پاسخ پیوست دوم بخش دوم-آیین حق

پاسخ پیوست دوم بخش دوم-آیین حق

خُلق کریم -آیین حق

به رغم آنکه تو به زورگویى  و آزاردلى  مبادرت ورزیدى  ، ما براى  تو و هر انسان
دیگرى  ، درشتى  و پرخاش را نمى ‏پسندیم ؛ به ویژه آنکه خود را در جایگاه یک دعوتگر نشانده‏اى  ؛ زیرا سزامندت این نیست که نخستین مخالفِ این سخن خداى
متعال باشى  که فرمود :
« ادْعُ إِلَى  سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَأَحْسَنُ » ؛ ۱
با حکمت و اندرز نیک به راه پروردگارت فراخوان ، و به نیکوترین شیوه با آنان مجادله کن .چنان که خداى  سبحان ، پیامبر بزرگش را به خُلق کریم ستود و فرمود :


« وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ » ؛ ۲
اگر سنگ‏دل و پرخاش‏جو بودى  [ مردم ] از اطراف تو پراکنده مى ‏شدند .
[ ناسزاگویى  واقعیت را تغییر نمى ‏دهد ]
روشن است که ناسزاپراکنى  و جنجال‏ هاى  احمقانه و دشنام و آزار و یاوه ‏بافى  درهدایت به حق ، کارساز نمى ‏افتد ؛ چراکه حق نور است و شرافت و کَرَم و درخشندگى و اُنس و رحمت و خرسندى  و محبّت و آرامش و انصاف و منش برازنده … با جفا وتندى  ودشنام وناسزا وتکفیر ونابخردى  و… نمى ‏توان به حق رهنمون شد . [۱] .  سوره نحل ۱۶ آیه ۱۲۵ . [۲] .  سوره آل عمران ۳ آیه ۱۵۹ .

 

[ تحمیل دیدگاه بدون دلیل ]

پیداست که نمى ‏توان به زور ، اندیشه‏اى  را به دیگران تحمیل کرد ، خداى متعال مى ‏فرماید : « لاَ إِکْرَاهَ فِى  الدِّینِ »۱  (دین‏دارى  به زور و اجبار نمى ‏شود) بلکه حق ، باحجّت واضح و دلایل روشن و سخنِ نرم و گوارا ، خود را [ در دل ] جا مى ‏کند؛ روایت  شده است که : «کونوا دُعاة للنّاس بغیر ألسنتکم»  ۲ ؛ به غیر زبانتان [ با اخلاق و رفتار وعمل ] مردم را [ به سوى  خدا و ارزش‏هاى  الهى  ] فرا خوانید .با وجود این ، مى ‏گوییم :باب گفت و شنود علمى  و موضوعى  به رویت باز است ، ما تو را به اسلوب وطریقِ گفت و گویت وامى ‏گذاریم و نمى ‏خواهیم چیزى  را بر تو ـ در این زمینه ـ شرط کنیم . تو آزادى  (هر شیوه‏اى  را که دوست دارى  در پیش گیر) تا زمانى  که به معیارهاى گفت و گوى  علمى ِ صحیح پایبندى  ، اظهار تندى  و درشت‏گویى ‏ات ، ما را از گفت وشنود با تو باز نمى ‏دارد ؛ زیرا همه تلاش ما رسیدن به حق است حتّى  اگر این کار ، ما راوادارد که ستمگران بر ما ظلم کنند و تجاوزگران بر ما بتازند . حق ، از هر چیزى گران‏بهاتر است .گاه ظلم و دشمنى  ، خُلق و خوى  بعضى  از مردم مى ‏گردد و بیرون آمدن از آن بر آنهادشوار است . ما بر این باوریم که نهادِ آدمى  بر سرشتِ [ اکتسابى  ] او غلبه مى ‏یابد وکسى  چیزى  را کتمان نمى ‏کند مگر اینکه از زبانش مى ‏پَرَد یا بر سیمایش آشکارمى ‏شود و «از کوزه همان برون تراود که در اوست» .الگوى  ما پیامبر اعظم  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله و ائمّه طاهرین مى ‏باشند .

[۱] .  سوره بقره ۲ آیه ۲۵۶ . [۲] .  اصول کافى ۲ : ۷۸ و۱۰۵ ؛ وسائل الشیعه ۱ : ۷۶ .از خدا مى ‏خواهیم که ما را به اخلاقِ قرآن ، آراسته سازد و به آنچه پیامبر اعظم  صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله آورد [ پایبند کند ] .بار دیگر تأکید مى ‏کنیم : اگر شما خواهان گفت و گوى  علمى  باشید ، درِ گفت و گوبه رویت باز است و ما هر موضوعى  را که تو برگزینى  وا نمى ‏نهیم .و ستایش خداى  راست ، و درود و سلام خدا بر بندگان برگزیده خدا محمّد وخاندان پاکش .. .
۱۱/۱/۱۴۳۱ هجرى
جعفر مرتضى  عاملى

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


− 1 = چهار

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>