پاسخ پیوست اول بخش دوم -آیین حق

پاسخ پیوست اول بخش دوم -آیین حق

استدلال ۲ – وجوب طاعت اولوا الأمر … و عصمت آنها-آیین حق

به آیه ۵۹ سوره نساء استدلال کردید و گفتید که خداى متعال به ردّ مسائل اختلافى به اولوا الأمر امر نمى ‏کند ؛ زیرا آنان معصوم (و مصون از خطا) نیستند ،گرچه خدا بر آنان منّت نهاده و قدرتشان داده است تا دین را به پا دارند و از ما خواسته آنان را فرمان بریم . پس عقیده شیعه باطل است که به لزوم عصمتِ «اولوا الأمر» قائل‏ اند و امامانِ خود را صاحبانِ امر مى ‏دانند …پاسخ جواب این استدلال ، با توجّه به امور زیر ، روشن مى‏ شود :۱ . مردم نمى‏ توانند بى‏ واسطه به خدا مراجعه کنند تا خدا عهده‏ دار کارشان شود و به درگیرى آنها پایان بخشد.پس از شهادتِ پیامبر صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله نیز رجوع به آن حضرت براى زُدودنِ دشمنى ‏ها ، امکان‏پذیر نمى ‏باشد .۲ . این آیه ، به زمان حیاتِ پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله اختصاص ندارد ؛ زیرا در زمان زنده بودنِ آن حضرت ، رجوع به شخصِ دیگر معنا نداشت .۳ . نزاع و اختلاف ، بعد از پیامبر صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله روى داد و همواره درگیرى ‏ها پیش مى ‏آید و باید مرجعى براى حلّ این اختلافاتِ دینى و عقیدتى و … باشد.trans پاسخ پیوست اول بخش دوم  آیین حقشما گفتید: قرآن، چیزهایى را که بر سرِ آنها اختلاف هست ،

به ائمّه معصومین علیهم‏ السلام واگذار نکرده است[ مى‏ گوییم : ] پس مردم در مشاجراتشان چه کنند ؟! آیا شبهات و اختلافاتِ دینى را همچنان واگذارند تا فتنه‏ها پدید آید و خون‏ها ریخته شود و بنیادشان را براندازد و زندگى ‏ها را فلج سازد ؟!۴ . آنچه را گفتیم زمینه‏ ساز آن است که آیه مذکور را جور دیگرى بفهمیم ، از این رو مى ‏گوییم :اوّلاً : این آیه ، بر عصمت پیامبر صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله دلالت مى ‏کند ؛ زیرا خداى متعال به طور مطلق ، به طاعتِ پیامبر فرا مى ‏خواند . اگر آن حضرت معصیت یا خطا مى‏ کرد ، عصیان و نافرمانى از او مطلوب بود (و خواسته مى ‏شد) و در نتیجه ، میان این دو گزاره ، تناقض پدید مى ‏آمد .ثانیاً : همین دلیل ، بر عصمتِ «اولوا الأمر» نیز دلالت دارد ؛ زیرا خداى به طورمطلق (بى ‏هیچ شرطى) به فرمانبردارى از آنان فرمان داده است . اگر آنان دچار خطا ومعصیت مى ‏شدند ، امکان نداشت خدا به طور مطلق به طاعتشان امر کند به گونه‏اى که شامل حالِ خطا و معصیت هم بشود ، بلکه در صورتِ معصیت ، به نافرمانى از آنها امر مى ‏کرد ؛ و پیداست که امر به طاعت و امر به معصیت با هم جمع نمى ‏شوند [ یعنى از سویى بگوید از صاحبان اَمر ، فرمان برید و از دیگر سو بگوید آنان را فرمان نبرید ] .از یاد نبریم که خداى متعال ـ در این آیه ـ جداگانه فرمود : «خدا را اطاعت کنید»سپس با یک اَمر ، طاعتِ پیامبر و اولوا الأمر را خواست و فرمود :« وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولى الأَمْرِ مِنْکُمْ » ؛پیامبر و صاحبان امر از خودتان را فرمان برید .شاید فرق میانِ این دو ، این باشد که براى پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله دو جنبه هست :یک : پیامبر دین و شریعت خدا را از سوى او به مردم ابلاغ مى ‏کند .دو : نظرات و تدبیرهایى را که به صواب مى ‏بیند به کار مى‏گیرد و احکامى را که به حکومت و ولایتِ او مرتبط است ، اجرا مى ‏کند .امّا «اولوا الأمر» چنین نیست ؛ زیرا آنان از وى [ و ارتباط با خدا به وسیله جبرئیل ]بهره‏اى ندارند و تنها پاسدارانِ و حاملانِ شریعت‏ اند و دین را که از کتاب خدا و ازپیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله دریافت کرده اند ، به مردم مى‏ رسانند .از این رو ، تصدیق اولوا الأمر و اَخذِ شریعت از آنها و فرمانْ‏برى از آنان در آنچه به حکومت و تدبیر آنها مربوط مى‏ شود ، واجب است .ثالثاً : آیاتى که در پى این آیه هست روشن مى ‏سازد که مشاجره‏اى که خداى متعال از مردم خواسته آن را به خدا و رسول بازگردانند ، اختلاف در احکام الهى است . در چنین مسائلى ، مراجعه به طاغوت جایز نمى ‏باشد ؛ زیرا به گمراهى و کفرِ انسان مى‏ انجامد . براى حلّ درگیرى ‏هایى که به احکامِ خدا مربوط ‏اند ، باید به خدا و رسول(یعنى کتاب و سنّت) رجوع کرد . هنگامى که «أُولوا الأمر» حافظِ احکام و مصون از خطا در احکامِ الهى باشند ، رجوع به آنها براى دریافت حکم ، رجوع به حکم خدا در قرآن و رجوع به سنّتى است که پیامبر بنیان نهاد و بیان کرد و به مردم رساند .. .رابعاً : این آیه ، مشخص نمى ‏سازد که «اُولوا الأمر» چه کسانى ‏اند و چگونه نصب شدند و چه کسى آنان را بدین منصب گمارد و ولایت امر مردم را به آنان سپرد .در این زمینه ، باید به آیاتى رجوع کرد که بیانگر این امرند … چرا شما به حدیث غدیر مراجعه نمى ‏کنید ؟!خدا به رسولش فرمود :« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ وَإِن لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ » ؛اى پیامبر ، آنچه را از پروردگارت سوى تو نازل شده ، ابلاغ کن ؛ اگر این کار را نکنى ، رسالت او را نرسانده‏اى ! و خدا تو را از گزند مردم [ در پناه خویش ] نگه مى ‏دارد ، به راستى که خدا گروه کافران را هدایت نمى ‏کند .یا چرا به این آیه نمى ‏نگرید که فرمود :« إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ » ؛همانا ولى (و سرپرست) شما خدا و رسول اوست و آن اهل ایمانى که نماز را به پا مى‏ دارند و در حال رکوع زکات مى‏ پردازند .این رکوع کنندگان که خدا ـ پس از ولایت خود و رسولش ـ بر ایشان ولایت قرارداد ، چه کسانى‏ اند ؟!به همین اندازه بسنده مى‏ کنیم ؛ سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد .

۱۱ محرّم ۱۴۳۱ هجرى جعفر مرتضى عاملى

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


7 × نُه =

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>