عادت مسلمانان بر زیارت آرامگاههاى خویشاوندان ودوستانشان و بندگان صالحان خدا ـ شهدا و علما و اولیا ـ از صدر اسلام تا زمان ما جارى است ، و به ویژه در شبهاى جمعه ؛ زیرا براى تقرُّب به خداى متعال ، بر قبرستانها وارد مى شوند جهتِ قرائت قرآن ـ آن قدر که مُیَسَّر شود ـ و تقدیم خیرات و هدیه کردن ثواب به ارواح مردگان .و هیچ یک از مسلمانان از این سیره صالح و سنّت پسندیده که برگرفته از روایات معتبر مشهورى است ـ که به بعضى از آنها در جاهاى مختلف این کتاب اشاره کردیم ـ
جدا نشده و دورى نگزیده است .در بحث ذیل ، نمونه هایى از دو کتاب سترگ را که اثر دو شخصیت ممتاز وبرجسته از بزرگان حنابله است ، نقل مى کنیم ؛ این دو عبارت اند از : کتاب «الذیل على طبقات الحنابلة» ، اثر ابن رجب[۱] (م ۷۹۵ ه) ، و کتاب «شَذَراتُ الذهب» اثر ابن عماد حنبلى [۲] (م ۱۰۸۹ ه) .ما تنها به همین دو کتاب بسنده کردیم تا ردّمان بر وهّابیّون ـ کسانى که انتسابشان را به امام احمد ادّعا مى کنند و مسلمانان را از زیارت بازمى دارند ـ رساتر و سودمندتر باشد .
۱ . ابن عماد در رشته حوادثِ سال ۵۱ ه مى نویسد :در این سال … ابو ایّوب انصارى ، در قسطنطینیّه ـ در حالى که آنجا را محاصره کردند ـ درگذشت ؛ قبر او زیر باروى آن شهر است ، از آن آب برمى دارند و تبرُّک مى جویند[۳] .
۲ . و در حوادث سال ۹۵ ه مى گوید :و [ در این سال ] ابن جُبَیر کشته شد ، در حالى که ۴۹ سال داشت ؛ قبر اودر «واسط» است ، به آن تبرُّک جسته مى شود[۴] .
۳ . و در نامه اى کسانى که در سال ۲۰۳ درگذشتند ، مى نویسد :در این سال ، على بن موسى الرضا ، امام ابوالحسن وفات کرد … او درطوس مشهد بزرگى دارد که زیارتگاه است[۵] .
۴ . و در حوادث سال ۲۳۳ ، یحیى بن ایّوب مقابرى را ذکر مى کند ، و در حاشیه کتاب مى نویسد :و او را «مقابرى » گفته اند به جهت آنکه زاهد و پارسا بود و زیاد به زیارت گورستان مى رفت[۶] .
۵ . و از کسانى که در سال ۳۴۸ درگذشتند ، فقیه حافظ ، شیخ حنابله در عراق ،نجاد، ابوبکر احمد بن سلیمان بغدادى را مى شمارد،ودر ضمنترجمه او آورده است:نجاد گفت : از نزد او برخاستم ، پس رهسپار قبر احمد شدم او را زیارت کردم آن گاه بازگشتم[۷] .
۶ . و در حوادث سال ۳۷۴ ، کسانى را که در این سال وفات کردند مى آورد ، ومى گوید :در این سال ابو یحیى نباته ـ خطیب الخطباء ـ درگذشت … او مردىصالح بود ، پیامبر صرا در [ هنگام ] خواب در گورستان به خواب دیدکه به او فرمود : « مرحبا به خطیب الخطباء» و او را به خود نزدیک ساخت و در دهانش تُف کرد ، از این رو دهان او تا زمانى که مُرد بوىمشک مى داد ؛ و آن حضرت با دست اشاره به قبرستان کرد و گفت : «اى خطیب چگونه [ با آنان ] سخن گفتى ؟» خطیب مى گوید ، گفتم :[ سخنى که ] خبر نمى دهند به آنچه سویش بازگشتند ، و اگر توان سخن گفتن داشتند آن را بر زبان مى آوردند …[۸] .
۷ . در ترجمه على بن محمّد بن عبدالرحمن بغدادى ،ابوالحسن ، معروف به آمدى بغدادى ، مى گوید :و در آمد فقه درس مى داد تا اینکه در سال ۴۶۷ یا ۴۶۸ ه درگذشت ، وقبرش در آنجا زیارت مى شود …[۹] .
۸ . و در ترجمه شریف عبدالخالق بن عیسى بن احمد ، ابو جعفر هاشمى عبّاسى ،مى نویسد :مردم ملازم قبرش شدند ، و در هر شب چهارشنبه نزد او بیدارمى ماندند وچند ختم را به جا مى آوردند … و چند ماه پیوسته بر این شیوه بودند تا اینکه زمستان درآمد و سرما آنان را مانع شد ؛ گفته اند که در این مدت بر قبر او ده هزار ختم [ قرآن ] خوانده شد[۱۰] .
۹ و در ترجمه ابوالفرج ، عبدالواحد بن محمّد بن على شیرازى مقدسى ، آمده است :در روز یکشنبه ، ۲۸ ذى حجّه سال ۴۸۶ ه در دمشق وفات کرد ، و درمقبرة باب الصغیر دفن شد ، قبر او زیارتگاه مشهورى است[۱۱] .
۱۰ . و در ترجمه شیخ عبدالقادر جیلانى مى گوید :و قبر او ، در مدرسهاش به بغداد ، زیارتگاه آشکارى است[۱۲] .
۱۱ . و در ترجمه عثمان بن مرزوق ، ابو عمر قرشى، مى نویسد :وى در گورستان شرقى قبر شافعى دفن شد ، و قبرش زیارتگاه ماست[۱۳] .
۱۲ . و امام ناصح الدین بن حنبلى ، از شیخش نصر بن فتیان بن مطر نهروانى بغدادى ـ معروف به ابن منى ـ یاد مى کند ، و مى گوید :… ما همراه او در بعض سالها قبر امام احمد را زیارت مى کردیم[۱۴] .
۱۳ . ابوالفتح ، نصر بن فتیان نهروانى بغدادى ـ معروف به ابن منى ـ وصیّت کرد که در خانه بعض اهل [ و خانواده ] او ، کنار مسجدش ، دفن شود ؛ از این رو [ جنازه اش ] به آن مکان حمل شد و در آنجا دفن گردید ، و براى زیارت مردم جایى از مسجد به قبرش گشوده شد[۱۵] .
۱۴ . شیخ ابو عمر ، محمّد بن احمد بن محمّد بن قُدامه مقدسى ، عصر هر جمعه ،قبور را زیارت مى کرد[۱۶] .
۱۵ . شیخ عماد الدین ، ابراهیم بن عبدالواحد مقدسى دمشقى ، بر دعاء روزچهارشنبه بین [ نماز ] ظهر و عصر ، در مقابر شهداء ، مواظبت داشت[۱۷] .
۱۶ . ابن رجب مى گوید :خط حافظ ذهبى را خواندم [ که نوشته بود : ] شنیدم از رفیقمان ابو ظاهراحمد دریبى [ او گفت : ] شنیدم از شیخ ابراهیم بن احمد بن حاتم ـ و بااو قبر شیخ موفق[۱۸] را زیارت کردم …[۱۹] .
۱۷ . و در ترجمه ابو زکریّا ، یحیى بن یوسف بن یحیى انصارى صرصرى ،مى نویسد :قبرش را در قریه «صرصر»[۲۰] زیارت کردم ، آن گاه که در سال ۷۴۹ به حجاز روانه شدیم [۲۱] .
۱۸ . و در ترجمه شمس الدین ، محمّد بن شیخ احمد سقّاء ، مى گوید :در مقبره امام احمد دفن شد … و اهل بغداد مدتى به آن مقبره رفت و آمد داشت[۲۲] .
[۱] . زین الدین ، ابوالفرج ، عبدالرحمن بن احمد بن رجب بن حسن بن محمّد بن مسعود بغدادى دمشقى حنبلى ۷۳۶ ـ ۷۹۵ ه ، در دمشق وفات یافت و در باب الصغیر دفن شد ؛ از مصنّفات اوست : ذیل طبقات الحنابله ؛ لطائف المعارف فى المواعظ ؛ شرح صحیح الترمذى (معجم المؤلّفین ۵ : ۱۱۸) .
[۲] . ابو الفلاح ، عبدالحى بن احمد بن محمّد بن عماد عکرى دمشقى صالحى حنبلى ، معروف به ابن عماد ۱۰۳۲ ـ ۱۰۸۹ ه در صالحیه دمشق به دنیا آمد و در مکه درگذشت ؛ از آثار اوست : شَذَرات الذهب ؛ بُغیة ُولى النُّهى ؛ شرح البدیعیّة (معجم المؤلّفین ۵ : ۱۰۷) .
[۳] . شذرات الذهب ۱ : ۵۷ .
[۴] . همان ۱ : ۱۱۰ .
[۵] . شَذَرات الذهب ۲ : ۶ .
[۶] . همان ۲ : ۷۹ .
[۷] . همان ۲ : ۳۷۷ .
[۸] . همان ۳ : ۸۳ .
[۹] . الذیل على طبقات الحنابله ۱ : ۹ ، رقم ۵ .
[۱۰] . همان ۱ : ۲۳ ـ ۲۴ ، رقم ۱۱ .
[۱۱] . همان ۱ : ۷۱ ، رقم ۲۸ .
[۱۲] . همان ۱ : ۳۰۰ ، رقم ۱۳۴ .
[۱۳] . همان ۱ : ۳۱۱ ، رقم ۱۳۹ .
[۱۴] . همان ۱ : ۳۶۰ ، رقم ۱۷۵ .
[۱۵] . همان ۱ : ۳۶۴ ، رقم ۱۷۵ .
[۱۶] . همان ۲ : ۵۴ ، رقم ۲۲۹ .
[۱۷] . همان ۲ : ۱۰۰ ، رقم ۲۵۵ .
[۱۸] . شیخ موفق الدین ، ابو محمّد ، عبداللّه بن احمد بن محمّد بن قُدامه مقدسى ، پیش از این درصفحه … رقم … ترجمه اش گذشت .
[۱۹] . الذیل على طبقات الحنابله ۲ : ۱۳۸ ، رقم ۲۷۲ .
[۲۰] . «صرصر» در راه حاجیان از [ طرف ] بغداد واقع شده است ، در قدیم «قصر الدیر» یا «صرصر الدیر» نامیده مى شد معجم البلدان ۳ : ۴۰۱ .
[۲۱] . الذیل على طبقات الحنباله ۲ : ۲۶۳ ، رقم ۳۶۹ .