زیارت پیامبر اکرم ص به عنوان یکى از عباداتى که براستحباب آن تأکید شده است ، در بسیارى از کتابهاى فقهى و روایى آمده است ؛ افزون بر فصول فقهى بى شمار و کتابهاى مستقلى که این موضوع ـ به شکل خاص ـ در آنها بررسى شده است ، فقهاء به طور ویژه در بحث حجّ به آن پرداخته اند .ما در اینجا گزیده اى از آراء فقهاى اسلام را در این مسئله نقل مى کنیم و در آغاز ،بعضى از نظرات فقهاى اصحابمان را ـ امامیه جعفریه ـ مى آوریم ؛ ابتدا نظر شیخ صدوق (م۳۸۱ ه) ، و سپس دیگر فقها تا عصر کنونى .
و در این گزینش به اقوال بیست شخصیت برجسته از عالمان بزرگمان بسنده مى کنیم که درباره استحباب زیارت قبر خاتم پیامبران ص مى باشد .پس از آن به آراء فقهاى مذاهب مختلف اهل سنّت (شافعى ، حنفى ، مالکى ، حنبلى و دیگران) مى پردازیم ، و مجموعهاى از اقوال آنها را مى آوریم .و از آنجا که استقصاى کاملى که دربردارنده اقوال همه علماى امّت باشد ـ که براستحباب زیارت پیامبر ص دلالت دارد ـ در این کتاب محدود فراهم نیست وگنجایش آن را ندارد ، به کمترین حدى که مقصود را برساند بسنده مى کنیم تا پرده از دیدگان بعضى کنار رود و حقیقت براى آنها روشن گردد .
آ . فقها و علماى شیعه
۱ . محمّد بن على صدوق[۱] در «الهدایة : ۲۵۵» ـ بعد از ذکر حج و وداع بیت ـ مى گوید :آن گاه قبر پیامبر و قبور ائمّه را ـ صلوات اللّه علیهم اجمعین ـ در مدینه زیارت مى کنى .
۲ . محمّد بن محمّد مفید[۲] در «الفصول المختاره : ۱۳۰» مى گوید :مسلماان بر وجوب زیارت رسول خدا ص اجماع دارند ، حتى روایت کرده اند که : «هرکه حج گزارد و به عمد آن حضرت را زیارت نکند ، به او جفا کرده است» …[۳] .شیخ مفید در کتاب مزارِ خود بابى را آورده است با این عنوان : «وجوب زیارت الحسین صلوات اللّه علیه»[۴] .
۳ . محمّد بن حسن طوسى [۵] در «المبسوط ۱ : ۳۸۶» مى گوید :هنگامى که انسان از مکه بیرون مى آید باید متوجه مدینه شود [ و به سمت مدینه رود ] براى زیارت پیامبر ص .
۴ . محمّد بن ادریس حلّى [۶] در «السرائر ۱ : ۶۵۴» مى گوید :زیارت رسول خدا ص … از سنّتهاى مُؤَکَّد و از عبادات بزرگ است در هر جمعه یا هر شهر یا هر سال اگر این کار ممکن باشد ، وگرنه در طول عمر یک بار .
۵ .محمّد بن على طوسى (ابن حمزه)[۷] در «الوسیله : ۱۹۶» مى گوید :و زمانى که انسان بخواهد حج گزارد و از راه عراق آید ، اَوْلى و بهتر آن است که ابتدا پیامبر ص را زیارت کند ؛ و اگر آن را به تأخیر اندازد و در آغاز حج گزارد ، [ باید ] به راه مدینه بازگردد و آن حضرت را زیارت کند .
۶ . جعفر بن حسن حلّى [۸] در «شرائع الإسلام ۱ : ۲۷۸» مى گوید :زیارت پیامبر ص براى حاجیان مُستحب مُؤکَّد است .و در «المختصر النافع : ۹۸» مى گوید :مستحب است زیارت پیامبر ص استحبابى مؤَکَّد .
۷ . همین قول را علاّمه حلّى ، حسن بن یوسف[۹] در «قواعد الأحکام ۱ : ۴۴۹»آورده است .
۸ . و نیز علاّمه در «تذکرة الفقهاء ۸ : ۴۴۹» مى گوید :زیارت رسول خدا ص مستحب است .و در «إرشاد الأذهان ۱ : ۳۳۹» همین سخن را گفته است .
۹ . محمّد بن حسن حلّى [۱۰] در «ایضاح الفوائد ۱ : ۳۱۸» مى گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مُؤَکَّد است .
۱۰ . همین سخن را على بنحسین کرکى [۱۱] در«جامع المقاصد ۳:۲۷۳»آورده است.
۱۱ . احمد بن محمّد اردبیلى [۱۲] در «مجمع الفائدة والبرهان ۷ : ۴۲۹» مى گوید :زیارت پیامبر ص مستحب است … دلیل آن واضح مى باشد ؛ و این استحباب اجماعى است ، و اخبار در ترغیب و ثواب آن ، به راستى زیاد است .
۱۲ . محمّد بن على عاملى [۱۳] در «مدارک الأحکام ۸ : ۲۷۷» مى گوید :در مؤکَّد بودن استحباب [ زیارت قبر پیامبر ] شکّى وجود ندارد .
۱۴ . محمّد محسن فیض کاشانى [۱۵] در «مفاتیح الشرائع ۱ : ۳۹۵ و۴۴۵» مى گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مؤکّد است ، به ویژه براى حاجیان ، بلکه بسا بعضى از صحاح به وجوب آن اشعار دارد .
۱۵ . محمّد باقر مجلسى در «تحفة الزائر : ۲» مى گوید :به مقتضاى اَخبار و احادیث زیادى که فراتر از حدّ شمارش است ، زیارت رسول برگزیده خدا و ائمّه ابرار ـ صلوات اللّه علیهم اجمعین ـ از بزرگترین عبادات و والاترین وسایل قرب به خداست .مجلسى رحمه الله در بحار الأنوار ، کتاب خاصّى را به زیارات اختصاص داده است .
۱۶ . محمّد بن حسن ، فاضل هندى [۱۶] در «کشف اللثام ۶ : ۲۷۲» مى گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مُؤَکَّد است … و امکان وجوب آن هست ، به جهت آنکه امام صادق علیه السلام ـ در روایت صحیح حفص بن بخترى ـ فرمود : «اگر مردم حج را واگذارند ، باید والى آنان را به این کار وادارد وبه اقامت گزیدن نزد او ؛ و اگر مردم زیارت پیامبر ص را ترک کنند ، باید والى آنها را مجبور به این کار سازد …»[۱۷] .
۱۷ . شیخ یوسف بحرانى [۱۸] در «الحدائق الناضره ۱۷ : ۴۰۱» مى گوید :در اینکه زیارت قبر پیامبر ص مستحبّ مؤکَّد است شکّى نیست ، و این تأکید در حقّ حاجیان افزون مى شود .
۱۸ . سیّد على طباطبائى [۱۹] در «ریاض المسائل ۱ : ۳۳» مى گوید :زیارت پیامبر ص مستحبى است که بر آن تأکید شده است .
۱۹ . محمّد بن حسن نجفى [۲۰] در «جواهر الکلام ۲۰ : ۷۹ ـ ۸۰» مى گوید :زیارت پیامبر ص ـ به ویژه براى حج گزارندگان ـ به جماع و ضرورت دین ، مستحبّ مؤکَّد است .
۲۰ . سیّد احمد خوانسارى [۲۱] در «جامع المدارک ۲ : ۵۵۳» مى گوید :و امّا استحباب زیارت پیامبر ص از ضروریات دین شمرده شده است .
ب . فقهاء علماى اهل سنّت
علماى عامّه نیز در مسئله زیارت رسول اکرم ص ـ در کتابهاى بزرگ فقهى وروائى شان و در کتابهاى سیره و تاریخ ـ بحث کرده اند ، و در آنها [ مسلمانان را ] بر زیارت پیامبر ص برانگیخته اند[۲۲] .آنچه در ذیل مى آید نمونه هایى از اقوال علما و فقهاى عامّه در این خصوص است:
۱ . ابو عبداللّه ، محمّد ، حکیم ترمذى [۲۳] در «نوار الأُصول ۱ : ۳۲۰» مى نویسد :اصل ۱۱۲ … زیارت قبر او ص هجرت ناچاران است ؛ سویش هجرت مى کنند ، به جهت حرمت زیارتشان شفاعت آنها واجب مى شود ؛ وشفاعت براى کسى که گناهان او را هلاک ساخته است .
۲ . ابوالحسن، على بن محمّد ماوردى [۲۴] در «الأحکام السلطانیّة والولایات الدینیّة:۱۰۹» مى نویسد :آن گاه که سوى آنان آمد ، براى زیارت قبر رسول خدا ص راهى مدینه شد تا جمعِ میان حجّ خانه خدا ـ عزّ وجلّ ـ و زیارت قبر رسول اللّه ص برایشان فراهم آید [ و نیز ] به جهت رعایتِ حرمت آن حضرت وبپادارى حقوق فرمان بَرى اش ؛ و اگر این کار از واجبات حج نباشد ازامور مستحبِ شرع است و از عادات پسندیده حجگزاران ؛ نافع از ابن عمر روایت کرده که رسول خدا ص فرمود : « هر که قبر مرا زیارت کند شفاعتم برایش واجب مى شود» .
۳ . قاضى ابو یَعْلى ، محمّد بن حسین فرّاء[۲۵] در «الأحکام السلطانیّه : ۱۱۱»مى نویسد :و هنگامى که مردم حَجّشان را گزاردند ، چند روزى را مهلتشان داد که بر حسب عادت به علائقه ها و خواسته هاشان برسند ، و براى خروج درتنگنا و فشارشان قرار نداد تا آسیبشان برساند ؛ پس آن گاه که سوى آنان بازگشت ، به راه مدینه رهسپار شد براى زیارت قبر رسول خدا ص ، به جهت رعایت حرمت آن حضرت و انجامِ حقوق طاعتش ؛ اگر این کار از واجبات حج نباشد از مندوباتى است که در شرع مستحب مى باشد ؛ و از عادتهاى پسندیده حاجیان است ؛ عمر از پیامبر روایت کرده که فرمود : «هرکس قبر من را زیارت کند ، شفاعتم بر او واجب مى شود» .
۴ . قاضى عیاض در «الشفا بتعریف حقوق المصطفى :۲۹۶» مى گوید : زیارت قبر آن حضرت علیه السلام از سنّتهاى مسلمین است ، اجماع بر آن وجود دارد ، و فضیلتى است که بر آن ترغیب شده .و در صفحه ۳۰۰ به نقل از مالک در «المبسوط» مى نویسد :براى کسى که از سفر باز مى آید یا راهى سفر است ، اشکالى ندارد که نزد قبر پیامبر ص بایستد و برایش نماز گزارد و دعا کند .
۵ . عبداللّه بن قدامه[۲۶] در «المُغنى » ۳ : ۵۸۸» مى نویسد :زیارت قبر پیامبر ص مستحب است ، زیرا دارقُطنى به اِسنادش از عمر روایت کرده که رسول خدا ص فرمود : «هرکه حجّ گزارد و بعد از وفاتم قبر مرا زیارت کند ، مانند آن است که در حیاتم مرا زیارت کرده است» .
۶ . عبداللّه بن قدامه در «المقنع فى فقه امام السنّة احمد بن حنبل الشیبانى : ۸۲»مى گوید :پس آن گاه که از حج فارغ شد ، براى او زیارت قبر پیامبر ص مستحب است .
۷ . عبدالرحمن بن ابراهیم مقدسى [۲۷] در «العدّة شرح العمدة فى فقه امام السنّة احمد بن حنبل الشیبانى : ۲۰۵» مى نویسد :براى کسى که حج گزارد زیارت قبر پیامبر ص مستحب است .
۸ . عبدالکریم بن محمّد رافعى [۲۸] در «فتح العزیز فى شرح الوجیز ۷ : ۴۱۷»مى گوید :… و اینکه پس از فراغ از حجّ ، قبر رسول خدا ص را زیارت کند ، از آن حضرت روایت شده که فرمود : «هرکه مرا پس از مرگم زیارت کند چنان است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده ؛ و هرکه قبر مرا زیارت کند ، بهشت پاداش اوست» .
۹ . ابو زکریّا ، محیى الدین ، یحیى بن شرف نووى در کتاب «الأذکار : ۲۰۴»مى گوید :بدان که براى هر حج گزارنده سزاوار است به زیارت رسول خدا ص روى آورد ؛ خواه آن حضرت در طریق و مسیر او باشد یا نباشد ؛ زیرا زیارت پیامبر ص از مهمترین وسایل قرب [ به خدا ] و سودمندترین مَساعى و کارها و برترین خواسته هاست .و در کتابش «المجموع فى شرح المهذَّب ۸ : ۱۹۹» مى نویسد : مُصَنِّف مى گوید : زیارت قبر رسول خدا ص مستحب است ؛ زیرا ابن عبّاس رضى الله عنه از پیامبر ص روایت کرده که فرمود : «هرکه قبر مرازیارت کند ، شفاعت من بر او واجب مى شود» .در صفحه ۲۰۱ ، مى نویسد :بدان که زیارت قبر رسول خدا ص از مهمترین وسایل قرب وکامیاب ترین مَساعى و کوشش هاست ؛ پس آن گاه که حاجیان و عمره گزاران از مکّه منصرف شدند ، برایشان مستحب مؤکّد است که براى زیارت آن حضرت ، متوجّه مدینه شوند .
۱۰عبدالرحمن بن قدامه[۲۹] در «الشرح الکبیر ۳ : ۴۹۴» مانند آنچه را پیش از این در رقم ۴ از مغنى نقل شد ، آورده است .
۱۱ . احمد بن محمّد قسطلانى در «المواهب اللدنیّه بالمنح المحمّدیّه ۳ : ۴۰۳ ـ۴۰۴» مى گوید :بدان که زیارت قبر شریفش از بزرگترین وسایل قُرب [ به خدا ] وامیدوارترین طاعات و راه به بالاترین درجات است ؛ و هرکه جز این را معتقد باشد از گرودنه اسلام بیرون رفته است ، و خدا و رسولش و جماعت علماى اَعلام را مخالفت کرده است .
۱۲ . زکریّا انصارى [۳۰] در «فتح الوهّاب بشرح منهج الطُّلاّب ۱ : ۱۴۸ ـ ۱۴۹»مى نویسد :زیارت قبر پیامبر ص سنّت است ، هرچند حاجى و عمره گزار نباشد .
۱۳ . محمّد شربینى خطیب در «مغنى المحتاج ۱ : ۶۸۸» مى گوید :زیارت قبر رسول خدا ص سنّت است ؛ به جهت سخن خود آن حضرت که فرمود : «هرکه قبرم را زیارت کند شفاعتم بر او واجب مى شود» پس زیارت قبرش از برترین راههاى نزدیکى [ به خدا ] است ، اگرچه شخص حج و عمره بجا نیاورد ، چه آن به طور مطلق مندوب مى باشد .و در «الإقناع فى حلّ ألفاظ أبى شجاع : ۲۵۸» مى نویسد :زیارت قبر پیامبر ص سنّت است ، اگرچه شخصى حاجى و عمره گزار نباشد .
۱۴ . احمد بن عبدالعزیز ملیبارى هندى [۳۱] در «فتح المعین : ۲۹۸» مى گوید :زیارت قبر پیامبر ص سنّتى است مؤکَّد ، هرچند براى غیر حاجّ وعمره گزار ؛ به جهت احادیثى که در فضل آن رسیده است .
۱۵ . عبدالرحمن شیخى زاده[۳۲] در «مجمع الأنهر فى شرح ملتقى الأبحر ۱ : ۱۵۷»مى نویسد :از نیکوترین مندوبات ، بلکه به درجه واجبات نزدیک مى شود ، زیارت قبر پیامبر و سرورمان محمّد ص .
۱۶ . علاء الدین حصکفى حنفى [۳۳] در «الدرّ المختار فى شرح تنویر الأبصار ۲ :۶۸۹» مى گوید :زیارت قبر آن حضرت مندوب است ، بلکه گفته اند براى کسى که توانمندى دارد واجب است .
۱۷ . محمّد بن على شوکانى در «نیل الأوطار ، شرح منتقى الأخبار من أحادیث سیّدالأخیار ۵ : ۹۴ ـ ۹۷» مى گوید :درباره زیارت قبر پیامبر ص نظرات عالمان مختلف است : جمهورعلما گفته اند مندوب است ، و بعضى از مالکیّه و ظاهریّه به وجوب آن قائل اند ؛ حنفیّه گفته اند که ، نزدیک به واجبات است ، و ابن تیمیّه حنبلى ـ نوه مصنِّف ـ معروف به شیخ الإسلام آن را نا مشروع دانسته ، و بعضى حنابله ، در این فتوا ، از او پیروى کرده اند .آن که زیارت را مشروع مى داند ، احتجاج کرده به اینکه : رسم و شیوه مسلمانانى که رهسپار حج اند ، در همه زمانها ـ با وجود اختلاف درسرزمین و مذاهب ـ پیوسته این بوده که به مدینه مشرّفه ، به قصدزیارت پیامبر ص درآیند ، و این را از برترین اعمال مى شمرند ، و نقل نشده که احدى این کار را بر آنان انکار کند ؛ از این رو [ مسأله ] اجماعى است .
۱۸ . محمّد امین ، مشهور به ابن عابدین در «حاشیة ردّالمختار ۲ : ۶۸۸ ـ ۶۹۰»مى نویسد :سخن مصنّف که [ مى گوید زیارت پیامبر ] «مندوب است» یعنى به اجماع مسلمانان ـ چنان که در اللباب آمده است ؛ و اینکه به حافظ ابن تیمیّه حنبلى نسبت داده شده که قائل به نهى از آن [ زیارت ] است ،بعضى علما گفته اند صحّت ندارد …قول مصنّف که مى گوید «بلکه گفته شده ، آن واجب است» در شرح اللباب آن را آورده ، و گفته : چنان که آن را در «الدرّة المُضیئة فى الزیارة المصطفویّة» بیان کردم …آرى ، عبارت «اللباب» و «الفتح» و «شرح المختار» این است که زیارت قبر آن حضرت براى کسى که سعه دارد ، نزدیک به وجوب است .
۱۹ . سیّد بکرى دمیاطى [۳۴] در حاشیه «إعانة الطالبین على حلّ ألفاظ فتح المعین ۲ :۴۸۹» مى گوید :در این سخن که مصنّف گفته است : «فائدة : زیارت قبر پیامبر ص سنّتى مؤکّد است» … شروع به سخن کرده دربارهئ چیزى که حقّ مؤکّد بر هرمسلمانى ـ به ویژه حاجیان ـ است ، و آن زیارت سیّد ما رسول اللّه ص مى باشد …بدان که علما در آن اختلاف دارند ، بسیارى بر آناند که آن سنّت مؤکّداست ، و [ در سخن ]بعضشان وجوب جارى شده ، و برخى از عالمان آن بعض را یارى رسانده اند .و این سخن که : «اگرچه براى غیر حاجى و عمره گزار» ، غایت براى تأکید در سنّت بودن زیارت است ؛ لیکن براى این دو [ حاجى وعمره گزار ] فزونى تأکید را دربر دارد ؛ زیرا بیشتر حاجیان از سرزمینهاى دور مى آیند ، از این رو زشت است که به مدینه نزدیک شوند و پیامبر را زیارت نکنند ؛ و به جهت این حدیث که [ پیامبر ص فرمود ] : «هرکه حج گزارد و مرا زیارت نکند ، به من ستم کرده است» .
۲۰ . حصنى دمشقى [۳۵] ، در «دفع الشبه عن الرسول والرساله : ۱۶۹» مى نویسد :زیارت قبر آن حضرت ازسنّتهاى اجماعى و مطلوب میان مسلمانان است .و در صفحه ۱۸۴ مى گوید :بعض ائمّه گفته اند : و امّا زیارت قبر پیامبر ص را اَحَدى انکار نکرده است ، و در سفر سوى آن نزاعى نشده است ؛ و سفر حاجیان به آن در سَلَف و خَلَف (پیشینیان و پسینیان)پیوسته جریان داشته است . و در صفحه ۱۸۶ مى نویسد :حنفیّه گفته اند : زیارت قبر پیامبر ص از برترین مندوبات و مستحبّات است ، بلکه به درجه واجبات نزدیک مى شود ؛ و از کسانى که به آن تصریح کرده اند ابو منصور محمّد کرمانى در مناسکش مى باشد ، و امام عبداللّه بن محمود در شرح المختار .و امامام ابوالعبّاس سروجى مى گوید : آن گاه که حاجى از مکّه ـ شرّفهااللّه تعالى ـ منصرف شد باید متوجّه طیبه ، مدینه رسول اللّه ص شودبراى زیارت قبر آن حضرت ؛ زیرا آن از کارسازترین مساعى [ براى برآورده شدن حاجتها ] است … .ابن خطّاب محفوظ کلواذى حنبلى در کتابش الهدایة ـ در آخر باب«صفة الحج» ـ مى نویسد :براى حاجى زیارت قبر پیامبر ص مستحب است .و در صفحه ۱۸۷ مى گوید :از ابو عمران مالکى نقل شده که : زیارت قبر پیامبر ص واجب است … .
۲۱ . منصور بن یونس بهوتى [۳۶] در «کشّاف القناع ۲ : ۶۰۱» مى نویسد :و زمانى که حاجى از حج فارغ شود ، زیارت پیامبر ص براى اومستحب است .
[۱] . شیخ اجلّ اَقدم ، ابو جعفر ، محمّد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمّى ، به برکت دعاى امام صاحب الزمان عجّل اللّه فرجه به دنیا آمد و در سال ۳۸۱ ه درگذشت ، تصانیف زیادى دارد ، مشهورترین آنها کتاب «مَن لا یحضُرهُ الفقیه» است ، که یکى از کتابهاى چهارگانه اى مى باشد که در طول قرنها مدار استنباط احکام است بنگرید به مقدمه کتاب «الهدایة» چاپ مؤسسه امام هادى علیه السلام .
[۲] . شیخ ابو عبداللّه ، محمّد بن محمّد بن نعمان بن عبدالسلام بغدادى ۳۶۳ ـ ۴۱۳ ه در شب بیست و سوم رمضان ـ در بغداد ـ وفات کرد ، و سیّد مرتضى بر او نماز گزارد ؛ شیخ مفید قدس سره داراى محاسن بسیار و مناقب فراوانى است ، او حافظه اى قوى و تیز داشت و حاضر جواب بود ، روایات بسیارى مى دانست و فقیهى متکلّم بود ؛ مؤلّفات زیادى دارد که یکى از آنها کتاب «المقنعه» است (نگاه کنید به ، الکنى والألقاب ۳ : ۱۹۷ ـ ۱۹۸) .
[۳] . در بحار الأنوار ۱۰ : ۴۴۱ ، این عبارت نقل شده و در آن لفظ «وجوب» نیامده است .
[۴] . مزار مفید : ۲۶ ، باب ۹ .
[۵] . شیخ الطائفه ـ که هرگاه لفظ شیخ مطلق آورده شود وى مقصود است ـ ابو جعفر محمّد بن حسنبن على طوسى ، فقیه ، محدّث ، رجالى و مُفَسّر است ؛ تألیفات زیادى دارد ، از جمله : تهذیب ،استبصار ، نهایه … وى در ماه رمضان سال ۳۸۵ به دنیا آمد و در شب دوشنبه ، ۲۲ محرم سال ۴۶۰ از دنیا رفت ، قبر او هم اکنون ـ در نجف اشرف ـ مزار معروفى است در مسجدى که به مسجد طوسى موسوم است بنگرید به ، الکنى والألقاب ۲ : ۳۹۴ .
[۶] . شیخ محمّد بن احمد بن ادریس حلّى از فقهاء بزرگ حلّه است ؛ کتاب «مختصر البیان» و«السرائر الحاوى لتحریر الفتاوى » از اوست ، در سال ۵۹۸ ه در سن ۵۵ سالگى در گذشت بنگرید به ، الکنى والألقاب ۱ : ۲۱۰ .
[۷] . عماد الدین محمّد بن على بن محمّد طوسى مشهدى ، فقیهى عالم ، و فاضل و واعظ بود ،تصانیفى دارد از جمله: الوسیله؛ الرائع فى الشرائع ؛ الثاقب فى المناقب الکنى والألقاب ۱ : ۲۶۷٫
[۸] . شیخ اجلّ ، ابوالقاسم ، نجم الدین ، جعفر بن حسن بن یحیى بن سعید حلّى ، مشهور به محقّق حلّى ، صاحب تصانیف مشهور است از جمله : شرائع الاسلام ؛ المختصر النافع ؛ المعتبر ؛ و در سال ۶۰۲ به دنیا آمد و در روز پنجشنبه ، ۱۳ ربیع الآخر سال ۶۷۶ ه درگذشت الکنى والألقاب ۳ : ۱۵۴ ـ ۱۵۶ .
[۹] . شیخ فقیه ، ابو منصور ، حسن بن سدیدالدین ، یوسف بن على بن مطهّر حلّى ، معروف به علاّمه ـ که هرگاه لفظ علاّمه مطلق آید وى مقصود است ـ در هر علمى کتاب نوشت ، در سال ۶۴۸ به دنیا آمد ، و در روز شنبه ۲۱ محرم الحرام سال ۷۲۶ از دنیا رفت ، و ـ در نجف اشرف ـ در جوار امیرالمؤمنین علیهالسلام دفن شد ؛ قبر او آشکار است و زیارت مى شود الکنى والألقاب ۲ : ۴۷۷ ـ ۴۸۰٫
[۱۰] . ابوطالب محمّد بن حسن بن یوسف بن على بن مُطهّر حلّى ، فخر المُحَقّقین ، در جمادى الأُولى سال ۹۸۲ زاده شد و در جمادى الثانى سال ۷۷۱ وفات کرد ؛ وى از شخصیّتهاى برجسته شیعه و از ثقات و فقهاى طائفه است ، بلندمرتبه و داراى علم فراوان مى باشد ، از پدرش علاّمه روایت مى کند و کتابهایى دارد ، از جمله : ایضاح الفوائد فى حلّ مشکلات القواعد ؛ حاشیة الإرشاد … نگاه کنید به ، الکنى والألقاب ۳ : ۱۶ ، و معجم رجال الحدیث ۱۵ : ۲۵۳ ، رقم ۱۰۵۱۵ .
[۱۱] . شیخ اجل ، نور الدین على بن عبدالعالى کَرَکى عاملى ، ملقّب به محقّق ثانى ، داراى مصنّفات مشهورى است ، از جمله : جامع المقاصد فى شرح القواعد ؛ وى در روز شنبه ۱۸ ذى حجّه سال ۹۴۰ ه درگذشت الکنى والألقاب ۳ : ۱۶۱ .
[۱۲] . محقّق فقیه ، مولا احمد بن محمّد اَردبیلى ، شأنى بزرگ و منزلتى رفیع داشت ، او پارساترین وعابدترین و پرهیزکاترین فرد زمان خود بود ، و در صفر سال ۹۹۳ در مشهد مقدس غروى ، وفات کرد ؛ و قبرش آشکار است و زیارت مى شود ؛ از کتابهاى اوست : آیات الأحکام ؛ مجمع الفائدة والبرهان فى شرح إرشاد الأذهان الکنى والألقاب ۳ : ۲۰۱ .
[۱۳] . سیّد شمس الدین ، محمّد بن على بن حسین ،ابوالحسن موسوى عاملى جبعى ، صاحب کتاب «مدارک الأحکام فى شرح شرائع الإسلام» در سال ۹۴۶ به دنیا آمد و در شب دهم ماه ربیع الأوّلا ، سال ۱۰۰۹ ه درگذشت اعیان الشیعه ۱۰ : ۶ .
[۱۴] . مولا محمّد باقر بن محمّد مؤمن خراسانى سبزوارى ، عالم فاضل ، محقّق متکلّم جلیل ، فقیه ومُحدِّث جلیل القدر ،صاحب کتاب «ذخیرة المعاد فى شرح الإرشاد» در سال ۱۰۹۰ در سن ۷۲ سالگى درگذشت ریاض العلماء ۵ : ۴۴ ـ ۴۵ .
[۱۵] . محمّد بن مرتضى ، مَدعوّ به مولا محسن کاشانى ، صاحب تصانیف زیاد مشهورى است ، مانند :الوافى ؛ الصافى ؛ الشافى ؛ المحجّة البیضاء ؛ علم الیقین ، و دیگر کتابها که نزدیک به ۱۰۰ تصنیف مى رسد ؛ و در سال ۱۰۹۱ در شهر کاشان وفات یافت و در همان جا به خاک سپرده شد الکنى والألقاب ۳ : ۳۹ ـ ۴۱ .
[۱۶]شیخ اجلّ ، بهاء الدین ، محمّد بن حسن بن محمّد اصبهانى ، تحصیل علوم معقول و منقول را ـ پیش از آنکه سیزده ساله شود ـ کامل کرد ، و هنوز دوازده ساله نشده بود که به تألیف پرداخت ، تصانیف او به هشتاد اثر مى رسد ؛ در سال ۱۱۳۲ ه به اصفهان درگذشت ، و در مقبره «تخت فولاد» به خاک سپرده شد الکنى والألقاب ۳ : ۱۱ .
[۱۷] . فروع کافى ۴ : ۲۷۲ ، حدیث ۱ .
[۱۸] . مُحدِّث فقیه ، شیخ یوسف ـ نوه علاّمه شیخ احمد بن ابراهیم درازى بحرانى ـ ۱۱۰۷ ـ ۱۱۸۶ ه صاحب کتاب « الحدائق الناضرة فى احکام العترة الطاهرة» کسى است که از علم فراوانى پرده برداشت و علوم بسیارى را مى دانست و در فقه و حدیث تَبَحُّر داشت ؛ وى در قریه «ماحوز» به دنیا آمد ، و در روز شنبه ، چهارم ربیع الاول ، درگذشت ، و در حائر شریف ، به رواق حسینى اطهر ، در پایین پاى ِ شهداء دفن شد ؛ نگاه کنید به مقدمه «الحدائق الناضره» .
[۱۹] . محقّق بزرگ ، سیّد على ، فرزند سیّد محمّد على ، فرزند ابو المعالى صغیر ، فرزند ابو المعالى کبیر ، برادر سیّد عبدالکریم ، جدّ بحر العلوم ، طباطبائى حائرى ۱۱۶۱ ـ ۱۲۳۱ ه در دوازدهم ربیع اول ، در کاظمیّه به دنیا آمد ، و در حائر شریف ، به رواق حسینى اطهر ، در پایین پاى شهدا ـ کنار بحرانى و وحید بهبهانى قدّست اسرارهم ـ دفن شد ، تصانیفى دارد ، از جمله : «ریاض المسائل» ، «شرح صلاة المفاتیح» (اعیان الشیعه ۸ : ۳۱۴ ـ ۳۱۵) .
[۲۰] . علاّمه ، فقیه امامیه ، شیخ محمّد حسن ، فرزند شیخ باقر نجفى ، صاحب کتاب «جواهر الکلام فى شرح شرائع الاسلام» است که مانند آن در اسلام تألیف نشده است ، تا آنجا که از بعضِ علما حکایت شده که گفت : اگر مُورّخ زمان اومى خواست حوادث عجیب دورانش را ثبت کند ، حادثه اى شگفت انگیزتر از نگارش این کتاب نمى یافت .این کتاب تا زمان حاضر ، تکیهگاه مجتهدان و محصّلان امامیّه در هر [ جا و ] مکانى است ؛ وى در سال ۱۲۶۶ ه ـ در حالى که سنّش از ۷۰ گذشته بود ـ وفات کرد ، و در مسجدش به نجف اشرف به خاک سپرده شد ؛ بر قبر او قُبّهاى معروف است اعیان الشیعه ۹ : ۱۴۹ .
[۲۱] . آیة اللّه سیّد احمد بن سیّد یوسف بن سیّد محمّد مهدى موسوى خوانسارى در ۱۸ محرّم سال۱۳۰۹ هجرى در شهر «خوانسار» زاده شد ، و در ۲۷ ربیع الثانى سال ۱۴۰۵ در تهران وفات کرد .امام خمینى قدسسره به مناسبت رحلت او در بارهاش مى گوید : این عالم جلیل و بزرگ و مرجع مُعَظَّم ، پیوسته در حوزه هاى علمیّه و مجامع دینى داراى مقام رفیع و عالى بود ، و عمر شریفش را در راه تدریس و تربیت و علم و عمل سپرى ساخت ؛ وى حقّ بزرگى بر حوزهها دارد … نگاه کنید به ، صحیفه نور ۱۹ : ۸۹ ، و ستارگان حرم ۱ : ۲۰۹ ـ ۲۳۹ .
[۲۲] . رجوع کنید به «شفاء السقام فى زیارة خیر الأنام : ۶۳ ـ ۸۰ ، باب ۴» اثر تقى الدین سُبکى شافعى ؛وى باب چهارم کتاب را تحت این عنوان آورده است : «متن عبارت علما درباره استحباب زیارت قبر سیّد ما رسول اللّه ص ، و بیان اینکه آن میان مسلمانان اجماعى است» .
[۲۳] . ابو عبداللّه ، محمّد بن على بن حسن بن بشر ، حکیم ترمذى ، در سال ۳۱۸ درگذشت ، وى داراى مؤلّفات زیادى است ، از جمله : «سبب التکبیر فى الصلاة» ، «العقل والهوى » ، «صفة القلوب» ، و جز آن [ دیگر کتابها ] ؛ بنگرید به ، طبقات الشافعیّة الکبرى سُبکى ۲ : ۲۴۵ ، رقم ۵۹ ، و مقدّمه کتابِ «نوادر الأُصول» .
[۲۴] . ابوالحسن ، على بن محمّد بن حبیب بصرى ، معروف به ماوردى ، در سال ۳۶۴ ه به دنیا آمد و در ربیع الأوّل سال ۴۵۰ ه درگذشت و در مقبره باب حرب دفن شد ؛ از تصانیف اوست : الحاوى الکبیر ؛ تفسیر القرآن الکریم ؛ الأحکام السلطانیّه … معجم المؤلّفین ۷ : ۱۸۹ .
[۲۵] . ابو یعلى ، محمّد بن حسین یا حسن بن محمّد بن خلف فرّاء بغدادى حنبلى ، در سال ۳۸۰ زاده شد ، و در ۲۰ رمضان سال ۴۵۸ ه وفات کرد ؛ از آثار اوست : احکام القرآن ؛ الأحکام السلطانیّه (معجم المؤلّفین ۹ : ۲۵۴) .
[۲۶] . عبداللّه بن احمد بن قدامه ، جماعیلى مقدسى ، سپس دمشقى حنبلى ، ابو محمّد ، مُوَفَّق الدین۵۴۱ ـ ۶۳۰ ه از بزرگان فقهاى حنابله است ؛ آثارى دارد ، از جمله : المغنى ـ که شرح مختصر حزقى در فقه است ـ روضة الناظر (در اصول فقه) ، المنقع ـ که در دو جلد مى باشد و همه این آثار به چاپ رسیده است ـ … الکافى فى الفقه (۴ جلد) ؛ العمدة … .ابن قدامه در «جماعیل» ـ از روستاهاى نابلُس در فلسطین ـ زاده شد ، در دمشق علم آموخت ، و در سال ۵۶۱ رهسپار بغداد شد و در آنجا ۴ سال ماند ، و بعد به دمشق بازگشت و در آن وفات کرد (الأعلام ـ زرکلى ـ ۴ : ۶۷) .
[۲۷] . بهاء الدین ، ابو محمّد ، عبدالرحمن بن ابراهیم بن احمد بن عبدالرحمن مقدسى حنبلى ، در قریه «ساویا» ـ از مناطق نابلس در فلسطین ـ در سال ۵۵۶ ه به دنیا آمد ، و در ۷ ذى حجه سال ۶۲۴ ه درگذشت ؛ و در دامنه [ کوه ] « قاسیون » ـ در صالحیه دمشق ـ دفن شد ؛ از آثار اوست : شرح کتاب العمدة ، و شرح کتاب المقنع ؛ نگاه کنید به ، معجم المؤلّفین ۵ : ۱۱۲ ؛ الأعلام زرکلى ۳ : ۲۹۲ ؛ شَذَرات الذهب ۵ : ۱۱۴ .
[۲۸] . عبدالکریم بن محمّد بن عبدالکریم ، ابوالقاسم رافعى قزوینى ۵۵۷ ـ ۶۲۳ ه از فقهاى برجسته شافعى است ،مجلس درسى در قزوین داشت که در آن تفسیر و حدیث و … مى گفت ؛ از آثار اوست : فتح العزیز فى شرح الوجیز (اثر غزالى ) که چاپ شده است ، شرح مسند الشافعى (الأعلام ـ زرکلى ـ ۴ : ۵۵) .
[۲۹] . عبدالرحمن بن محمّد بن احمد بن قدامه مقدسى جماعیلى حنبلى ، ابوالفرج ، شمس الدین ۵۹۷ ـ ۶۸۲ ه از اَعیان فقهاى حنبلى است ، در دمشق زاده شد و در آن وفات کرد ؛ او نخستین کسى است که قضاوت حنابله را عهدهدار شد … آثارى دارد ، از جمله آنها کتاب «الشافى » است که شرح بزرگى بر «المقنع» در فقه حنبلى است و به چاپ رسیده است الأعلام ۳ : ۳۲۹ ، و بنگرید به ، البدایة والنهایه ۱۳ : ۳۵۴ .
[۳۰] . زکریّا بن محمّد بن احمد بن زکریّا انصارى سنیکى قادرى اَزهرى شافعى ، زین الدین ، ابو یحیى ۸۲۶ ـ ۹۲۶ ه عالمى است که در فقه و فرائض و تفسیر و قرائتها و تجوید ، دست دارد و سهیم است … از آثار زیاد اوست : شرح مختصر المزنى ، در فروع فقه شافعى ؛ و حاشیه بر تفسیر بیضاوى (معجم المؤلّفین ۴ : ۱۸۲) .
[۳۱] . زین الدین عبدالعزیز بن زین الدین ملیبارى حنفى از اعلام قرن دهم هجرى داراى تصانیفى است : إرشاد العباد الى سبیل الرشاد ؛ مختصر فى احادیث ذکر الموت ؛ بنگرید به ، معجم المؤلّفین ۴ : ۱۹۳ ؛ الأعلام ۳ : ۶۴ .
[۳۲] . عبدالرحمن بن محمّد بن سلیمان ، معروف به شیخى زاده ـ و [ نیز ] به او داماد گفته مى شود ـ فقیهى است حنفى ، اهل «کلیبولى » در ترکیه ، به سال ۱۰۷۸ درگذشت ، از آثار اوست : مجمع الأنهر فى شرح ملتقى الأبحر ؛ نظم الفرائد فى مسائل الخلاف الأعلام ۳ : ۳۳۲ .
[۳۳] . علاء الدین ، محمّد بن على بن محمّد ، حصکفى دمشقى ، عالم محدّث نحوى است ، در دمشق تدریس مى کرد و فتوا مى داد ؛ شمارى از آثار او در کتابهاى تراجم آمده است ، در سال ۱۰۸۸ وفات کرد الکنى والألقاب ۲ : ۱۸۲ .
[۳۴] . ابوبکر ، عثمان بن محمّد شطا دمیاطى بکرى الشافعى ، ساکن مکّه ، داراى تصانیف زیادى است ، از جمله : اعانة الطالبین ، الدرر البهیّة ، کفایة الأتقیاء … . در سال ۱۳۰۰ زنده بود معجم المؤلّفین ۶ : ۲۷۰ .
[۳۵] . ابوبکر بن محمّد بن عبدالمؤمن بن حریز بن معلّى ، حسینى حصنى ، تقى الدین ۷۵۲ ـ ۸۲۹ ه فقیهى پارسا از اهل دمشق است ، منسوب به «الحصن» ـ از قریههاى حوران ـ تألیفات زیادى دارد ، از آنهاست : کفایة الأخیار ، که به آن «الغایة» در فقه شافعى را شرح کرده است ؛ و «دفع شُبهة مَن شَبَّهَ وتَمَرَّدَ ونَسَبَ ذلک إلى الإمام احمد» ، هر دو کتاب چاپ شده است (الأعلام ۲ : ۶۹) .
[۳۶] . منصور بن یونس بن صلاح الدین بن حسن بن احمد بن على بن ادریس بهوتى حنبلى ۱۰۰۰ ـ۱۰۵۱ ه فقیهى [ حنبلى ] است … از آثار اوست : کشف القناع عن الإقناع ؛ المنح الشافیة ؛ عمدة الطالب معجم المؤلّفین ۱۳ : ۲۲ .و در «الأعلام ۷ : ۳۰۷» آمده است : … شیخ حنابله به مصر در دوران خود بود ، کتابهایى دارد … و «کشّاف القناع عن متن الإقناع للحجاوى ـ ط» .