سخن پایانى- اختلاف در وضوچرا؟

سخن پایانى- اختلاف در وضوچرا؟

از همه آنچه گذشت ، حقیقتى   ـ در کمالِ اهمیت ـ آشکار مى  ‏گردد و آن این است که مانعانِ تدوین حدیث ، به فتح باب اجتهاد و رأى   پناه آوردند ؛ ومتعبّدان ، بر تعبّد محض در برابر قرآن و سنّت باقى   ماندند و از عمل به اجتهادو رأى   منع کردند . [۱] نتیجه طبیعى   بستنِ بابِ نگارش و نقل حدیث ، گرایش به اجتهاد و رأى  بود و اعتقاد به مشروعیّتِ دیدگاه ‏هاى   گوناگون و حجیّتِ آرا . ابوبکر و عمراین کار را آغازیدند و به اجتهاد و رأى   دست یازیدند . این عمل آنها باعث شدکه پس از آنها ، این باب براى   همه صحابه گشوده شود و هرکس خود راشایسته اجتهاد و فتوا به رأى   بداند .اینکه عُمَر زمامِ اختیار خلیفه سوّم را ـ در روز شورا ـ به دستِ عبدالرحمن بن عوف سپرد ، تأکیدى   بر لزومِ گردن نهادن به شرط و قیدى  است که ابن عوف مطرح سازد که همان عمل به سیره ابوبکر و عمر بود . ابن عوف با عثمان به همین شرط بیعت کرد و او آن را پذیرفت

.[۲]امّا امام على    علیه ‏السلام با این شرطى   که به زور در شریعت چپانده شده بود (ونصّى   از قرآن و سنّت براى   آن وجود نداشت) تن در نداد ، و گروه بسیارى  از بزرگان صحابه آن حضرت را تأیید کردند و این شرط جدید را برنتافتند .تعهّد عثمان به التزام به سیره شیخین ، او را در محذوراتى   انداخت و به نزاع و خصومت با بزرگان صحابه و عبدالرحمن (که در پیشاپیش صحابه بود)کشاند ؛ زیرا عبدالرحمن معتقد بود باید بر اجتهاداتِ ابوبکر و عمر بسنده شود ، و عثمان براى   خود حقِ اجتهاد را محفوظ مى  ‏دید ؛ چراکه به نظرش شأن وى   کمتر از آنها نبود . این گونه شد که عبدالرحمن در حالتِ قهر باعثمان ، درگذشت .صحابه ـ از جمله امام على    علیه‏ السلام ـ طبق سخن پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  که فرمود : «آنان رابه آنچه خود پذیرفته ‏اند ، وادارید» از عثمان خواستند که به تعهّد خویش در
روز شورا وفا کند . امّا عثمان خود را مبسوط الید مى  ‏دید و معتقد بود که دراجتهادات و تصرّفات فقهى   و عملى  ‏اش هر کارى   بخواهد مى  ‏تواند انجام دهد . این شیوه ، آتش اختلاف میان او و صحابه را گستراند و سرانجام به حیاتِ عثمان پایان داد .قاعده «سیره شیخین» حتّى   در دوران خلافتِ امام على  علیه ‏السلام اثرِ خود رابرجاى   گذاشت . با اینکه آن حضرت خود را بر آن ملزم نکرده بود و از نظرعملى   و فقهى   تعهّدى   بدان نسپرده بود ، بلکه در روز شورا قاطعانه آن را ردکرد ، و به این شرط با مردم بیعت کرد که آنان را به کتاب و سنّت فرا خواند .لیکن آنان عهد خود را در جاهاى   متعدد (مانند نماز تراویح ، مسئله فدک و …)[۳] شکستند . امام على    علیه ‏السلام از پیامدهاى   فاسدى   که به مرور زمان ، مکتباجتهاد و رأى   در پى   آورد ، به شدّت آزرده خاطر شد و به جهتِ پشتیبانى  خلافت و حکومت از مکتب اجتهاد و رأى   ، این جریان در ساحتِ فرهنگ اسلامتاخت و تاز کرد و فراگیر شد ، وخط‏مشى   تعبّد محض در سینه‏ ها ونگاشته ‏هاى   حدیثى   (مدوّنات)صحابه‏اى  که تحتِ فشار قرار داشتند ویاراى   بازگرداندنِ مردم را به جاده صواب نداشتند ، باقى   ماند .چنین بود که عُمَر به خود جرأت داد محدِّثان را کیفر دهد[۴] و راه را براى  عثمان چنان هموار سازد که وى   نسبت به احادیثِ وضویى   صحیح ازپیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  خود را به نادانى   بزند و بگوید : «یَتَحَدَّثون بأحادیث لا أدری ماهی !» ؛ اَحادیثى   را روایت مى  ‏کنند که نمى  ‏دانم آنها چیست !آرى   ، عثمان چنان احادیث را انکار کرد که گویا هرگز پیش از آن ، آنها رانشنیده است و ندیده که پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  در طول عمر مبارکش آنها را بر زبان آورده باشد .عثمان نیز (چون عُمَر) به نهى   از نقل حدیث و فتوا دست یازید . در زمان اوابوذر و ابن مسعود و عمّار (و اَمثال آنها) در شدیدترین تنگناها وسخت‏ترین فشارها قرار گرفتند ؛ چراکه به منع نقل حدیث پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  تن نمى  ‏دادند .و آن گاه که خلافت به حجّاج رسید بر دست جابر بن عبداللّه‏ انصارى   وگردن سهل بن سعد ساعدى   واَنس بن مالک ـ به قصد خفّت و خوار ساختن آنها ـ مُهر نهاد و مردم را واداشت که از آنان دورى   گزینند و حدیث نشنوند .[۵]در کتاب المحن (ابن عرب تمیمى  ) آمده است که : حجّاج بر دست حسن بصرى   و ابن سیرین نیز مُهر زد .[۶]بنابراین ، جریان فکرى   فقهى   معارض با وضوى   عثمانى   ، یک جریان گذرانبود ، بلکه امتداد طبیعى   جریان نقل حدیث (که با اجتهاد و رأى   تعارض داشت) به شمار مى  ‏آمد .مقصود از «اناس» (گروهى   از مردم) در احادیثِ وضویى   عثمان ، بزرگان صحابه یا ادامه دهندگان اندیشه آنها بودند و اینان با منع از نقل و نگارش حدیث مبارزه مى  ‏کردند و احکام را توقیفى   (از سوى   خدا) مى  ‏دانستند که نباید زیاده و کم شود و بر این باور بودند که با وجود نص قرآنى   و سنّت نبوى   ،مجالى   براى   اجتهاد و رأى   باقى   نمى  ‏ماند .پیداست که نویسندگان حدیث پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  ، از پیروِ وضوى   ثُنایى   مَسْحى  بودند یا دست کم وضوى   ثلاثى   غسلى   را قبول نداشتند .این مسئله ارتباط میانِ مُدَوِّنان و مکتب تعبّد را در وضو اثبات مى  کند و ازسوى   دیگر پیوندِ میان منع کنندگان از تدوین حدیث و جریان اجتهاد و رأى  را مى  ‏نمایاند .وضوى   ثُنایى   مسحى  در سنّت پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  ریشه داشت تا آنجا که عبداللّه‏ بن عمر (که خود از کسانى   بود که با اجتهاداتِ پدرش مخالفت مى  ‏ورزید)[۷]مسح بر کفش را برنمى  ‏تافت ؛ زیرا از پیامبر شنیده بود که مسح بر پا افزارجایز نمى  ‏باشد ، و اینکه شستن صورت و دست‏ها را با مسح بر کفش نمى  ‏توان «وضو» شمرد ، و آیه وضو[۸] مسح بر پا را بیان مى  ‏دارد (نه برکفش) .[۹]هرچند گفته ‏اند که ابن عمر از این موضعِ خود دست کشید و به مَسح برپا افزار گرایید ، لیکن مهم ـ در اینجا ـ این است که وى   در زمان حیاتِ پدرش ، مسح بر کفش را نمى  ‏پذیرفت . از این موضعِ وى   در آن زمان (ودیگر جهت‏ گیرى ‏هایى که در دفاع از احکام ثابت شریعت ـ بر ضد اجتهادات  پدرش ـ بروز یافت) نمى  ‏توان چشم پوشید ؛ چراکه اصالتِ وضوى  مسحى   را مى  ‏نمایاند و بر درستى   آن مُهر تأیید مى  ‏زند .رجوع ابن عُمَر از مَسح بر پاافزار و عدم رجوع وى   ، چندان مهم نمى  ‏باشد ؛ چراکه این امر به شرایطى   باز مى  ‏گردد که وى   در آن مى  ‏زیست .به نظر مى  ‏رسد وى   موضع سیاسى   ثابتى   نداشت و در اواخر عمر ، پیروحکومتِ امویان شد .در زمان خلافت امام على    علیه ‏السلام مکتب تعبّد محض (که به نقل و نگارش حدیث پایبند بود) با جدیّت به فعالیّت پرداخت و از روش‏هاى   مناسب استفاده کرد . نامه امام على  علیه ‏السلام به محمّد بن اَبى   بکر (والى   آن حضرت بر مصر )[۱۰] و دیگر موضع‏گیرى  ‏هاى   وضوئى   فقهى   آن حضرت بر بسیارى   ازاحکام شرعى   (از جمله وضوى   ثُنائى مسحى  ) تأکید مى  ‏ورزد .امام على    علیه‏ السلام پیشواى مکتب تعبّد بود و به فتح باب نگارش و نقل حدیث فرا مى  ‏خواند. امام  علیه‏ السلام کوشید آثارى   را که حکومت‏هاى   پیشین با اجتهادات پیاپى   برجاى   گذاشته ‏اند محو سازد . آن حضرت بر ضرورت پیروى   روش تعبّد محض و گام نهادن پشت سر پیامبر در همه احکام و اعمال ، تأکید داشت .بنابراین ، وضو را نمى  توان از مسئله نقل حدیث و تدوین آن و مسئله اجتهاد و تعبّد جدا ساخت ؛ چراکه رهپویان مکتب تعبّد محض همان پیغام‏ آوران وضوى   ثُنائى   مسحى  اند ، و پیروان اجتهاد (در زمان عثمان و بعد ازاو) همان رهروان وضوى   ثلاثى   غسلى   مى  ‏باشند .
نباید فراموش کرد که عثمان به صراحت بر زبان آورد که معارضان او دروضو کسانى  ‏اند که از رسول خداصلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  حدیث مى  ‏کنند . این عینِ سخن اوست که گفت :إنّ أُ ناساً یَتَحَدَّثُون عن رسول اللّه‏ ؛مردمانى   از رسول خدا حدیث مى  ‏کنند

چکیده

۱ . وضو در زمان رسول خدا  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  و نیز در دوره حکومت ابوبکر و عُمَریکسان نبود .۲ . ظهور اختلاف در وضو ، در زمان عثمان پدید آمد .۳ . اختلاف عثمان در وضو با گروهى   از مردم که از بزرگان صحابه شمرده مى  ‏شدند در تاریخ آمده است .۴ . آغازگر اختلاف در وضو ، و پدید آورنده وضوى   ثلاثى   غسلى   ، شخصِ عثمان بود .۵ . صحابه اهل تعبّد ، آراى   اجتهادى   عثمان ـ به ویژه وضوى   او را ـبرنتافتند .۶ ـ عثمان با سنّت رسول خدا  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  و سیره شیخین ـ که براى   پذیرشِ خلافتْ خود را ملزم به آن کرد ـ مخالفت ورزید .۷ ـ افزون بر سیاست‏هاى   سیاسى   و مالى   نادرست عثمان ، بدعت‏هایى  که وى   در دین پدید آورد ، باعث شد که مردم او را به قتل رسانند.۸ . امام على    علیه‏ السلام به تصحیح تحریفات گذشته ، از جمله تحریف عثمان در وضو ، اقدام کرد .۹ . میان وضوى   ثُنایى   مَسْحى   و مکتب مُتعبِّدان و نویسندگان حدیث پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  از یک سود ، و بین وضوى   ثلاثى   غسلى   و مکتب اهل اجتهاد و مانعان از نقل و تدوین حدیث ، از سویى   دیگر پیوند وجود دارد .۱۰ . حکومت‏هاى    اموى   وعبّاسى   ، خط‏مشى   اجتهادى   صاحبِ وضوى   ثلاثى  غسلى   را بر ضد جریان اهل تعبّد ، پشتیبانى   کردند و از رهگذر وضوى   ثُنائى  مسحى   به شناسایى  اصحاب مکتب تعبّد محض مى  ‏پرداختند و آنان را از بین مى  ‏بُردند .

منابع و مآخذ

۱ . قرآن کریم .
۲ . ابن اَبى   الحدید ، عبدالحمید بن هبة اللّه‏ (م۶۵۵ه) شرح نهج البلاغه ، تحقیق :محمّد ابوالفضل ابراهیم ، دار احیاء التراث العربى   ، چاپ دوم ، ۱۹۶۵م .
۳ . ابن اثیر جَزَرى   ، على   بن محمّد (م۶۳۰ه) أُسُد الغابة فی معرفة الصحابة ، داراحیاء التراث العربى   ، بیروت .
۴ . ابن اَثیر ، على   بن محمّد (م۶۳۰ه) الکامل فی التاریخ ، دار صادر ، بیروت۱۹۷۹م .
۵ . ابن اَعْثم کوفى   ، احمد (م۳۱۴ه) الفتوح ، تحقیق : سهیل زکّار ، دار الفکر ،۱۹۹۲م .
۶ . ابن جوزى   ، عبدالرحمن بن على   (م۵۹۷ه) المنتظم فی تاریخ الملوک والأُمم ،تحقیق : محمّد ومصطفى   عبدالقادر عطا ، دار الکتب العلمیّه ، بیروت ۱۴۱۲ه .
۷ . ابن جوزى   ، عبدالرحمن (م۵۹۷ه) تاریخ عمر بن خطّاب ، چاپ قاهره .
۸ . ابن حجر عَسْقلانى   ، احمد بن على   (م۸۵۲ه) فتح الباری لشرح صحیح البخاری ، دار احیاء التراث العربى   ، بیروت ۱۴۰۲ه .
۹ . ابن حجر عسقلانى   ، احمد بن على   (م۸۵۲ه) الإصابة فی تمییز الصحابة ، مطبعةالسعادة ، مصر ۱۳۲۸ه .
۱۰ . ابن حَزم اَندلسى   ، على   بن احمد (م۴۵۶ه) الإحکام فی أُصول الأحکام ،تحقیق : احمد شاکر ، مطبعة العاصمه ، قاهره ۱۳۴۵ .
۱۱ . ابن حَزْم ، على   بن احمد (م۴۵۶ه) المحلّى   ، تصحیح : احمد محمّد شاکر ، دارالآفاق الجدیده ، بیروت .
۱۲ . ابن زُبَیر ، عبداللّه‏ (م۲۱۹ه) المسند ، تحقیق : عبدالرحمن اعظمى   ، عالم الکتب ،بیروت .
۱۳ . ابن سعد ، محمّد (م۲۳۰ه) الطبقات الکبرى   ، مقدمه : احسان عبّاس ، دار صادر ،بیروت .
۱۴ . ابن شاهین ؛ الناسخ والمنسوخ .
۱۵ . ابن شُبَّه نُمَیْرى   ، عُمَر (م۲۶۲ه) تاریخ المدینة المنوّرة ، تحقیق : فهیم محمّدشلتوت ، دار التراث ، بیروت ۱۴۱۰ه .
۱۶ . ابن شهر آشوب ، محمّد بن على   (م۵۸۸ه) مناقب آل اَبى   طالب ، تصحیح وتعلیق : سیّد هاشم رسولى   محلاّتى   ، انتشارات علاّمه ، قم .
۱۷ . ابن عبد رَبّه ، احمد بن محمّد (م۳۲۸ه) العقد الفرید ، تحقیق : گروهى   ازاساتید ، دار الکتب العلمیّه ، بیروت ۱۴۰۴ه
۱۸ . ابن قُتَیْبَه دینوَرى   ، عبداللّه‏ بن مسلم (م۲۷۶ه) الإمامة والسیاسة ، دار المعرفة ،بیروت ۱۳۹۳ه .
۱۹ . ابن قُتُیبه دینَوَرى   ، عبداللّه‏ بن مسلم (م۲۷۶ه) الشعر والشعراء = طبقات الشعرا ،دار الکتب العلمیّه ، بیروت .
۲۰ . ابن قُتَیبه دینَوَرى   ، عبداللّه‏ بن مسلم (م۲۷۶ه) تأویل مختلف الحدیث ، تصحیح و ضبط : محمّد زهرى   نجار ، دار الجیل ، بیروت .
۲۱ . ابن قُتَیْبَه دینوَرى   ، عبداللّه‏ بن مسلم (م۲۷۶ه) المعارف ، دار الکتب العلمى   ،بیروت ۱۴۰۷ه .
۲۲ . ابن کثیر ، اسماعیل (م۷۷۴ه) البِدایة والنهایة ، تحقیق : گروهى   از اساتید ، دارالکتب العلمیّه ، بیروت ۱۴۰۷ه .
۲۳ . ابن کثیر ، اسماعیل (م۷۷۴ه) تفسیر القرآن العظیم ، دار احیاء التراث العربى   ،بیروت ۱۴۰۵ه .
۲۴ . ابن ماجَه ، محمّد بن یزید (م۲۷۵ه) السُّنَن ، تحقیق : محمّد فؤاد عبدالباقى   .
۲۵ . ابن هشام حمیرى   ، عبدالملک (م۲۱۳ یا ۲۱۸ه) السیرة النبویّه = سیره ابن هشام ،تحقیق : مصطفى   السقاء و … ، دار احیاء التراث العربى   ، بیروت ۱۹۸۵م .
۲۶ . ابو الفِداء ، اسماعیل بن على   (م۷۳۲ه) المختصر فی اَخبار البشر =  تاریخ اَبى  الفداء ، دار المعرفة ، بیروت .
۲۷ . ابو الفرج اصفهانى   (م۳۵۶ه) مقاتل الطالبیین ، دار المعرفة ، بیروت .
۲۸ . ابو نُعَیمِ اصفهانى   ، احمد بن عبداللّه‏ (م۴۳۰ه) حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء ،دار الفکر ، بیروت .
۲۹ . ابى   داود ، سلیمان بن اَشعث (م۲۷۵ه) السُّنَن ، تحقیق : محمّد بن محى   الدین عبدالحمید ، دار الفکر ، بیروت .
۳۰ . ابى   عُبَید ، قاسم بن سَلاّم (م۲۲۴ه) الأموال ، تحقیق : محمّد خلیل هراس ، دارالکتب العامّه ، بیروت ۱۴۰۶ه .
۳۱ . احمد بن حنبل (م۲۴۱ه) مسند امام احمد بن حنبل ، دار الفکر ، بیروت .
۳۲ . بخارى   ، محمّد بن اسماعیل (م۲۵۶ه) صحیح بخارى   ، دار الجیل ، بیروت .
۳۳ . بلاذُرى   ، احمد بن یحیى   (م۲۷۹ه) اَنساب الأشراف (۵ جلد رحلى  ) مکتبة المثنّى   ، بغداد .
۳۴ . بیهقى   ، احمد بن حسین (م۴۵۸ه) السنن الکبرى   = سنن بیهقى   ، دار المعرفه ،بیروت .
۳۵ . حاکم نیشابورى   ، محمّد بن عبداللّه‏ (م۴۰۵ه) المستدرک على   الصحیحین ، دارالفکر ، بیروت ۱۳۹۸ه .
۳۶ . حُرّ عاملى   ، محمّد بن حسن (م۱۱۰۴ه) وسائل الشیعه ، تحقیق : مؤسسه آل البیت ، قم ۱۴۰۹ه .
۳۷ . خطیب بغدادى   ، احمد بن على   (م۴۶۳ه) الکفایة فی علم الدرایة ، تحقیق :احمد عُمَر هاشم ، دار الکتب العربى   ، بیروت ۱۴۰۵ه .
۳۸ . خطیب بغدادى   ، احمد بن على   (م۴۶۳ه) تقیید العلم ، تحقیق : یوسف عش ،دار احیاء السنّة النبویّه ، ۱۹۷۴م .
۳۹ . خطیب بغدادى   ، احمد بن على   (م۴۶۳ه) الفقیه والمتفقّه ، دار الکتب العلمیّه ،بیروت ۱۴۰۰ه .
۴۰ . خطیب بغدادى   ، احمد بن على   (م۴۶۳ه) تاریخ بغداد ، مکتبة السلفیّه ، مدینه منوّره .
۴۱ . خوارزمى   ، محمّد بن محمود (م۶۶۵ه) جامع المسانید ، دار الکتب العلمیّه ،بیروت .
۴۲ . خوارزمى   ، موفق بن احمد (م۵۶۸ه) المناقب ، تحقیق : محمودى   ، مؤسسه نشر اسلامى   ، چاپ دوم ، قم ۱۴۱۱ه .
۴۳ . دارقُطنى   ، على   بن عُمَر (م۳۸۵ه) السُّنَن ، تحقیق : سیّد عبداللّه‏ هاشم یمانى   ، دارالمحاسن ، قاهره ۱۳۸۶ه .
۴۴ . دارِمى   ، عبداللّه‏ بن عبدالرحمن (م۲۵۵ه) السُّنَن ، دار الفکر ، قاهره ۱۳۹۸ه .
۴۵ . ذَهَبى   ، محمّد بن احمد (م۷۴۸ه) تذکرة الحفّاظ ، تحقیق : زیر نظر وزارت معارف هند ، اُفسِت دار احیاء التراث العربى   ، بیروت .
۴۶ . سُیُوطى   ، عبدالرحمن (م۹۱۱ه) تاریخ الخلفاء ، تحقیق : محمّد محى   الدین عبدالحمید ، مطبعة السعاده ، مصر ۱۳۷۱ه .
۴۷ . سُیُوطى   ، عبدالرحمن (م۹۱۱ه) الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور ، منشورات مکتبة آیة اللّه‏ المرعشى   ، قم ۱۴۰۴ه .
۴۸ . الشوکانى   ، محمّد بن على   (م۱۲۵۵ه) نیل الأوطار من اَ حادیث سیّد الأخبار ، دارالجیل ، بیروت ۱۹۷۳ه .
۴۹ . شهرستانى   ، سیّد على   ؛ منع تدوین الحدیث ، مؤسسه اعلمى   ، ۱۴۱۸ه .
۵۰ . طَبْرَسى   ، فضل بن حسن (م۵۴۸ه) مجمع البیان ، تحقیق : گروهى   از علما ،مؤسسه اعلمى   ، بیروت ۱۴۱۵ه .
۵۱ . طَبْرَسى   ، فضل بن حسن (م۵۴۸ه) اِعلام الورى   باَعلام الهُدى   ، مقدمه : سیّدمحمّد مهدى   و سیّد حسن خرسان ، دار الکتب الإسلامیّه ، چاپ سوم .
۵۲ . طَبَرى   ، محمّد بن جَریر (م۳۱۰ه) تاریخ الأُمم والمُلُوک ، تحقیق : محمّدابوالفضل ابراهیم ، دار التراث ، بیروت .
۵۳ . طَبَرى   ، محمّد بن جَریر (م۳۱۰ه) تفسیر طبرى   = جامع البیان ، دار المعرفة ،بیروت .
۵۴ . طحاوى   ، احمد بن محمّد (م۳۲۱ه) شرح معانی الآثار ، تحقیق : محمّد زهرى  نجار و محمّد سیّد حاد الحق ، عالم الکتب ، بیروت ۱۴۱۴ه .
۵۵ . طوسى   ، محمّد بن حسن (م۴۶۰ه) تهذیب الأحکام ، تحقیق : سیّد حسن موسوى   خرسان ، دار الکتب الإسلامیّه ، چاپ سوم ، تهران ۱۳۹۰ه .
۵۶ . طوسى   ، محمّد بن حسن (م۴۶۰ه) رجال کشى   = اختیار معرفة الرجال ، تصحیح و تعلیق : حسن مصطفوى   ، چاپ دانشکده الاهیات مشهد ، ۱۳۴۸ش .
۵۷ . طوسى   ، محمّد بن حسن (م۴۶۰ه) الأمالى   ، مقدّمه : سیّد محمّد صادق بحرالعلوم ، مؤسسة الوفا ، بیروت ۱۴۰۱ه .
۵۸ . عبدالحسین على   بن احمد ؛ موقف الخلفاء العبّاسیّین من أئمّة المذاهب الأربعة ،دار قطرى   بن الفجاءه ، دوحة ۱۴۰۵ه .
۵۹ . عبدالرزّاق (م۲۱۱ه) المصنّف ، تحقیق : عبدالرحمن اعظمى   ، بیروت ۱۳۹۰ه .
۶۰ . عبدالغنى   عبدالخالق ؛ حجیّة السنّه ، المعهد العالمى   للفکر الإسلامى  (واشنگتن) دار القرآن الکریم ، بیروت ۱۴۰۷ه
۶۱ . عیّاشى   ، محمّد بن مسعود (م۳۲۰ه) تفسیر عیّاشى   ، تحقیق : سیّد هاشم رسولى  محلاّتى   ، مکتبة العلمیّة الإسلامى   ، تهران .
۶۲ . عَیْنى   ، محمّد بن احمد (م۸۵۵ه) عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری ، دارالفکر ، بیروت .
۶۳ . فخر رازى   ، محمّد بن عمر (م۶۰۶ه) تفسیر فخر رازى   = التفسیر الکبیر ، چاپ سوم .
۶۴ . قُرطُبى   ، محمّد بن احمد (م۶۷۱ه) الجامع لأحکام القرآن = تفسیر قرطبى   ،تصحیح : احمد عبدالعلیم بردونى   ، افست دار احیاء التراث العربى   ، بیروت .
۶۵ . قطب راوندى   ، سعید بن هبة اللّه‏ (م۵۷۳ه) الخرائج والجرائح ، تحقیق و نشر :مؤسسه امام مهدى   ، المطبعة العلمیّه ، قم ۱۴۰۹ه .
۶۶ . کُلَینى   ، محمّد بن یعقوب (م۳۲۸ه) الکافی ، دار الکتب الاسلامیّه ، تهران۱۳۶۲ه .
۶۷ . مالک بن اَنس (م۱۷۹ه) المُوطَّأ ، تحقیق : محمّد فؤاد عبدالباقى   ، دار احیاءالتراث العربى   ، بیروت .
۶۸ . مُتَّقى   هندى   ، على   (م۹۷۵ه) کنز العمّال ، تصحیح : صفوة السقا ، مؤسسة الرساله ، چاپ پنجم ، بیروت ۱۴۰۵ه .
۶۹ . محمّد عجاج خطیب ؛ السنّة قبل التدوین ، دار الفکر ، چاپ دوم ، ۱۳۹۱ه .
۷۰ . مِزّى   ، جمال الدین یوسف (م۷۴۲ه) تهذیب الکمال ، تحقیق و ضبط : بشّارعواد معروف ، مؤسسة الرساله ، بیروت ۱۴۱۳ه .
۷۱ . مسلم بن حَجّاج (م۲۶۱ه) صحیح مسلم ، تحقیق : محمّد فؤاد عبدالباقى   ، دارالفکر ، چاپ دوم ، بیروت ۱۳۹۸ه .
۷۲ . مفید ، محمّد بن محمّد بن نعمان عکبرى   (م۴۱۳ه) الأمالى   ، مُصَنفات شیخ مفید ، جلد ۱۳ ، کنگره جهانى   شیخ مفید ، ۱۴۱۳ .
۷۳ . مفید ، محمّد بن محمّد بن نعمان (م۴۱۳ه) الإرشاد ، تحقیق : مؤسسه آل البیت ،قم ۱۴۱۳ .
۷۴ . نادیه شریف عمرى   ؛ اجتهاد الرسول ، مؤسسه الرساله ، چاپ چهارم ، بیروت۱۴۰۸ه .
۷۵ . نسائى   ، احمد بن شُعیب (م۳۰۳ه) السُّنَن ، دار الفکر ، بیروت ۱۳۴۸ه .
۷۶ . نَصْر بن مُزاحِم ؛ صفّین .آثار ترجمه شده استاد سید على   شهرستانى
فکرى   حدیثى   میانِ مسلمانان)
[۱] .  براى   آگاهى   بیشتر و تفصیل سخن در این باره ، بنگرید به کتاب «منع تدوین الحدیث» اثرنگارنده .
[۲] .  تاریخ طبرى   ۲ : ۵۸۶ ؛ البدایة والنهایه ۷ : ۱۴۶ ؛ سبل الهدى   والرشاد ۱۱ : ۲۷۸ .
[۳] .  در روضه کافى   ۸ : ۵۸ ، حدیث ۲۱ ، به اسناد از سُلیم بن قیس ، در حدیثى   طولانى   آمده است : على    علیه‏ السلام رو به مردمى   کرد که از اهل بیت و خواص و شیعیانِ او بودند ، فرمود : مى  ‏دانم که والیانِ پیشى   از من ـ به قصد ـ اعمالى   را بر خلافِ پیامبر  صلى  ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  مرتکب شدند ، عهد آن حضرت را شکستند و سنّتش را تغییر دادند ، و اگر مردم را به ترک آنها وادارم و آن اعمال را به جاى   خودشان آن گونه که در عهد پیامبر بود بازگردانم ، لشکریان از گردم پراکنده مى  ‏شوند … بنگرید که چه خواهند کرد اگر مقام ابراهیم را به موضعى   برگردانم که رسول خدا نهاد ، فدک را به ورثه فاطمه بازگردانم …به خدا سوگند ، فرمان دادم که مردم در ماه رمضان جز براى   اداى   فریضه صف نبندند و اعلام کردم که اجتماع آنها براى   انجام نوافل [ نماز تراویح ] بدعت است ، ناگهان بعضى   از سپاهیان که همراهم مى  ‏جنگیدند ، فریاد برآوردند که : اى   اهل اسلام ، سنّتِ عمر از بین رفت !
[۴] .  در مختصر تاریخ دمشق ۱۷ : ۱۰۱ ، به نقل از عبد الرحمن بن عوف آمده است که گفت : عُمَر سوى   اَصحاب پیامبر عبداللّه‏ بن مسعود ، حذیفة بن یمان ، ابو درداء ، ابوذر ، عقبة بن عامر که در گوشه و کنار سرزمین‏هاى   اسلامى   بودند پیک فرستاد ، آنان را گرد آورد و گفت : این احادیثى   را که از پیامبر در همه جا نشر مى  ‏دهید ، براى   چیست ؟ گفتند : ما را از نقل حدیث پیامبر باز مى  ‏دارى   ؟! گفت : همین جا ـ نزد من ـ بمانید و تا زنده‏ام زیر نظر من باشید ! ما داناتریم ، از شما حدیث مى  ‏گیریم و [ آنچه را به صلاح باشد ] به شما برمى  ‏گردانیم .و در کتاب شرف أصحاب الحدیث : ۲۰ اثر خطیب بغدادى   آمده است که عُمَر ، عبداللّه‏ بن مسعود و ابى   درداء و ابى   مسعود اَنصارى   را فراخواند و آنها را بر نشر حدیث نکوهید و در مدینه حبس کرد .
[۵] .  اُسُد الغابه ۲ : ۴۷۲ .
[۶] .  بنگرید به ، منع تدوین الحدیث : ۲۵۶ ـ ۲۶۲ اثر نگارنده .
[۷] .  بنگرید به ، منع تدوین الحدیث : ۲۵۶ ـ ۲۶۲ اثر نگارنده .
[۸] .  سوره مائده ۵ آیه ۶ .
[۹] .  بنگرید به ، مسند احمد ۱ : ۳۶۶ .
[۱۰] .  بنگرید به ، الغارات ۱ : ۲۵۱ ـ ۲۵۴ ؛ شرح نهج البلاغه ۶ : ۷۳ .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


دو + 6 =

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>