اذان صحابه واهل بیت بخش۱ -پژوهشی درباره اذان

اذان صحابه واهل بیت بخش۱ -پژوهشی درباره اذان

اذان صحابه و اهل بیت علیهم ‏السلام

با مطالعه کتاب‏هاى   سیره و تاریخ و حدیث ، نزد مذاهب اسلامى   ، مى  ‏توان به اسامى   گروهى   از صحابه و تابعین ، و تابعینِ تابعین و اهل بیت پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله دست یافت که ، به «حَیّ على   خیر العمل» اذان مى  ‏گفتند . گرچه در بعضى   از احادیث آمده که ،اذان شان به آن تنها در [ هنگام طلوع ] فجر بود ؛ لیکن احادیث دیگر دلالت دارد که درهمه اوقات به آن اذان مى  ‏دادند .اکنون نام بعضى   از کسانى   را مى  ‏آوریم که براى   پیامبر به «حَیّ على   خیر العمل» اذان مى  ‏گفتند ، ونیز نام بعضى   از بزرگان صحابه و اهل بیت پیامبر را ـ از طریق شیعه دوازده امامى   و زیدیه و اسماعیلیه و اهل سنّت ـ مى  ‏آوریم ؛ زیرا بر این باوریم که آگاهى   به همه شیوه‏ ها نزد مذاهب اسلامى   لازم است ، تا اینکه نگرش ما تنگ‏ نظرانه و منحصربه یک مذهب دون دیگرى   نباشد ، بلکه عموم و شمول داشته و نظر همه را بنمایاند.

۱ . بِلال بن رَباح حبشى   (م۲۰ ه )

طبرانى   در مُعجم الکبیر و بیهقى   در سُنَن خود ، به سندشان از عمّار و عمر ـ دو
فرزند حَفْص بن عمر ـ از پدرانشان ، از اجدادشان ، از بلال روایت کرده‏ اند که ، وى   دراذان صبح مى  ‏گفت : «حَیّ على   خیر العمل» ، پیامبر به او امر کرد که به جاى   آن «الصلاةُ خیرٌ مِن النَوم» قرار دهد ، و «حَیّ على   خیر العمل» را ترک کند[۱] .اندکى   پیش از این ، کلام حافظ علوى   و بررسى   این روایت بیان شد . جمله «فاَمَرَه النبی … پیامبر دستور داد» در اسناد اصلى   نیست ، و مؤیّد درستى   سخنِ حافظ علوى   و روایت او ، حدیثى   است که ابو بصیر از یکى   از آن دو [ امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام ]روایت مى  ‏کند که آن حضرت فرمود : بِلال بنده صالحى   بود ، گفت : پس از پیامبر براى   احدى   اذان نمى  ‏گویم ، و در این هنگام «حَیّ على   خیر العمل» از اذان افتاد[۲] .در کتاب «الشفاء» ، از امام على  علیه‏ السلام نقل شده که گفت : شنیدم پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله مى  ‏فرمود :بهترین اعمالتان نماز است ، و به بِلال امر کرد که ، به «حَیّ على   خیر العمل» اذان دهد[۳] ؛و در «کنز العُمّال» آمده است : بلال صبح اذان مى  ‏داد ، پس مى  ‏گفت : «حَیّ على   خیرالعمل»[۴] .

۲ . على   بن ابى   طالب (م۴۰ ه )

امام المُؤَیّد باللّه‏ زیدى   در کتابش شرح التجرید ، از طریق عَبّاد بن یعقوب ، از عیسى   بن عبداللّه‏ ، از پدرانش ، از على  علیه‏ السلام روایت کرده که فرمود : شنیدم پیامبرمى  ‏گفت : بهترین اعمالتان نماز است ، و بلال را فرمان داد که ، به «حَیّ على   خیر العمل»اذان بگوید[۵] .حافظ علوى   به سندش از عیسى   بن عبد اللّه‏ بن محمّد بن عمر بن على   بن ابى  ‏طالب ، چنین روایت مى  ‏کند : براى   من  پدرم حدیث کرد ، از پدرش ، از جدش که گفت : پدرم على  علیه‏ السلام هنگامى   که به سفر مى  ‏رفت ، اذان و اقامه را به دیگران وانمى  ‏گذاشت ، و در اذانش «حَیّ على   خیر العمل» را ترک نمى  ‏کرد[۶] .حافظ علوى   این روایت را به چند طریق از امام على  علیه‏ السلام نقل کرده است :
۱ . براى   ما حدیث کرد محمّد بن حسین تیملى   [ تُمَیْلى   ] ـ به قرائت ـ [ گفت : ]
حدیث کرد براى   ما[۷] على   بن عبّاس بَجَلى   ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد بَکّار بن احمد ، [ گفت :]براى   ما حدیث کرد حسن بن حسین ، از عمر بن ثابت ، از محمّد بن عبدالرحمان ، گفت : هنگام طلوع فجر ابن نَباح نزد على  علیه ‏السلام مى  ‏آمد و ندا مى  ‏داد : «حَیّ على   الصلاة ، حَیّ على   الفلاح ، حَیّ على   خیر العمل» ، پس على  علیه‏ السلام مى  ‏فرمود : مرحبا به عدل گویان ، و مرحبا و خوش‏آمدا به نماز ، اى   ابن نباح ، اقامه بگو .
۲ . برایمان حدیث کرد احمد بن ابراهیم ، [ گفت : ] به ما خبر داد محمّد بن محمّدبن حسین ـ در ملاقاتش[۸] ـ [ گفت : ] به ما خبر داد محمّد بن قاسم بن زکریّا ، [ گفت : ]براى   ما حدیث کرد عَبّاد بن یعقوب ، [ گفت : ] به ما خبر داد عَمْرو بن ثابت از ابن ابى   لیلا : …[۹]
۳ . براى   ما حدیث کرد محمّد ، [ گفت : ] به ما خبر داد محمّد بن عمّار عِجْلى  ّ ،[ گفت : ] براى   ما حدیث کرد على   بن محمّد بن حنینه[۱۰] ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کردعَبّاد بن یعقوب ، [ گفت : ] به ما خبر داد عَمْرو از ابن ابى   لیلا : …[۱۱]
۴ . حدیث کرد براى   ما احمد بن زید بن بَشّار و على   بن محمد (بن بُنان) شَیْبانى   ،گفتند : براى   ما حدیث کرد حسن بن محمّد بن سعید رفاء مُقْرى   ، [ گفت : ] براى   ماحدیث کرد محمّد بن حسن بن محسن طَریفى   ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد حسن بن یحیى   بن عبداللّه‏ [ گفت : ] برایم حدیث کرد ابوبکر بن ابى   اُوَیْس ـ پسر خواهر مالک بن اُوَیْس[۱۲] ـ از حسین بن عبداللّه‏ بن ضُمَیْره ، از على   بن ابى   طالب علیه‏ السلام که آن حضرت در اذان صبح مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل ، حَیّ على   خیر العمل» .
۵ . براى   ما حدیث کرد ، میمون بن على   بن حمید مُقْرى   ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد ابوالحسن احمد بن حسن بن حسین بن عیسى   علوى   ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد عبدالعزیز بن یحیى   ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد مُغِیْرة بن محمّد ، [ گفت : ]براى   ما حدیث کرد ابراهیم بن محمّد و عبدالرحمان[۱۳] ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کردعیسى   بن عبداللّه‏[۱۴] و محمّد بن عُمَر بن على   بن ابى  طالب ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد پدرم از پدرش ، از جدش که گفت : پدرم على  علیه‏ السلام هنگامى   که به سفر مى  ‏رفت ، اذان واقامه[۱۵] را به غیر خود وا نمى  ‏گذاشت ، و همواره در اذانش مى  ‏گفت : «حیّ على   خیرالعمل» .
۶ . حدیث کرد براى   ما[۱۶] جعفر بن محمّد جعفرى   و محمّد بن عبداللّه‏ بن حسین ،[ گفت : ] براى   ما حدیث کرد احمد بن محمّد بن سعید ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کردیعقوب بن یوسف ضَبى  ّ ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد ابو جباره حُصَیْن بن مُخارق از یعقوب بن عَدى  ّ ، از یحیى   بن زید ، از پدرانش از على  علیه‏ السلام که آن حضرت به مؤذّن خود امر مى  ‏کرد که در اذانش به «حیّ على   خیر العمل» ندا کند .
۷ . براى   ما حدیث کرد[۱۷] احمد بن محمّد بن ابراهیم ـ به قرائت ـ [ گفت : ] به ما خبرداد محمّد بن ابو عبّاس وَرّاق ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد محمّد بن قاسم بن زکریّا ،[ گفت : ] (براى   ما حدیث کرد) عَبّاد بن یعقوب ، [ گفت : ] به ما خبر داد نَصْر بن مُزاحم از سُفیان بن ابراهیم حریرى   ، از صباح مُزَنى   ، از سعید ، از اَصْبَغ بِن نُباته که گفت :مؤذنان على  علیه‏ السلام مى  ‏آمدند و او را به نماز فرا مى  ‏خواندند ، پس فرمود : مرحبا به کسانى   که به عدل قائل‏ اند و به نماز خوش آمد مى  ‏گویند ؛ و چون مؤذنان پراکنده مى  ‏شدند ، بر ما وارد مى  ‏شد و مى  ‏گفت : «حیّ على  الصلاة ، حیَّ على   الصلاة ؛ حیّ على   الفلاح ، حیّ على   الفلاح ؛ حیّ على   خیر العمل ، حیّ على   خیر العمل» .
۸ . خبر داد ما را محمّد بن عبداللّه‏ بن حسین ـ به قرائت ـ [ گفت : ] براى   ما حدیث
کرد حسین بن محمّد فَزارِى   ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد جعفر بن عبداللّه‏ محمّدى   ،[ گفت : ] براى   ما حدیث کرد مصبح بن هاقان[۱۸] ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد ابراهیم بن محمّد ـ ابن ابى   یحیى   ـ از جعفر ، از پدرش (از جدّش)[۱۹] که گفت : على  علیه‏ السلام در اذانش مى  ‏فرمود : «حیّ على   الفلاح ، حیّ على   خیر العمل» .

طریق امام صادق علیه ‏السلام

به ما خبر داد ابو العبّاس احمد بن بَشّار و على   بن محمّد شَیبانى   ، گفتند : براى   ماحدیث کرد: حسن بن محمّد بن سعید بن مُسلم، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد على   بن عبّاس و على   بن سَلامَة ، [ گفت : ] براى   ما حدیث کرد بَکّار بن احمد ، [ گفت :]براى  ما حدیث کرد نَصْر بن مُزاحم ، از ثقه ابراهیم بن ابى   یحیى   ، از جعفر بن محمّدعلیه‏ السلام ، که على  علیه‏ السلام براى   هر نماز مى  ‏گفت : «حیَّ على   الفلاح ، حیَّ على   خیر العمل» .

طریق ابراهیم بن محمّد

خبر داد ما را محمّد بن احمد بن ابراهیم ـ به قرائت ـ به ما خبر داد محمّد بن ابو عبّاس   وَرّاق در کتابش ، حدیث کرد براى   ما محمّد بن قاسم ، براى   ما حدیث کرد
حسن بن محمّد مُزَنى   ، براى   ما حدیث کرد هارون أبى   بُرْدَة ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد برادرم حسین ، از ابراهیم بن محمّد بن ابى   یحیى   که على  علیه‏ السلام براى   هر نماز مى  ‏گفت : «حَیّ على   الصلاة ، حَیّ على   الصلاة ؛ حَیّ على   الفلاح ، حَیّ على   الفلاح ؛ حَیّ على خیر العمل ، حَیّ على خیر العمل»[۲۰]

طریق امام باقرعلیه ‏السلام

خبر داد ما را محمّد ـ به قرائت ـ حدیث کرد براى   ما محمّد (به قرائت)[۲۱] براى   ما
حدیث کرد حسن ، براى   ما حدیث کرد حسین بن نصر ، براى   ما حدیث کرد خالد بن عیسى   ، از عاصم بن جمیل[۲۲] ، از جعفر ، از پدرش که : على  علیه‏ السلام در اذان براى   هر نمازمى  ‏گفت : «حَیّ على   الصلاة ، حیّ على   الصلاة ؛ حی على   الفلاح ، حی على   الفلاح ، حیّ على   خیر العمل ، حیّ على   خیر العمل» .
خبر داد ما را محمّد (بن احمد)[۲۳] ، به ما خبر داد محمّد (بن ابى   عبّاس)[۲۴] به ما خبرداد محمّد (بن قاسم)[۲۵] براى   ما حدیث کرد حسن (بن محمّد مُزَنى  )[۲۶] ، [ گفت : ] برایمحدیث کرد هارون بن ابى   بُرْدَه ، از وَهْب بن وَهْب ، از جعفر بن محمّد ، از پدرش (ازجدّش)[۲۷] که گفت : على  علیه‏ السلام اقامه را همچون اذان ، دو تا دو تا مى  ‏گفت ، و به ما خبر داد که او اگر در صبح اذان مى  ‏گفت ، ندا مى  ‏داد : «حیّ على   خیر العمل» .خبر داد ما[۲۸] را احمد بن زید بَشّار ، براى   ما حدیث کرد حسن (بن)[۲۹] محمّد رفّاء ،براى   ما حدیث کرد على   بن عبّاس و على   بن حسین بن سَلامَه ، گفتند : براى   ما حدیث کرد بَکّار ، براى   ما حدیث کرد حسن[۳۰] بن حسین (عُرنى  ) ، از صالح بن ابى   اسود ، ازابى   جارود ، از ابو جعفرعلیه‏ السلام که فرمود : در اذان على  علیه‏ السلام «حَیّ على   خیر العمل» بود .… براى   ما حدیث کرد ابن نحّاس ، براى   ما حدیث کرد على   ، براى   ما حدیث کرد بَکّار به این … و گفت : در اذان [ على   ] «حیّ على   خیر العمل» بود .حدیث کرد براى   ما عبداللّه‏ بن مُخالد[۳۱] بَجَلى   ، به ما خبر داد احمد بن محمّد بن
سعید ، [ گفت : ] براى   من حدیث کرد احمد بن یحیى   بن مُنذر حجرى   ، براى   ما
حدیث کرد ابو طاهر احمد بن عیسى   ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد حسن بن على  یَنْبُعى   از پدرش که گفت : شنیدم محمّد بن على  علیه‏ السلام به «حَیّ على   خیر العمل» اذان مى  ‏داد . به او گفتم : این اذان از کیست ؟ فرمود : این اذان بهترین خلق خدا پس از پیامبر ، جدّت على   بن ابى  ‏طالب مى  ‏باشد[۳۲] .در حاشیه دُسُوقى   آمده است : «على  علیه‏ السلام پس از «حَیّ على   الفلاح» ، «حَیّ على   خیرالعمل» را مى  ‏افزود ، و اکنون اذان شیعه همین‏گونه است[۳۳] .معناى   این سخن این است که ، على  علیه‏ السلام چیز اضافى   بر فصول اذان نمى  ‏افزود ،بلکه چیزى   را در اذان مى  ‏آورد که خلفا به آن عمل نکردند .

طریق ‏هاى   دیگر

در کتاب «الاعتصام بحبل اللّه‏» آمده است : فقیه صالح بن صدیق نمازى   در شرح
خود «الأنهار على   أثمار الأزهار» آورده که ابن رفعه ـ از اصحاب شافعى   ـ در مطلبش به نقل از قاضى   حسین در تعلیق مى  ‏گوید : از على  علیه‏ السلام روایت شده که در اذان مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل» ؛ و شیعه بر این رویّه‏ اند[۳۴] .حافظ علوى   از طریق ابن عبّاس ، از على   بن ابى  ‏طالب روایت مى  ‏کند که فرمود :شنیدم رسول خدا مى  ‏گفت : چون به سِدرة المُنتهى   رسیدم ، از جلال و شکوه خداوندى   دیدم آنچه را دیدم ، خدا به من گفت : اى   محمّد ، «حَیّ على  خیر العمل» !گفتم : اى   پروردگار من ، بهترین عمل چیست ؟ گفت : نماز که مایه تقرُّب اُمتِ توست …[۳۵]از یحیى   بن زید ، از پدرانش ، از على  علیه‏ السلام رسیده   که ، آن حضرت به مُؤَذِّن خوددستور داد که در اذان به «حیّ على   خیر العمل» ندا زند[۳۶] .از حسین بن عبداللّه‏ بن ضُمَیْره ، از جدش ضُمَیْرَه ، از على  علیه‏ السلام نقل شده که آن حضرت در اذان صبح مى  ‏فرمود : «حیّ على   خیر العمل ، حیّ على   خیر العمل»[۳۷] .زیدیه از جعفر بن محمّد ، از پدرش علیه‏ السلام  روایت کرده‏ اند که : على  علیه‏ السلام اقامه را ماننداذان ، دو تا دو تا مى  ‏گفت ، و به ما خبر داد که آن حضرت اگر در صبح اذان مى  ‏دادمى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل» ؛ و نیز روایت کرده که : على  علیه‏ السلام براى   هر نمازى  مى  ‏فرمود : «حیَّ على   الفلاح ، حیَّ على   خیر العمل»[۳۸] .در کتاب «من لا یحضره الفقیه» آمده است : ابن نَبّاح در اذانش مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل ، حیّ على   خیر العمل» ، چون على  علیه‏ السلام او را دید فرمود : مرحبا به آنان که به عدل قائل‏ اند و به نماز [ مردم را ] خوش آمد مى  ‏گویند[۳۹] .

۳ . ابو رافع (که در زمان امام حسن علیه‏ السلام زنده بود)

حافظ علوى   مى  ‏گوید : خبر داد ما را على   بن محمّد (اسحاق)[۴۰] خَزّاز ، به ما خبر داد حسن بن محمّد بن سعید مُقْرِئ ، براى   ما حدیث کرد حسن بن حیّاس[۴۱] براى   ما حدیث کرد محمّد بن سلیمان (لُوَین) ، براى   ما حدیث کرد شریک ، از عاصم بن[۴۲]عبیداللّه‏ ، از على   بن حسین ، از ابو رافع که گفت : پیامبر هنگامى   که اذان را مى  ‏شنید ، آن را باز مى  ‏گفت [ و تکرار مى  ‏کرد ] ، پس چون ، مؤذن به «حیَّ على   خیر العمل»مى  ‏رسید ، مى  ‏فرمود : «لا حولَ ولا قوّةَ إلاّ باللّه‏»[۴۳] .

۴ . عقیل بن ابى  ‏طالب (که در زمان خلافت معاویه درگذشت)

حافظ علوى   به سندش از عُبَیْده سلمانى   روایت کرده که : عقیل بن ابى   طالب تازمانى   که درگذشت به «حیَّ على   خیر العمل» اذان مى  ‏داد[۴۴] .

۵ . حسن بن على   بن ابى   طالب (م۵۰ ه )

قاسم بن محمّد ـ از بزرگان زیدیه ـ در کتاب «السنام» چنین مى  ‏گوید : اذان به «حیَّ على   خیر العمل» تشریع شده ؛ زیرا بر اذان به آن ، روز خندق همه اتفاق دارند ، و به این جهت که ، اذان فرا خوان به نماز است و پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود : بهترین اعمالتان نماز مى  ‏باشد ، و نیز همه متفق‏اند که ابن عمر و حسن و حسین و بلال و گروهى   از اصحاب به «حیَّ على   خیر العمل» اذان گفتند . اهل سنّت این سخن را در شرح «المُوَطَّأ» و دیگرکتاب‏ هایشان آورده‏ اند[۴۵] .حافظ علوى   از محمّد بن احمد بن ابراهیم روایت کرده که [ گفت : ] خبر داد به مامحمّد  بن ابى   عبّاس وَرّاق به حرانه ، براى   ما حدیث کرد محمّد بن قاسم ، براى ماحدیث کرد حسن بن محمّد ، براى   ما حدیث کرد محمّد بن على   کِنْدى  ّ ، از زکریّا بن یحیى   ، از عبدالرحمان بن ابى   حَمّاد ، از یوسف بن یعقوب ، از جابر ، از ابى   جعفرعلیه‏ السلام که فرمود : اذان من و اذان پدرانم ـ پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و على   و حسن و حسین و على   بن حسین … ـ [ چنین است : ] حَى  ّ على   خیر العمل ، حى  ّ على   خیر العمل[۴۶] .و در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۹۴» به نقل از کتاب اذان حافظ علوى   آمده است : خبر داد ما را محمّد بن طلحه ثَعالبى   ، به بغداد ، براى   ما حدیث کرد محمّد بن عمر جِعابى  ّ قاضى   ، براى   ما حدیث کرد اسحاق بن محمّد ـ ابن مروان ـ براى   ما حدیث کرد پدرم ،براى   ما حدیث کرد زید بن معدل ، براى   ما حدیث کرد عبداللّه‏ بن یزداد مرادى ، ازنُعمان بن قَیْس ، از عُبَیْدَه سلمانى   که گفت : على   بن ابى   طالب و حسن و حسین وعقیل بن ابى  ‏طالب ، و ابن  عبّاس و عبداللّه‏ بن جعفر و محمّد بن حَنفیّه تا زمانى   که ازدنیا رفتند اذان مى  دادند  ، و همیشه در اذان مى  ‏گفتند : حى  ّ على   خیر العمل و مى  ‏گفتند :
هنوز [ این جمله ] در اذان است .

۶ . ابو مَحْذوره (م۵۹ یا ۷۹ ه )

محمّد بن منصور در کتابش «الجامع» ، به اسناد خود از کسانى   که نظرشان پسندیده است ، از ابو مَحْذوره ـ یکى   از مؤذنان پیامبر ـ روایت مى  ‏کند که گفت : پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله به من امر کردکه در اذان بگویم : «حیَّ على   خیر العمل»[۴۷] .همچنین در کتاب «الشفاء» از محمّد بن منصور روایت شده که : (ابو) القاسم (ع)از او خواست اذان دهد و در اذان (حَیّ على   خیر العمل) را بیاورد ، گفت : همانا پیامبربه آن دستور داد[۴۸] .حافظ علوى   از چند طریق ، خبر حَیْعَلَه سوم را روایت مى  ‏کند که ، طریق حَمّانى  ّیکى   از آنهاست ، و طُرُق دیگر عبارتند از :الف) حدیث کرد ما را ابو طیب محمّد بن حسین نَحّاس[۴۹] ، به قرائت ، براى   ما
حدیث کرد على   بن عبّاس بَجَلى   ، (براى   ما حدیث کرد بَکّار بن احمد ، براى   ما
حدیث کرد مِخْوَل بن ابراهیم از)[۵۰] محمّد بن بکر ، از زیاد بن مُنذر که گفت : شیخى   ازاصحاب ما برایم حدیث کرد ، از مردى   که ابو مَحْذوره برایش حدیث کرد ، گفت :پیامبر مرا فرمان داد که در اذان بگویم : «حیّ على   خیر العمل»[۵۱] .ب) براى   ما خبر داد احمد بن على   بن عطّار و محمّد بن حسین بن غزال ـ به قرائتبر آن دو ـ گفتند : براى   ما حدیث کرد على   بن احمد بن عمرو ، براى   ما حدیث کردمحمّد بن منصور مُقْرى   ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد احمد بن عیسى   ، از محمّد بن بکر ، از ابى   جارود مثل آن (حدیث پیشین) را[۵۲] .ج) حدیث کرد براى   ما احمد بن زید بن یَسار ، به ما خبر داد حسن بن محمّد بن سعید بن مسلم (رفّاء) ، براى   ما حدیث کرد محمّد بن حسن اریسى  [۵۳] ، براى   ما حدیث کرد احمد بن یحیى   صوفى   ، براى   ما حدیث کرد مِخْوَل بن ابراهیم ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد محمّد بن بکر اَرْحَبِى  ّ از ابى   جارود که گفت : حدیث کرد برایم یحیى   ـ شیخى   از اصحاب ما ـ از مردى   که از ابو مَحْذوره برایش حدیث کرد که گفت : پیامبرمرا امر کرد که در اذان بگویم : «حیَّ على   خیر العمل»[۵۴] .د) حدیث کرد براى   ما محمّد بن حسین بن نَحّاس ـ به قرائت ـ براى   ما حدیث کرد على   بن عبّاس بَجَلى   ، براى   ما حدیث کرد بَکّار بن احمد ، براى   ما حدیث کرد عثمان بن سعید اَحْوَل ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد هُذَیْل بن بِلال مدائنى   ، گفت : شنیدم (ابن)[۵۵] ابى   مَحْذوره مى  ‏گفت : «حیَّ على   الفلاح ، حیَّ على   الفلاح ؛ حیَّ على   خیرالعمل ، حیَّ على   خیر العمل …» .ه ) براى   ما حدیث کرد[۵۶] ابو طَیِّب على   بن محمّد بن بُنان ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد ابوالقاسم عبداللّه‏ بن جعفر بن محمّد نجّار فقیه ، براى   ما حدیث کرد عبّاس بن احمد بن محمود رازى   ـ که در سال ۳۴۳ به حج آمد ـ براى   ما حدیث کرد ابو جعفر[۵۷]احمد بن محمّد بن سَلامَه اَزْدِى   به مصر ـ یعنى   طحاوى   فقیه ـ براى   ما حدیث کرد یونس بن بکر[۵۸] ، براى   ما حدیث کرد ابن وَهْب ، [ گفت : ] برایم حدیث کرد عثمان (بن حکم جذامى  [۵۹] ، از ابن جُرَیْج ، از ابن ابى   مَحْذوره ، از آل ابى   محذوره[۶۰] ، از ابو محذوره که گفت پیامبر فرمود : برو در مسجد الحرام ، و این چنین اذان بگو : اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ،اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ، أشهد أن لا إله إلاّ اللّه‏ ، أشهد أن لا إله إلاّ اللّه‏ ، أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه‏ ، أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه‏ ، حیَّ على   الصلاة ، حیَّ على   الصلاة ، حیَّ على   الفلاح ، حیَّ على   الفلاح ، حیَّ على   خیر العمل ، حیَّ على   خیر العمل ، اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ، لا إله إلاّ اللّه‏[۶۱] .و) و به همین اسناد از ابن جُرَیْج ، از عطاء بن ابى   رَباح نقل شده که گفت : اذان پیشینیان با اذان امروزى  ‏ها[۶۲] ناسازگار مى  ‏باشد ؛ ابو محذوره در زمان پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله اذان مى  ‏گفت ، و من اذان اورا درک کردم ، در اذانش بین «حیَّ على   الفلاح» و«اللّه‏ اکبر» ،مى  ‏گفت : «حیَّ على   خیر العمل ، حیَّ على   خیر العمل» . امام مؤیّد باللّه‏ ـ در شرح تجرید ـ از طریق ابى   بکر مُقْرِى   این‏گونه روایت مى  ‏کند : براى   ما حدیث کرد طحاوى   فقیه ، گفت : براى   ما حدیث کرد ابوبکر ، گفت : براى   ماحدیث کرد ابو عاصم ، گفت : براى   ما حدیث کرد ابن جُرَیْج ، گفت : براى   ما حدیث کرد عثمان بن سائبه[۶۳] ، گفت : مرا خبر داد پدرم از عبدالملک بن ابو محذوره ، از ابومحذوره ـ مؤذن پیامبر ـ که گفت : پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود : برو و در مسجد الحرام اذان بده وبگو : اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ؛ … حیّ على   خیر العمل ، حیّ على   خیرالعمل[۶۴] .این روایت ، همان خبر حافظ علوى   است ، با این تفاوت که علوى   آن را از طریق یونس بن بکر روایت مى  ‏کند و مى  ‏گوید : براى   ما حدیث کرد ابن وَهْب ، [ گفت : ]برایم حدیث کرد عثمان بن حَکَم مدائنى   ، از ابن جُرَیْج . امام یحیى   بن حمزه ـ از امامان زیدیه ـ در «الانتصار» مى  ‏گوید : حجّت و دلیلى   که در پى   مى  ‏آید حدیثى   است که محمّد بن منصور در کتاب «الجامع» به اسناد خود ازکسانى   که سخن آنان پسندیده است ، از ابو مَحْذوره ـ یکى   از مؤذنان پیامبر ـ روایت مى  ‏کند که گفت : پیامبر مرا امر کرد …امام محمّد بن مطهّر در «المنهاج» مى  ‏گوید : براى   ما چنین روایت شده که پیامبر ابو محذوره را دستور داد که [ در اذان ] بگوید : «حَیَّ على   خیر العمل ، حَیَّ على   خیرالعمل» .حافظ علوى   به اسنادش از طریق یحیى   بن حُمَیْد حَمّانى   روایت مى  ‏کند که گفت :براى   ما حدیث کرد ابوبکر بن عیّاش ، از عبدالعزیز بن رفیع ، از ابو محذوره که گفت :من نوجوانى   خوش آواز بودم ، براى   نماز صبح پیش پیامبر اذان گفتم ، چون به «حَیّ على   الفلاح» رسیدم ، پیامبر فرمود : «حَیّ على   خیر العمل» را به آن مُلحق کن[۶۵] .

۷ . حسین بن على   بن ابى   طالب (م۶۱ ه )

قاسم بن محمّد ـ از بزرگان زیدیه ـ در کتاب «السنام» مى  ‏گوید : صحیح این است که اذان به «حَیَّ على   خیر العمل» ، تشریع شده ؛ زیرا بر اذان به آن ، در روز خندق ، همه اتفاق نظر دارند ؛ و نیز اذان فراخوان به نماز است که پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله فرمود : «بهترین اعمالتان نماز است» ؛ و نیز همه مُتّفق‏اند که ابن عمر و حسن و حسین و بلال و گروهى   از صحابه به آن اذان گفتند ، و این سخن در شرح المُوَطَّأ و دیگر کتاب‏هاى   اهل سنّت حکایت شده است[۶۶] .حافظ علوى   از محمّد بن احمد بن ابراهیم روایت مى  ‏کند [ که گفت : ] به ما خبر داد محمّد بن ابى   عبّاس وَرّاق به حرانه ، براى   ما حدیث کرد محمّد بن قاسم ، براى   ما حدیث کردحسن بن محمّد ، براى   ما حدیث کرد محمّد بن على   کِنْدِى   ، از زکریّا بن یحیى   ، از عبدالرحمان بن ابى   حَمّاد ، از یوسف بن یعقوب ، از جابر از ابى   جعفرعلیه ‏السلام که فرمود : اذان من و اذان پدرانم ـ پیامبرصلى   ‏الله ‏علیه ‏و‏آله و على   و حسن و حسین و على   بن حسین ـ [ چنین است : ] «حَیّ على   خیر العمل ، حیّ على   خیر العمل»[۶۷] .

۸ . زید بن اَرْقَم (م۶۶ تا ۶۸ ه )

شوکانى   در «نیل الأوطار» از مُحِبّ طَبَرى   در «إحکام الأحکام» این‏گونه حکایت
مى  ‏کند : زید بن اَرْقَم به «حَیَّ على   خیر العمل» اذان مى  ‏گفت[۶۸] .

۹ . عبداللّه‏ بن عبّاس (م۶۸ تا ۷۰ ه )

حافظ علوى   از محمّد بن طلحه ثعالبى  [۶۹] ، به بغداد ، روایت مى  ‏کند (که گفت : )براى   ما حدیث کرد محمّد بن عمر جِعابى   قاضى   ، براى   ما حدیث کرد اسحاق بن محمّد ـ ابن مروان ـ براى   ما حدیث کرد پدرم ، براى   ما حدیث کرد زید بن معدله[۷۰] ،براى   ما حدیث کرد عبداللّه‏ بن نِزار مرادى   ، از نُعمان بن قیس ، از عُبَیْدَه سلمانى   که گفت : على   بن ابى   طالب و حسن و حسین و عقیل بن ابى   طالب و ابن عبّاس و عبداللّه‏ بن جعفر و محمّد بن حنفیّه ، تا زمانى   که از دنیا رفتند ، اذان مى  ‏دادند ، و همواره دراذان مى  ‏گفتند : حَیَّ على   خیر العمل …[۷۱] و مى  ‏گفتند : تاکنون [ این جمله ] در اذان است [ و نسخ نشده است ] .

۱۰ . عبداللّه‏ بن عُمَر (م۷۳ یا ۷۴ ه )

روایات از عبداللّه‏ بن عمر مختلف است ؛ در بعضى   از آنها آمده است که او همواره
به «حَیّ على   خیر العمل» اذان مى  ‏گفت ؛ و در بعضى   دیگر آمده است که او گاهى   یا تنهاهنگام سفر به آن اذان مى  ‏گفت : ما در کتاب «وضوء النبی» ـ در بحث روائى   ـ راز این اختلاف در نقل روایت‏ها را روشن ساختیم ، و توضیح بیشتر در جاى   مناسب خود خواهد آمد .آثارى   که دلالت دارند ابن عمر پیوسته در اذان «حیّ على   خیر العمل» مى  ‏گفت ،چنین است :الف) از محمّد بن سیرین از ابن عمر نقل شده که ، او در اذانش «حیّ على   خیرالعمل» مى  ‏گفت[۷۲] .ب) در مصنّف عبدالرزّاق ، از مَعْمَر ، از یحیى   بن ابى   کثیر ، از مردى   [ یک شخصى   ] نقل شده که : ابن عمر هنگامى   که در اذان به «حیّ على   الفلاح» مى  ‏رسید[ پس از آن ] مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل» ، و سپس مى  ‏گفت : «اللّه‏ اکبر ، اللّه‏ اکبر ، لاإله إلاّ اللّه‏»[۷۳] .ج) از زید بن محمّد ، از نافع نقل شده که ، ابن عمر هنگامى   که اذان مى  ‏داد مى  ‏گفت :«حیّ على   خیر العمل»[۷۴] .د) از ابن عَوْن ، از نافع نقل شده که گفت : ابن عمر هنگامى   که اذان مى  ‏داد ،مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل» ، این حدیث را المؤیّد باللّه‏ روایت کرده است[۷۵] .حافظ محمّد بن ابراهیم وزیر مى  ‏گوید : ابن حزم در کتاب «الاجماع» از ابن عمرروایت کرده که در اذانش مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل»[۷۶] .سپس مى  ‏گوید : این دو سند را در «حیّ على   خیر العمل» بررسى   کردم ، آن دو را ، تاابن عمر و زین العابدین ، صحیح یافتم[۷۷] .سخنانى   که به اذان ابن عمر به «حیّ على   خیر العمل» در بعضى   زمان‏ها اشاره داردموارد زیر است :الف) مالک بن انس به نقل از نافع مى  ‏گوید : ابن عمر بعضى   وقت‏ها هنگامى   که«حیّ على   الفلاح» مى  ‏گفت ، در پى   آن مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل»[۷۸] .ب) لَیْث بن سعد از نافع نقل مى  ‏کند که : ابن عمر در سفرش اذان نمى  ‏داد ، ومى  ‏گفت : «حیّ على   الفلاح» و گاهى   : «حیّ على   خیر العمل» . محمّد بن سیرین از ابن عمر روایت کرده که وى   در اذانش این را مى  ‏گفت ؛ و نیز نُسَیْر بن ذُعْلوق از ابن عمرروایت کرده که ، وى   در سفر این جمله را مى  ‏گفت[۷۹] .ج) از لیث بن سعد از نافع نقل شده که گفت : چه بسا ابن عمر در اذانش «حیّ على  خیر العمل» را مى  ‏افزود[۸۰] . نیز این سخن را عطا از ابن عمر نقل کرده است[۸۱] .د) عبدالرزّاق از ابن جُرَیْح از نافع از ابن عمر نقل کرده که وى   در نماز در سفر ، دوبار اقامه مى  ‏گفت ؛ یا سه بار مى  ‏گفت : «حیّ على   الصلاة ، حیّ على   الصلاة ؛ حیّ على  خیر العمل»[۸۲] .ابن حَزْم مى  ‏گوید : کسى   که مثل این سخن را از صاحب مى  ‏گوید ـ مثل این اجتهادبه رأى   گفته نمى  ‏شود ـ لازم است این قول ابن عمر را بگیرد ، چه آن با سند بسیارصحیح از او ثابت است[۸۳] .حافظ زین الدین عراقى   از امام علاء الدین مغلطاى   در کتاب «التلویح شرح الجامع الصحیح» چنین روایت مى  ‏کند : ابن حزم آورده که این روایت صحیح است از عبداللّه‏ بن عمر و ابى   اُمامة بن سَهْل بن حُنَیْف که آن دو در اذانشان مى  ‏گفتند : «حیّ على   خیر العمل» ؛ و مغلطاى   مى  ‏گوید : على   بن حسین آن را [ در اذان ] مى  ‏گفت[۸۴] .محقّق جلال مى  ‏گوید: ابن دقیق عید وغیر او [ این حدیث را ] درست دانسته‏ اند که،ابن عمر وعلى   بن حسین  ، بر اذان به «حیّ على   خیر العمل» ثابت ماندند تا درگذشتند[۸۵].در «المختصر» از شرح ابن دقیق عید بر «العمده» آمده است : به سند صحیح [ این سخن ] درست است که ، زین العابدین و عبداللّه‏ بن عمر به «حَیَّ على   خیر العمل» اذان گفتند تا از دنیا رفتند[۸۶] .اکنون به‏ جاست بعضى   از طُرُقى   را که حافظ علوى   در کتابش ـ الأذان بحیّ على  خیر العمل ـ از عبداللّه‏ بن عمر بن خطّاب آورده ، بازگوییم .
[۱] .المعجم الکبیر ۱ : ۳۵۲ ؛ السنن الکبرى   ، للبیهقى   ۱ : ۴۲۵ ؛ مجمع الزوائد ۱ : ۳۳۰ ؛ کنز العمال ۸ : ۳۴۵ ،حدیث ۲۳۱۸۸ .
[۲] .من لا یحضره الفقیه ۱ : ۲۸۴ ؛ وسائل الشیعه ۵ : ۴۱۸ .
[۳] .البحر الزخار ۲ : ۱۹۱ ؛ و نیز نگاه کنید به ، الشفاء ۱ : ۲۶۰ .
[۴] .کنز العمّال ۸ : ۳۴۲ ، حدیث ۲۳۱۷۴ .
[۵] .جواهر الأخبار والآثار ۲ : ۱۹۱ ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ المتین ۱ : ۳۰۹ .
[۶] .الأذان بحیّ على   خیر العمل : ۹۴ ، حدیث ۷۴ .
[۷] .در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۹۱» واژه «نبأنا» به جاى   «حدّثنا» آمده است .
[۸] .در کتاب «الاعتصام» : «فی کتابه» به جاى   «فی لقائه» ثبت شده است ؛ و در تحقیق عزّان «فی لقائه» نیست و به جاى   آن «ابن کنانه» آمده است .
[۹] .ادامه حدیث مانند روایت پیشین مى  ‏باشد .
[۱۰] .عزان در متن کتاب «نُجیه» ، ثبت کرده ، و در پى   نوشت آورده است : در ج «خیبه» و در ط «على   بن محمّد بن حتینة» . آنچه عزان ثبت کرده درست است ، نگاه کنید به شرح حال وى   در المعجم که در آخر کتاب آن را آورده است اما در کتاب «الاعتصام» ، حبیة ثبت شده است .
[۱۱] .ادامه روایت مانند روایت پیشین مى  ‏باشد .
[۱۲] .عزّان در متن به جاى   «اُوَیس» ، «انس» آورده ، و توضیح آن را به شرح حال او در فرهنگ [ آخر کتاب ] حواله داده است . در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۹۲» نیز ضبط این واژه «انس» است ، و در پایان روایت «حیّ على   خیر العمل» یک بار آمده است .
[۱۳] .در متن عزّان «بن عبدالرحمان» است و در پانوشت مى  ‏نویسد : در ط : ابراهیم بن عبدالرحمان ؛ و همین عبارت در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۹۲» موجود مى  ‏باشد .
[۱۴] .در کتاب «الاعتصام» ، عبداللّه‏ بن محمّد آمده است .
[۱۵] .در نسخه عزّان و نیز در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۹۲» ، «ولا الإقامة» ثبت شده است .
[۱۶] .در کتاب «اعتصام» ، «أخبرنا» آمده است .
[۱۷] .در نسخه عزّان «أخبرنا» به جاى   «حدّثنا» ذکر شده و عبارات پیشین ساقط گردیده است .
[۱۸] .در اعتصام «الهلقان» آمده است .
[۱۹] .داخل پرانتز از کتاب اعتصام است .
[۲۰] .نگاه کنید به ، الاعتصام ۱ : ۲۹۳ .
[۲۱] .آنچه در داخل پرانتز آمده است ، عزان در تحقیق خود بر متن کتاب افزوده است .
[۲۲] .در تحقیق عزان آمده است : بن حمید خیاط .
[۲۵٫۲۶ . ۲۴ .۲۳] ـ ۴ .عبارت داخل پرانتز از عزّان است .
[۲۷] .عبارت داخل پرانتز از «الاعتصام ۱ : ۲۹۳» است .
[۲۸] .در تحقیق عزان «حدّثنا» آمده است .
[۲۹] .عبارت داخل پرانتز از تحقیق عزّان و کتاب اعتصام است .
[۳۰] .در کتاب اعتصام به جاى   «حسن» ، «حسین» آمده است .
[۳۱] .در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۹۴» ، «مجالد» ثبت شده است .
[۳۲] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ العلوی : ۴۸ ـ ۵۳ ؛ همین کتاب با تحقیق عزان : ۹۲ ـ ۹۸ ؛ الاعتصام۱ : ۲۹۴ .
[۳۳] .حاشیة الدسوقى   ۱ : ۱۹۳ .
[۳۴] .الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۳۰۸ .
[۳۵] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ العلوی : ۶۱ با تحقیق عزان ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۹۰ .
[۳۶] .الأذان بحیّ على   خیر العمل تحقیق عزان : ۹۲ ، حدیث ۶۹ .
[۳۷] .همان ، ص۹۳ ، حدیث ۷۳ .
[۳۸] .همان ، ص۹۶ ، حدیث ۷۷ .
[۳۹] .من لا یحضره الفقیه ۱ : ۲۸۸ ، حدیث ۸۹۰ ؛ الأذان بحیّ على   خیر العمل : ۹۴ ، حدیث ۷۵ .
[۴۰] .داخل پرانتز از کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۸۹» است .
[۴۱] .در تحقیق عزان «حباش» آمده و در کتاب «الاعتصام ۱ : ۲۸۹» ، حیاش .
[۴۲] .در الاعتصام ۱ : ۲۸۹ آمده است «عن عاصم ، عن عبیداللّه‏» از عاصم ، از عبید اللّه‏ …
[۴۳] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ العلوی : ۲۸ ؛ و به تحقیق عزّان : ۵۵ ؛ الاعتصام ۱ : ۲۸۹ و۲۹۴ .
[۴۴] .همان ، ص۵۴ ؛ و با تحقیق عزان ، ص۱۰۹ .
[۴۵] .الاعتصام بحبل اللّه‏ المتین : ۳۰۷ ـ ۳۱۳ ؛ نیز نگاه کنید به ، الروض النضیر ۱ : ۵۴۲ .
[۴۶] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ العلوی : ۵۴ ؛ و با تحقیق عزان ص۱۳۶ ، حدیث ۱۷۱ ؛ الاعتصام۱ : ۲۹۴ .
[۴۷] .البحر الزخّار ۲ : ۱۹۲ ؛ امالى   احمد بن عیسى   ۱ : ۹۲ ؛ میزان الاعتدال ۱ : ۱۳۹ ؛ لسان المیزان ۱ : ۲۶۸ .
[۴۸] .جواهر الاخبار والآثار ۲ : ۱۹۱ .
[۴۹] .در تحقیق عزان «النَخّاس» آمده است .
[۵۰] .عبارت داخل پرانتز از تحقیق عزان است ، ص۵۱ ، حدیث ۲ .
[۵۱] .الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۸۴ .
[۵۲] .عزان در ص۵۱ ، حدیث ۳ تعلیق زده است که محمّد بن منصور در «الأمالى   ۱ : ۱۹۶» آن را روایت کرده است رأب الصدع ۱ : ۲۳۴ و در این کتاب آمده است : پیامبر مرا امر کرد که در اذان بگویم : حیّ على   خیر العمل … نگاه کنید به ، الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۸۴ .
[۵۳] .در تحقیق عزّان صفحه ۵۲ ، حدیث ۴ ، «الاویسی» ثبت شده است .
[۵۴] .الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۸۴ .
[۵۵] .از تحقیق عزان : ۵۴ ، حدیث ۷ ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۸۴ ـ ۲۹۰ .
[۵۶] .در الاعتصام ۱ : ۲۸۹ ، «أخبرنا» آمده است .
[۵۷] .در «الاعتصام ۱ : ۲۸۹» آمده است : أبو هند .
[۵۸] .در اعتصام «بکیر» آمده است .
[۵۹] .در اعتصام «الحرامی» آمده است .
[۶۰] .داخل پرانتز از تحقیق عزان : ۵۲ ، حدیث ۵ مى  ‏باشد .
[۶۱] .در تحقیق عزان : ۵۳ ، افزون بر این آمده است : آن‏گاه برگرد و صدایت را به «اللّه‏ اکبر» بلند کن تاشهادتین ، سپس بگو : حیّ على   الصلاة … تا آخر روایت فوق ؛ این زیادى   در «اعتصام ۱ : ۲۸۹» ، به همین صورت ، موجود مى  ‏باشد ؛ و در آغاز اذان دو تکبیر است .
[۶۲] .در «الاعتصام ۱ : ۲۸۹» آمده است : «تأذینکم» ؛ اذان آنان که در گذشته‏اند برخلاف اذان شما است .
[۶۳] .در «الاعتصام ۱ : ۲۸۰» آمده است : السائب .
[۶۴] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ العلوی : ۲۷ ؛ حدیث المؤیّد باللّه‏ در «معانى   الآثار» موجود است ، بااین تفاوت که لفظ «حیّ على   خیر العمل» از آن افتاده است . و این بدان معناست که المؤیّد از کتاب طحاوى   روایت را نیاورده ، بلکه آن را از طریق ابوبکر مقرى   از طحاوى   روایت کرده است ؛ و عبّاس بن احمد بن محمود رازى   از او پیروى   کرده است ؛ و آنچه حافظ مرادى   آورده آن را تقویت مى  ‏کند . نگاه کنید به ، حیّ على   خیر العمل ، لمحمّد سالم عزّان : ۲۰ والاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۸۰ ؛ در این کتاب آمده است : پیامبر مرا اذان آموخت همان‏گونه که امروز اذان مى  ‏گویم ، و حیعله سوم را ذکر مى  ‏کند . سپس مى  ‏گوید : الهادى   این روایت را در «الاحکام» و«المنتخب» آورده ، و در «المنتخب» مى  ‏گوید : آنچه به‏طور صحیح از پیامبر براى   ما رسیده این روایت مى  ‏باشد … و مثل آن در کتاب «الشفاء» از ابن ابو محذوره روایت شده است .
[۶۵] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، به تحقیق عزان : ۵۰ ؛ الاعتصام ۱ : ۲۸۳ .
[۶۶] .الاعتصام بحبل اللّه‏ المتین : ۳۰۷ ـ ۳۱۳ ؛ نگاه کنید به ، الروض النضیر ۱ : ۵۴۲
[۶۷] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ العلوى   : ۵۴ ؛ و با تحقیق عزان : ۱۳۶ ، حدیث ۱۷۱ .
 [۶۸] .نیل الأوطار ۲ : ۴۴ ؛ الإمام الصادق علیه‏ السلام والمذاهب الأربعة ۵ : ۲۸۳ .
[۶۹] .در تحقیق عزّان به جاى   «ثعالبى  » ، «النعالی» آمده است .
[۷۰] .در تحقیق عزّان آمده است : «المُعَدِّل» .
[۷۱] .الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ علوی : ۵۴ ؛ و با تحقیق عزّان : ۱۰۹ ؛ در این مأخذ به جاى   «لم یزل فی الأذان» ، «لم تزل فی الأذان» آمده است .
[۷۲] .السنن الکبرى   ، للبیهقى   ۱ : ۴۲۵ ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۳۰۸ .
[۷۳] .المصنّف ۱ : ۴۲۰ ، حدیث ۱۷۸۶ .
[۷۴] .الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۹۵ ؛ رأب الصدع ۱ : ۱۹۸ ؛ و در «الإیضاح قاضى   نعمان : ۱۰۹» آمده است :…وبه این اسناد (یعنى   اسنادى   که در کُتُب جعفریه گذشت) از جعفر بن محمّد ، از نافع روایت شده است که عبداللّه‏ بن عمر چون براى   اقامه نماز ندا مى  ‏داد و به «حیّ على   الفلاح» مى  ‏رسید ، مى  ‏گفت : «حیّ على   خیر العمل» .
[۷۵] .این روایت را المؤیّد باللّه‏ در شرح تجرید ـ نسخه خطى   ـ از طریق عمّار بن رجاء از ازهر بن سعدروایت کرده است . نگاه کنید به ، الأذان بحیّ على   خیر العمل ، للحافظ علوی ، به تحقیق عزّان : ۱۰۳ .
[۷۶] .نگاه کنید به ، مراتب الاجماع ، لابن حزم : ۲۷ .
[۷۷] .الروض النضیر ۱ : ۵۴۲ ؛ و نگاه کنید به ، الأحکام ، لابن حزم ۴ : ۵۹۳ و مقدمه الأذان بحیّ على   خیرالعمل ، به تحقیق عزّان : ۱۴ .
[۷۸] .السنن الکبرى   ، للبیهقی ۱ : ۴۲۴ ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۹۷ و۳۰۸ و۳۱۲ 
[۷۹] .السنن الکبرى   ، للبیهقی ۱ : ۴۲۴ ـ ۴۲۵ ؛ و نگاه کنید به ، مصنّف ابن ابى   شیبه ۱ : ۱۹۶ .
[۸۰] .فتح البارى   ابن رجب حنبلى   ۳ : ۴۹۷ .
[۸۱] .السنن الکبرى   للبیهقی ۱ : ۴۲۴ ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۲۹۹ و۳۱۰ .
[۸۲] .مصنّف عبدالرزاق ۱ : ۴۶۴ ، حدیث ۱۷۹۷ .
[۸۳] .المحلی ۳ : ۱۶۰ ـ ۱۶۱ .
[۸۴] .الروض النضیر ۱ : ۵۴۱ ؛ الاعتصام بحبل اللّه‏ ۱ : ۳۱۱ .
[۸۵] .ضوء النهار ۱ : ۴۶۸ .
[۸۶] .الروض النضیر ۱ : ۵۴۲ .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


دو − 1 =

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>