احادیث و روایاتى که از پیامبر اکرم ص و ائمّه معصومین علیهم السلام نقل شده ، میزان اهمیّت زیارت را در خطّ مشى اسلامى روشن مى سازد .نظر به اَسانید زیاد و طُرُق گوناگون این احادیث ، بسیارى از مُصَنَّفات و کتابها به آنها پرداخته اند ، بلکه دهها تألیف به بررسى و تشویق آنها اختصاص یافته است ؛ مانند کتاب «رفع المنارة بتخریج أحادیث التوسُّل والزیارة» ، «کامل الزیارات» ، و دیگرکتابهاى زیادى که دلالت دارند این رسمِ مذهبى کانونِ اهتمام و رعایت عالمان بزرگ امّت و فقیهان مى باشد ، و این همّت ورزى و کوشایى از قرآن و سنّت نبوى شریف ، به ارث رسیده است .
ما در بحثمان نمونه هایى از احادیث عامه و خاصه را مى آوریم تا اهمیت و عظیمت زیارت مَرْقَد پاک پیامبر ص و آرامگاههاى مقدس اهل بیت علیهم السلام را دریابیم ؛و همچنین مُتَعرّض بعضى از روایاتى مى شویم که در کتابهاى اهل سنّت درباره زیارت قبور و به ویژه زیارت قبور شهداى اُحُد ، آمده است ؛ تا براى خواننده گرامى آگاهى روشن و بى شائبه بر مشروعیّت زیارت فراهم آید .و در این میان بیان مى کنیم که زیارت از اعمال مستحب به شمار مى رود[۱] و ازعبادتهایى است که انسان را به خداى متعال نزدیک مى سازد[۲] ؛ زیرا شارع مقدّس اسلام براى آن عنایت ویژه در نظر گرفته است .
آ . گزیدهاى از احادیث شیعه درباره زیارت رسول اکرم ص
۱ . براى ما حدیث کرد ابوالحسن ، موسى بن اسماعیل ، فرزند موسى بن جعفر ،گفت : براى ما حدیث کرد پدرم از پدرش از جدّش جعفر بن محمّد ، از پدرش ، ازعلى بن حسین علیهما السلام که گفت ، رسول خدا ص فرمود :هرکه قبر مرا پس از مرگم زیارت کند [ در اجر و ثواب ] مانند کسى است که درزمان حیاتم سوى من هجرت کند ؛ پس اگر نتوانید به زیارتم بیایید به من سلام بفرستید ، چه آن به من مى رسد[۳] .
۲ . از مَسْعَدَة بن صدقه ، از جعفر بن محمّد علیهماالسلام از پدرش روایت شده که پیامبر ص فرمود : هرکه در حال حیات و ممات مرا زیارت کند ، روز قیامت شفیع اویم[۴] .
۳ . از ابى حجر أسلمى ، از ابو عبداللّه [ امام صادق ] علیه السلام روایت شده که پیامبر ص فرمود :هرکه براى حج به مکّه آید و مرا در مدینه زیارت نکند ، روز قیامت ، از او دورى مى گزینم ؛ و هرکه براى زیارت نزدم آید شفاعتش بر من واجب مى شود ، و هرکه شفاعتم بر او واجب گردد بهشت بر او واجب شود .و هرکه در یکى از دو حرم ـ مکّه و مدینه ـ بمیرد ، مورد تعرُّض و حسابرسى قرار نمى گیرد .و هرکه در حال هجرت به سوى خداى بزرگ درگذرد ، روز قیامت با اصحاب بَدْرمحشور مى شود[۵] .
۴ . از عبداللّه بن حسن ، از پدرش ، از على بن ابى طالب علیه السلام روایت شده که رسول خدا ص فرمود : هرکه مرا بعد از وفاتم زیارت کند مانند کسى است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است ، و در روز قیامت من گواه و شفیع اویم[۶] .
۵ . محمّد بن سنان ، از محمّد بن على ، به طور مرفوع ، روایت کرده که رسول خدا ص فرمود : اى على ، هرکس مرا در زمان حیات یا پس از مرگم زیارت کند ، یا تورا در زمان حیات و بعد از مرگت زیارت کند ، یا دو فرزندت را در زمان حیات یا پس از مرگشان زیارت کند ، ضمانت مى کنم که او را از جاهاى هولناک و سختى هاى قیامت برهانم ، حتى او را هم درجه خودم گردانم [ که با من باشد [۷]] .
۶ . ابراهیم بن عبداللّه روایت کرده که ، حسن بن على علیهماا لسلام پرسید : اى رسول ، براى آن کس که ما را زیارت کند چه پاداشى هست ؟ فرمود : هرکه مرا یا پدرت یا برادرت رایا تو را در زمان حیات یا ممات زیارت کند ، حق است بر من که او را در روز قیامت [ از هلاکتها ] نجات دهم[۸] .
۷ . عبداللّه بن سنان ، از ابو عبداللّه علیه السلام روایت مى کند که ، آن هنگام که حسین بن على در خانه رسول خدا ص بود ناگهان سرش را بلند کرد و پرسید : اى پدر چه ثوابى است براى کسى که تو را پس از مرگت زیارت کند ؟ فرمود : فرزندم ، هرکه پس ازمرگم به عنوان زائر نزدم بیاید جاى او بهشت است ؛ و هرکه بعد از مرگت به عنوان زائر نزد تو بیاید پاداش او بهشت مى باشد[۹] .
۸ . از معلّى ابو شهاب روایت شده که حسین علیه السلام از رسول خدا ص پرسید : اى پدر ، چه چیزى براى کسى است که تو را زیارت کند ؟ فرمود : اى فرزندم ، هرکه در حال حیات یا ممات مرا ، یا پدرت را ، یا برادرت را ، یا تو را زیارت کند ، بر من سزاواراست که او را روز قیامت زیارت کنم و از گناهانش او را خلاص سازم[۱۰] .
۹ . از صفوان بن سلیم ، از پدرش ، از پیامبر ص روایت شده که فرمود : هرکه مرادر زمان حیات یا بعد از درگذشتم زیارت کند ، روز قیامت ، هم جَوار من است[۱۱] .
۱۰ . از داود رقّى روایت شده که از ابو عبداللّه علیه السلام شنید که مى فرمود : خدا خَلقى رابیشتر از ملائکه نیافریده است ، هر شبان گاه هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود مى آیندو تا طلوع فجر خانه خدا را طواف مى کنند ، آن گاه سوى قبر پیامبر ص مى روند و براو سلام مى فرستند ، پس از آن نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام مى آیند ، و بر او سلام مى فرستند ، سپس نزد قبر حسن مى آیند و بر او سلام مى کنند ، و بعد از آن ، نزد قبرحسین مى آیند و بر او سلام مى فرستند ، آن گاه پیش از آنکه خورشید طلوع کند به آسمان بالا مى روند .در این هنگام هفتاد هزار فرشته روز فرود مى آیند ، روز را به طواف بیت الحرام مى گذرانند ، نزدیک غروب خورشید سوى قبر پیامبر مى روند و بر او سلام مى فرستند ، پس از آن نزد قبر امیر المؤمنین مى آیند و بر او سلام مى کنند ، سپس نزد قبر حسن مى آیند و بر او سلام مى فرستند ، و بعد از آن نزد قبر حسین مى آیند و بر او سلام مى کنند ؛ آن گاه پیش از آنکه خورشید غروب کند به آسمان بالا مى روند[۱۲] .
۱۱ . از ابو بصیر و محمّد بن مسلم ، از امام صادق علیه السلام ، از پدرانش ، از على علیه السلام روایت شده که فرمود … آن گاه که براى [ زیارت ] خانه خدا بیرون آمدید ، حجّتان را با[ زیارت ] رسول خدا کامل کنید ؛ زیرا ترک [ زیارت ] پیامبر جفاست ، و شما به آن امرشدید ؛ و حجّتان را تمام کنید به وسیله [ زیارت ] قبورى که خداى بزرگ حقّ آنها را و زیارتشان را بر شما لازم کرده است ، و در این مکانها [ از خدا ] روزى بطلبید[۱۳] .
۱۲ . از زید شَحّام روایت شده که گفت از امام صادق علیه السلام پرسیدم : براى کسى که رسول خدا را زیارت کند چه چیزى [ اَجر و منزلتى ] است ؟ فرمود : مانند کسى است که خداى بزرگ را بالاى عرش زیارت کرده است ؛ پرسیدم : براى آن که یکى از شما را زیارت کند چه پاداشى است ؟ فرمود : مانند کسى که رسول خدا را زیارت کرده است[۱۴] .
۱۳ . از ابن ابى نَجران روایت شده که گفت ، به امام باقر علیه السلام گفتم : فدایت شوم ، چه پاداشى است براى کسى که با قصد ، رسول خدا را زیارت کند ؟ فرمود : براى او بهشت است [۱۵] .
۱۴ . از فُضَیل بن یَسار روایت شده که امام باقر علیه السلام فرمود : زیارت قبر حسین و زیارت قبر رسول خدا و زیارت قبور شهداء [ اُحُد ] برابرى مى کند با [ گزاردن ] حجّى مقبول با رسول خدا ص[۱۶] .
ب . گزیده اى از احادیث اهل سنّت درباره زیارت رسول اکرم ص
۱ . از ابن عمر روایت شده که ، رسول خدا ص فرمود : هرکه قبر مرا زیارت کند شفاعتم بر او واجب مى شود[۱۷] .
۲ . از اَنس بن مالک روایت شده که رسول خدا ص فرمود : هرکه به حساب خدا[ و براى خشنودى و رضاى او ] مرا در مدینه زیارت کند ، در روز قیامت گواه و شفیع او خواهم بود [۱۸] .
۳ . از ابن عمر روایت شده که پیامبر ص فرمود : هرکه به عنوان زائر نزد من آید و هیچ کار و نیازى جز زیارت من او را به آمدن در مدینه واندارد[۱۹] ، بر من سزاوار است که روز قیامت براى او شفیع باشم[۲۰] .
۴ . از ابن عمر روایت شده که رسول خدا ص فرمود : هرکه حج گزارد ، و پس ازوفاتم قبر مرا زیارت کند ، چنان است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است[۲۱] .
۵ . از مردى از آل حاطب ، از حاطب روایت شده که رسول خدا ص فرمود : هرکه پس از مرگم مرا زیارت کند گویا در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است ، و هرکه در حَرَمین [ مکه و مدینه ] بمیرد ، روز قیامت در زمره کسانى مبعوث مى شود که [ ازعذاب ] ایمن اند[۲۲] .
۶ . از ابن عمر ـ به طور مرفوع [ یعنى متصل به پیامبر ] ـ روایت شده [ که پیامبر ص فرمود ] : هرکه حج گزارد و مرا زیارت کند ، به من جفا کرده است[۲۳] .
۷ . از ابن عبّاس روایت شده [ که پیامبر ص فرمود ] : هرکه به مکّه حجّ گزارد آن گاه[ به قصد زیارت ] به مسجد من آید ، برایش دو حجّ مَبرُور [ حجّى که شبه هاى در آن نباشد و از هر نظر درست و بى عیب و نقص باشد ] نوشته مى شود[۲۴]
۸ . از على بن ابى طالب علیه السلام روایت شده که : هرکس قبر رسول خدا ص را زیارت کند [ فرداى قیامت ] در جَوار [ و همسایگى ] او خواهد بود[۲۵] .
۹ . از اَنَس بن مالک روایت شده که ، رسول خدا ص فرمود : هرکه در یکى از دوحَرَم [ مسجد الحرام در مکه و مسجد پیامبر در مدینه ] بمیرد ، روز قیامت در زمره ایمن شدگان برانگیخته مى شود[۲۶] .
۱۰ . روایت شده که پیامبر ص فرمود : هرکه قبر مرا زیارت کند براى او بهشت [ به عنوان پاداش ] مى باشد[۲۷] .
۱۱ . از ابو هُرَیْرَه ، از رسول خدا ص روایت شده که فرمود : احدى بر من سلام نمى فرستد جز اینکه خداى بزرگ روحم را به من باز مى گرداند تا جواب سلام او رادهم[۲۸] .
۱۲ . از ابو هُرَیره نقل شده که ، رسول خدا ص فرمود : هرکه نزد قبرم بر من صلوات فرستد ، آن را مى شنوم ؛ و هرکه از دور بر من صلوات فرستد ، به من رسانده مى شود[۲۹] .
۱۳ . از ابن عمر روایت شده که ، رسول خدا ص فرمود : هرکه پس از مرگم مرازیارت کند چنان است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است ؛ و هرکه بعد از مرگم مُجاور من شود گویا در زمان حیاتم مُجاور من بوده است[۳۰] .
۱۴ . مردى از آل عمر ، از عمر روایت کرد که گفت شنیدم رسول خدا ص مى فرمود : هرکه قبر مرا زیارت کند ـ یا فرمود : هرکه مرا زیارت کند ـ [ روز قیامت ] شفیع اویم ، یا گواه او مى باشم ؛ و هرکه در یکى از دو حرم بمیرد ، خدا او را در روز قیامت در زمره ایمن یافتگان برمى انگیزد[۳۱] .
ج . گزیده اى از احادیث اهل سنّت درباره زیارت شُهَداء
۱ . از سهل بن سعد روایت شده که ، رسول خدا ص کنار کشته گان اُحُد ایستاد وگفت : براى این شهیدان ـ روز قیامت ـ نزد خداى بزرگ [ به خیر و نیکى ] شهادت دهید ؛ نزد آنان بیایید و زیارتشان کنید و بر آنان سلام فرستید ؛ سوگند به آن که جانم به دست اوست ، هیچ کس بر آنان ـ تا روز قیامت ـ سلام نمى فرستد مگر اینکه برایش امید [ نجات یا بهشت ] دارم ؛ یا فرمود : جز اینکه سلامش را پاسخ مى دهند[۳۲] .
۲ . از ابو هُرَیْرَه روایت شده که ، رسول خدا ص هنگامى که از اُحُد باز مى گشت ، بر مُصْعَب بن عُمَیر گذشت که کشته شده بود و در راه پیامبر قرار داشت ؛ رسول خدا کنار او ایستاد و برایش دعا کرد و این آیه را خواند : « مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً »[۳۳] از مؤمنان مردانى اند که در پیمانى که با خدا بستند راست گفتند ؛ بعضشان آن را به پایان رساندند و بعضى منتظرند ، و هیچ نوع تبدیلى در آن ایجاد نکردند . آن گاه رسول خدا ص فرمود : شهادت مى دهم که اینان [ از والاترین ] شهداءاند ، نزد خدا ، در روز قیامت ؛ پس نزد آنها بیایید و زیارتشان کنید ؛ سوگند به آن که جانم به دست اوست ، اَحَدى بر آنها تا روز قیامت سلام نمى فرستد جز اینکه جواب سلام را بر او بازمى گردانند[۳۴] .
۳ . ابو سعید خُدرى کنار قبر حمزه مى ایستاد و [ قرآن ] مى خواند ، و مثل آن رامى گفت[۳۵] .
۴ . سعد بن ابى وقّاص سوى آنچه در بیابان براى او بود مى رفت ، و از پشتِ قبورشهداء مى آمد و سه بار مى گفت :«السلام علیکم» ، و مى گفت : احدى بر آنان سلام نمى کند جز اینکه ـ تا روز قیامت ـ سلام را بر او برمى گردانند[۳۶] .
۵ . ابو هُرَیْرَه و عبداللّه بن عُمَر به اُحُد مى رفتند ، و برشهداى اُحُد سلام مى فرستادند[۳۷] .
۶ . از عبداللّه بن عُمَر روایت شده که گفت : هرکه بر این شهداء بگذرد و بر آنان سلام فرستد ، پیوسته تا روز قیامت سلام را بر او باز مى گردانند[۳۸] .
د . گزیده اى از احادیث اهل سنّت درباره زیارت قبور
۱ . از ابو سعید خدرى روایت شده که رسول خدا ص فرمود : شما را از زیارت قبرها نهى کردم[۳۹] ! پس از این ، آنها را زیارت کنید ، و نگویید پوسیدند و از بین رفتند و نیست شدند [۴۰] .
۲ . از عبداللّه از پیامبر ص روایت شده که فرمود : من شما را از زیارت قبرهابازداشتم ، پس آنها را زیارت کنید[۴۱] .
۳ . از ابن مسعود روایت شده که رسول خدا ص فرمود : شما را از زیارت گورها نهى کردم ! پس از این ، آنها را زیارت کنید ، چه آنها در دنیا انسان را پارسا مى سازد و آخرت را به یاد مى آورد[۴۲] .
۴ . از ابن بُرَیْدَه ، از پدرش ، از رسول خدا ص روایت شده که فرمود …. ومن شمارا از سه چیز بازداشتم : از زیارت قبور ، پس آنها را زیارت کنید تا زیارتشان خیر را به یادتان آورد[۴۳] … .
۵ . از ابو هُرَیْرَه ، از رسول خدا ص روایت شده که فرمود : هیچ بنده اى به قبر مردى که در دنیا او را مى شناخته ، نمى گذرد و سلام بر او نمى کند مگر اینکه او را مى شناسد و سلام را بر او بازمى گرداند[۴۴] .
۶ . از ثوبان روایت شده که رسول خدا ص فرمود : من شما را از زیارت قبرها نهى کردم ، پس آنها را زیارت کنید ، وزیارتتان را براى آنها صلات [ و دعا ] برایشان و استغفار براى آنان قرار دهید[۴۵] .
۷ . از عائشه ، از ابوبکر روایت شده که گفت ، شنیدم رسول خدا مى فرمود : هرکه ، در هر جمعه ، قبر پدر و مادرش را زیارت کند ، و نزد آنها قرآن بخواند ـ یا نزد قبر او[ پدرش ] «یس» را بخواند ـ به عدد هر آیه یا حرفى [ از قرآن ، گناهانش ] آمرزیده مى شود[۴۶] .
۸ . از ابن عبّاس روایت شده که ، رسول خدا ص به قبور مدینه گذشت ، سوى آنان رو آورد و فرمود :سلام بر شما اى اهل گورها ، خدا ما و شما را بیامرزد ؛ شما پیش از ما رفتید و ما درپى مى آییم .ابو عیسى مى گوید : حدیث ابن عبّاس ، حدیثى است حَسَن و غریب[۴۷] .
۹ . از ابن عبّاس روایت شده که ، … فاطمه رضى اللّه عنها کنار قبر رقیّه مى گریت ،پس رسولخدا ص با دست ـ یا گفت : با جامه ـ اشکها را از صورت او پاک مى کرد[۴۸]. ابن شاهین بغدادى مى نویسد :شیخ گفت : [ حدیث ] نهى از زیارت قبور ، صحیح است ؛ و حدیث [ وارد شده ] در اباحه زیارت قبرها [ نیز ] صحیح مى باشد ؛ و این حدیثِ ناسخ سخنِ اول است[۴۹] .و شربینى مى گوید :زیارت قبرهایى که مسلمانان در آن [ دفن شده ] اند ، به اجماع ، براى مردان مندوب است ؛ زیارت قبور نهى شده بود ، سپس نسخ گردید ؛ به دلیل قول پیامبر ص که فرمود : «شما را از زیارت گورها نهى کردم ، پس آنها را زیارت کنید» … .نهى از زیارت قبور ، در آغاز ، تنها به جهت نزدیکى عهدِ آنان به جاهلیت بود ، پس چون قواعد اسلام استقرار یافت و امر آنان مشهورشد ، پیامبر مردم را به زیارت قبرها امر کرد .قاضى ابو طیّب ، در تعلیق [ حاشیه ] خود ، مطلبى را آورده که چکیده اش این است : خویشاوند و دوستى که زیارتش در زمان حیات او مستحب است ، پس از مرگ زیارتش سُنّت است آن چنان که در حال حیات بود[۵۰] . از این روایات و اَقوال نتیجه مى گیریم که : اگر این سخن از پیامبر بزرگوار ص درست باشد که او بسا در صدر اسلام از زیارت قبور نهى کرد ، لیکن بعد از صدراسلام ، این حکم را نسخ کرد ؛ و پس از آن امر جائز ، بلکه مستحب شد ؛ زیرا پیامبر ص مردم را بر اهتمام به آن برانگیخت و تشویق کرد .
[۱] . رجوع کنید به ، السقام فى زیارة خیر الأنام تقى الدین سبکى شافعى : ۶۳ ، باب چهارم ، در نصوص علماء بر استحباب زیارت قبر سیّد ما رسول اللّه ص ، و بیان اینکه آن میان مسلمانان اجماعى [ و مسلّم ] است . [۲] . رجوع کنید به همان ، ص۸۰ ، باب پنجم ، در تقریر اینکه زیارت مایه تقرّب است ، و دلیل آن کتاب است و سنّت و اجماع و قیاس . [۳] . کامل الزیارات ۱۴ ، باب ۲ ، حدیث ۱۷ . [۴] . قرب الإسناد حمیرى : ۶۵ ، حدیث ۲۰۵ ؛ و به نقل از آن در وسایل الشیعه ۱۴ : ۳۳۶ ، حدیث ۹ ،و بحار الأنوار ۱۰۰ : ۱۳۹ ، حدیث ۲ . ۵] . فروع کافى ۴ : ۵۴۸ ، حدیث ۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۴۹ ، رقم ۱۰۴ . [۶] . کامل الزیارات : ۱۳ ، باب ۲ ، حدیث ۱۷ ، ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۴ ، رقم ۱۱۸ . [۷] . فروع کافى ۴ : ۵۷۹ ، حدیث ۲ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۲ ، رقم ۱۱۱ . [۸] . تهذیب الأحکام ۶ : ۴۰ ، حدیث ۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۴ ، رقم ۱۱۶ . [۹] . کامل الزیارات : ۱۰ ، باب ۱ ، حدیث۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۲ ، رقم ۱۱۲ . [۱۰] . فروع کافى ۴ : ۵۴۸ ، حدیث ۴ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۱ ، رقم ۱۱۰ . [۱۱] . کامل الزیارات : ۱۳ ، باب ۲ ، حدیث ۱۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۰ ، رقم ۱۰۸ . [۱۲] . ثواب الأعمال : ۱۲۱ ، حدیث ۴۶ ؛ کامل الزیارات : ۱۱۴ ، باب ۳۹ ، حدیث ۲ ؛ المزار الکبیر : ۴۷۲ط : ۳۳۶ ؛ وسائل الشیعه ۱۴ : ۴۲۱ ، حدیث ۲۹ ؛ البحار ۱۰۰ : ۱۱۷ ، حدیث ۸ . [۱۳] . الخصال : ۶۱۶ ، ضمن حدیث ۱۰ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۶۰ ، رقم ۱۳۶ . [۱۴] . فروع کافى ۴ : ۵۸۵ ، حدیث ۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۶۴ ، رقم ۱۴۶ . [۱۵] . فروع کافى ۴ : ۵۴۸ ، حدیث ۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیه مالسلام ۱ : ۶۷ ، رقم ۱۵۱ . [۱۶] . کامل الزیارات : ۱۵۶ ، باب ۶۴ ، حدیث ۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۶۲ ، رقم ۱۴۰ . [۱۷] . سنن دارقطنى ۲ : ۲۱۷ ، رقم ۲۶۶۹ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۵ ، رقم ۱۲۰ . [۱۸] . شعب الإیمان ۳ : ۴۸۹ ، رقم ۴۱۵۷ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۵ ، رقم ۱۱۹ . [۱۹] . متن عربى این عبارت چنین است : «مَن جائنی زائراً لا یعمله حاجة إلاّ زیارتی» ؛ در مجمع الزوائد ـ چاپ جدید با مقدّمه محمّد عبدالرحیم ـ «لا یُعْمِلهُ» ثبت شده ، و در چاپ قدیم «لا یعلم له» ؛ و در وفاء الوفاء «لا تحمله» ، و در المواهب اللدنیّه «لا تعمله» ، و در کنز العُمّال «لا یعمِدُه» ، و در الدرّ المنثور «لا تنزعه» ، و در المعجم الکبیر ، و [ نیز در ] تلخیص الحبیر «لا یَعْمَلُه» . [۲۰] . المعجم الکبیر ۱۲ : ۲۲۵ ، رقم ۱۳۱۴۹ ؛ تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۷ ؛ مجمع الزوائد ۴ : ۲ ؛ المواهب اللدنیّه ۳ : ۴۰۴ ؛ الدرّ المنثور ۱ : ۲۳۷ ؛ ذکر اخبار اصبهان ۲ : ۲۱۹ ؛ کنز العمّال ۱۲ : ۲۵۶ ، رقم ۳۴۹۲۸ .حافظ سعید بن عثمان بن سعید بن سکن بغدادى اصلِ مصرى بزّاز ، ابو على ، این حدیث را در کتابش با عنوان «السُنَن الصِحاح المأثورة عن النبى ّ» ، در باب «ثواب مَن زار قبر النبى » آورده است ، و براساس آنچه در خُطبهاش [ و آغاز سخن خود ] شرط کرده است ، این حدیث از احادیثى مى باشد که بر صحّت آن اجماع است . و همچنین این حدیث راصحیح دانسته شیخ تقى الدین سبکى به اعتبار مجموع طُرُق آن ، و شیخ عبدالحق اَزْدى اشبیلى در کتابش «الأحکام» با نظر به سکوت وى درباره این حدیث .بنگرید به ، وفاء الوفا ۴ : ۱۳۴۰ ، تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۷ . [۲۱] . سُنَن دارقُطنى ۲ : ۲۱۷ ، رقم ۲۶۶۷ ؛ السُنن الکبرى ۸ : ۴۴ ، رقم ۱۰۴۰۹ ؛ شعب الإیمان ۳ : ۴۸۹ ، رقم ۴۱۵۴ ؛ المعجم الکبیر ۱۲ : ۳۱۰ ، رقم ۱۳۴۹۷ ؛ مجمع الزوائد ۴ : ۲ ؛ الدرّ المنثور ۱ : ۲۳۷ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۵۲۳ ، رقم ۸۶۲۸ ؛ کنز العمّال ۵ : ۱۳۵ ، رقم ۱۲۳۶۸ ، و جلد ۱۵ : ۶۵۱ ، رقم ۴۲۵۸۲ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۰ ، رقم ۱۰۶ . [۲۲] . سنن دارقطنى ۲ : ۲۱۷ ، رقم ۲۶۶۸ ؛ شعب الإیمان ۳ : ۴۸۸ ، رقم ۴۱۵۱ ؛ الترغیب والترهیب ۲ : ۲۰۱ ، رقم ۱۸۳۱ ؛ المواهب اللدنیّه ۳ : ۴۰۴ ؛ تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۶ ، رقم ۱۰۷۵ ؛ الدرُّ المنثور ۱ : ۲۳۷ ؛ الدُرَرُ المُنْتَثَره : ۲۵۶ ، ذیل رقم ۴۱۴ .ذهبى مى نویسد : همه طُرُق این حدیث لَیِّن [ نااستوار ] است ، بعضى از آنها بعض دیگر را تقویت مى کند ؛ زیرا در میان راویان آنها کسانى متهم به کذب اند . نیکوترین اسناد حدیث حاطب است : «مَن زارنی بعد موتی فکأنّما زارنی فی حیاتی» ، این حدیث را ابن عساکر و دیگران روایت کرده اند . کنز العمّال ۵ : ۱۳۵ ، رقم ۱۲۳۷۲ ؛ المقاصد الحسنة : ۴۸۳ ، ذیل رقم ۱۱۲۵ ؛ نیل الأوطار ۵ : ۹۵ . [۲۳] . میزان الاعتدال ۴ : ۲۶۵ ، رقم ۹۰۹۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۴۹ ، رقم ۱۰۵ . [۲۴] . کنز العمّال ۵ : ۱۳۵ ، رقم ۱۲۳۷۰ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۰ ، رقم ۱۰۷ . [۲۵] . نیل الأوطار ۵ : ۹۶ ؛ الغدیر (علاّمه امینى ) ۵ : ۱۰۸ ، حدیث ۲۲ . [۲۶] . شعب الإیمان ۳ : ۴۹۰ ، رقم ۴۱۵۸ ؛ کنز العمّال ۱۲ : ۲۷۲ ، رقم ۳۵۰۰۷ ؛ الغدیر : ۱۰۲ ، حدیث ۹ ؛ المواهب اللدنیّه ۳ : ۴۰۵ . [۲۷] . تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۶ ، رقم ۱۰۷۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۶ ، رقم ۱۲۲ . [۲۸] . مسند احمد بن حنبل ۲ : ۵۲۷ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۷ ، رقم ۱۲۶ . [۲۹] . شعب الإیمان ۲ : ۲۱۸ ، ذیل رقم ۱۵۸۳ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۶ ، رقم ۱۲۵ . [۳۰] . کنز العمّال ۱۲ : ۲۷۲ ، رقم ۳۵۰۰۹ . [۳۱] . شعب الإیمان ۳ : ۴۸۸ ، رقم ۴۱۵۳ ؛ موسوعة زیارات المعصومین علیهم السلام ۱ : ۵۵ ، رقم ۱۲۱ . [۳۲] . مسند ابن جعد : ۴۳۲ ، رقم ۲۹۴۵ (مانند این حدیث در شرح نهج البلاغه (ابن ابى الحدید) ۱۵ :۴۰ ، آمده است) ؛ کنز العمّال ۱۰ : ۳۸۲ ، رقم ۲۹۸۹۶ . [۳۳] . سوره احزاب ۳۳ ، آیه ۲۳ . [۳۴] . المستدرک حاکم ۲ : ۲۷۱ ، رقم ۲۹۷۷ ؛ المعجم الکبیر ۲۰ : ۳۶۴ ، رقم ۸۵۰ ؛ شرح نهج البلاغه(ابن ابى الحدید) ۱۵ : ۴۰ ؛ البدایه و النهایه ۴ : ۵۱ ؛ السیرة النبویّه (ابن کثیر) ۲ : ۳۷۰ ؛ مجمع الزوائد ۳ : ۶۰ ؛ الدرّ المنثور ۵ : ۱۹۱ ؛ کنز العُمّال ۱۰ : ۳۸۱ ، رقم ۲۹۸۹۲ و۲۹۸۹۴ . [۳۵] . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ۱۵ : ۴۰ . [۳۶] . همان . [۳۷] . همان . [۳۸] . تاریخ المدینة المنوّره ابن شبّه ۱ : ۱۳۲ ؛ میزان الاعتدال ۲ : ۵۶۵ ؛ الکامل (ابن عدى ) ۴ : ۲۷۰ . [۳۹] . نگاه کنید به سخنانى که پس از این روایات مى آید . [۴۰] . کتاب المسند امام شافعى : ۵۵۸ ، رقم ۱۶۴ ؛ مسند احمد ۳ : ۶۳ و۶۶ ، جلد ۵ : ۳۶۱ ؛ السنن الکُبرى ۵ : ۴۵۶ ، رقم ۷۲۹۹ ؛ کتابِ ناسخ الحدیث ومنسوخه (ابن شاهین) : ۳۷۳ ـ ۳۷۴ ، رقم ۳۰۸ ؛ المُوَطَّأ (مالک) ۲ : ۴۸۵ ، رقم ۸ . [۴۱] . مسند احمد ۱ : ۴۵۲ ؛ صحیح مسلم ۳ : ۶۵ ، و جلد ۶ : ۸۲ ؛ سنن نسائى ۴ : ۸۹ ، وجلد ۸ : ۳۱۰ ؛مجمع الزوائد ۴ : ۲۷ . [۴۲] . سُنَن ابن ماجه ۱ : ۵۰۱ ، رقم ۱۵۷۱ ؛ المستدرک حاکم ۱ : ۵۳۱ ، رقم ۱۲۳ ؛ السنن الکُبرى ۵ :۴۵۵ ، رقم ۷۲۹۸ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۷۱۷ ، رقم ۶۴۵۵ ؛ کنز العُمّال ۱۵ : ۶۴۶ ، رقم ۴۲۵۵۴ ، و جلد ۱۵ : ۶۵۳ ، رقم ۴۲۵۸۹ . [۴۳] . مسند احمد ۵ : ۳۵۵ ؛ سُنَن نسائى ۷ : ۳۳۴ ، و جلد ۸ : ۳۱۱ ؛ کنز العُمّال ۱۵ : ۶۴۸ ، رقم ۴۲۵۶۵ . [۴۴] . تاریخ مدینة دمشق ۱۰ : ۳۸۰ ، رقم ۲۵۹۳ ؛ تاریخ بغداد ۶ : ۱۳۵ ، رقم ۳۱۷۵ ؛ سیر اعلام النُبَلاء۱۲ : ۵۹۰ ، ذیل رقم ۲۲۲ ؛ میزان الاعتدال ۲ : ۵۶۵ ، ذیل رقم ۴۸۶۸ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۴۹۲ ، رقم ۸۰۶۲ ؛ کنز العمّال ۱۵ : ۶۴۶ ، رقم ۴۲۵۵۶ ، و جلد ۱۵ : ۶۵۷ ، رقم ۴۲۶۰۲ . [۴۵] . المعجم الکبیر ۲ : ۹۴ ، رقم ۱۴۱۹ ؛ مجمع الزوائد ۳ : ۵۹ ؛ کنز العمّال ۱۵ : ۶۵۳ ، رقم ۴۲۵۵۸ ؛الغدیر ۵ : ۱۶۸ ، رقم ۱۸ . [۴۶] . کتاب تاریخ أصبهان ۲ : ۳۲۲ ، رقم ۱۸۵۱ ؛ الدرّ المنثور ۵ : ۲۵۷ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۵۲۸ ، رقم۸۷۱۷ ؛ کنز العمّال ۱۶ : ۴۶۸ ، رقم ۴۵۴۸۶ ، و جلد ۱۶ : ۴۷۹ ، رقم ۴۵۵۴۳ . [۴۷] . سنن ترمذى ۳ : ۳۹۶ ، رقم ۱۰۵۳ . [۴۸] . السنن الکبرى ۵ : ۴۴۰ ، رقم ۷۲۶۱ . [۴۹] . ناسخ الأحادیث ومنسوخه ابن شاهین : ۳۷۳ ـ ۳۷۴ . [۵۰] . مغنى المحتاج ۱ : ۴۹۴ ـ ۴۹۵ .