ، هیچ چیزىرا که به این سخنان اشاره داشته باشد (سواى همان عنوان) نمى‏ آورد ؛ به امام على  علیه ‏السلام ، به حجّة الوداع ، به حدیث منزلت (و دیگر چیزهاى دور و نزدیک که به امرِ امامت رهنمون است) اشاره نمى‏ کند .

ادامه‌ی خواندن

دلایلِ تشیُّع ابن عربى ۱ -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

دلایلِ تشیُّع ابن عربى ۱ -ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

چه کسى  شیعه است ؟

شیخ مفید  رحمه‏ الله  مى ‏گوید :«تشیُّع» در لغت ، پیروى  دین دارانه از شخص و ارادتِ مخلصانه به اوست ؛ خداى  متعال مى ‏فرماید : « فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّه » ؛[۱]
شیعه موسى  ، بر کسى  که دشمن او بود ، از موسى  کمک خواست .در این آیه ، در ولایت و عداوت ، میانِ آن دو نفر فرق مى ‏نهد و سبب تشیّع را براى  یکى  از آن دو «ولاء» (دوستدار بودن) قرار مى ‏دهد .تا اینکه مى ‏نگارد :امّا هنگامى  که علامت تعریف بر این واژه درآید ، به طور ویژه ،پیروان امیرالمؤمنین  علیه ‏السلام مقصود است ؛ آنان که دوستدار آن حضرت‏ اند و به امامتِ بلافصل او پس از پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله   معتقدند وکسانى  را که در خلافت بر او پیش افتادند ، برنمى ‏تابند و از نظراعتقادى  امام على   علیه ‏السلام را پیشواى  همه مى ‏دانند ،

ادامه‌ی خواندن

پیش گفتار-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

پیش گفتار-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

نویسنده  :سیّد جعفر مرتضى  عاملى
ترجمه:سیّد هادى  حسینى
بخش فرهنگى  مؤسسه حضرت امام هادى  علیه الصّلاة والسّلام
سپاس خداى  را که پروردگار جهانیان است و صلوات و سلام بر محمّد وخاندانِ پاک آن حضرت ، و لعنت بر همه دشمنانِ آنها از پیشینیان و پسینیان ، تاروز قیامت .آنچه ما را به تألیف این کتاب واداشت ، پرسش‏هاى  فراوانى  است که درباره تشیُّع ابن عربى  به ما مى ‏رسد ؛ همو که صاحب کتاب «الفتوحات المکیّه» ،«فصوص الحکم» ، «الوصایا» و دیگر آثار است .از پاسخ ‏هاى  مختصر و فشرده‏اى  که به بعضى  از این پرسش‏ها دادیم به دست مى ‏آید که دوست نداریم وارد بحث‏هاى  گسترده‏اى  شویم که گاه خسته کننده یاغیر ضرورى ‏اند . این کار باعث مى ‏شد که وقت و تلاشِ خود را صرف چیزهایى کنیم که مهم‏ترند و نفعشان عمومى ‏تر است .

ادامه‌ی خواندن

تاریخ سیاسى وعقایدى بخش ۶-پژوهشی درباره اذان

تاریخ سیاسى وعقایدى بخش ۶-پژوهشی درباره اذان

 

صنعاء (حدود سال ۹۰۰ ه )

صاحب «البدر الطالع» در ترجمه محمّد بن حسن بن مرغم زیدى  یمانى  (متولد ۸۳۶ و متوفّاى  ۹۳۱) مى ‏گوید : چون سلطان ـ عامر بن عبدالوهّاب ـ صنعاء و سرزمین‏هاى  اطراف آن را گشود ، او را گرامى  مى ‏داشت و شفاعتش را مى ‏پذیرفت ، به دلیل پیوند او به امام ناصر حسن بن عزّ الدین بن حسن . وآن‏گاه که سلطان عامر نخستین نماز جمعه را در جامع صنعا گزارد ، مؤذن خواست از اذان «حَیّ على  خیر العمل» را بیندازد ، محمّد بن حسن زیدى  او را از این کار بازداشت ، همه کسانى  که از سپاهیان سلطان در مسجد بودند و جمعشان به هزاران نفر مى ‏رسید ، متوجّه او شدند ؛ و این رفتار او از استوار بودن در مذهبش شمرده شد[۱] . ادامه‌ی خواندن