زیارت در احادیث و روایات-جایگاه زیارت

زیارت در احادیث و روایات-جایگاه زیارت

احادیث و روایاتى  که از پیامبر اکرم  ص و ائمّه معصومین  علیهم ‏السلام نقل شده ، میزان اهمیّت زیارت را در خطّ مشى  اسلامى  روشن مى ‏سازد .نظر به اَسانید زیاد و طُرُق گوناگون این احادیث ، بسیارى  از مُصَنَّفات و کتاب‏ها به آنها پرداخته ‏اند ، بلکه ده‏ها تألیف به بررسى  و تشویق آنها اختصاص یافته است ؛
مانند کتاب «رفع المنارة بتخریج أحادیث التوسُّل والزیارة» ، «کامل الزیارات» ، و دیگرکتاب‏هاى  زیادى  که دلالت دارند این رسمِ مذهبى  کانونِ اهتمام و رعایت عالمان بزرگ امّت و فقیهان مى ‏باشد ، و این همّت ورزى  و کوشایى  از قرآن و سنّت نبوى
شریف ، به ارث رسیده است .

ما در بحثمان نمونه‏ هایى  از احادیث عامه و خاصه را مى ‏آوریم تا اهمیت و عظیمت زیارت مَرْقَد پاک پیامبر  ص و آرامگاه‏هاى  مقدس اهل بیت  علیهم ‏السلام را دریابیم ؛و همچنین مُتَعرّض بعضى  از روایاتى  مى ‏شویم که در کتاب‏هاى  اهل سنّت درباره زیارت قبور و به ویژه زیارت قبور شهداى  اُحُد ، آمده است ؛ تا براى  خواننده گرامى آگاهى  روشن و بى ‏شائبه بر مشروعیّت زیارت فراهم آید .و در این میان بیان مى ‏کنیم که زیارت از اعمال مستحب به شمار مى ‏رود[۱] و ازعبادت‏هایى  است که انسان را به خداى  متعال نزدیک مى ‏سازد[۲] ؛ زیرا شارع مقدّس اسلام براى  آن عنایت ویژه در نظر گرفته است .

آ . گزیده‏اى  از احادیث شیعه درباره زیارت رسول اکرم  ص

۱ . براى  ما حدیث کرد ابوالحسن ، موسى  بن اسماعیل ، فرزند موسى  بن جعفر ،گفت : براى  ما حدیث کرد پدرم از پدرش از جدّش جعفر بن محمّد ، از پدرش ، ازعلى  بن حسین  علیهما السلام که گفت ، رسول خدا  ص فرمود :هرکه قبر مرا پس از مرگم زیارت کند [ در اجر و ثواب ] مانند کسى  است که درزمان حیاتم سوى  من هجرت کند ؛ پس اگر نتوانید به زیارتم بیایید به من سلام بفرستید ، چه آن به من مى ‏رسد[۳] .

۲ . از مَسْعَدَة بن صدقه ، از جعفر بن محمّد  علیهماالسلام از پدرش روایت شده که پیامبر  ص فرمود : هرکه در حال حیات و ممات مرا زیارت کند ، روز قیامت شفیع اویم[۴] .

۳ . از ابى  حجر أسلمى  ، از ابو عبداللّه‏ [ امام صادق ]  علیه ‏السلام روایت شده که پیامبر  ص فرمود :هرکه براى  حج به مکّه آید و مرا در مدینه زیارت نکند ، روز قیامت ، از او دورى مى ‏گزینم ؛ و هرکه براى  زیارت نزدم آید شفاعتش بر من واجب مى ‏شود ، و هرکه  شفاعتم بر او واجب گردد بهشت بر او واجب شود .و هرکه در یکى  از دو حرم ـ مکّه و مدینه ـ بمیرد ، مورد تعرُّض و حساب‏رسى  قرار نمى ‏گیرد .و هرکه در حال هجرت به سوى  خداى  بزرگ درگذرد ، روز قیامت با اصحاب بَدْرمحشور مى ‏شود[۵] .

۴ . از عبداللّه‏ بن حسن ، از پدرش ، از على  بن ابى  طالب  علیه ‏السلام روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : هرکه مرا بعد از وفاتم زیارت کند مانند کسى  است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است ، و در روز قیامت من گواه و شفیع اویم[۶] .

۵ . محمّد بن سنان ، از محمّد بن على  ، به طور مرفوع ، روایت کرده که رسول خدا  ص فرمود : اى  على  ، هرکس مرا در زمان حیات یا پس از مرگم زیارت کند ، یا تورا در زمان حیات و بعد از مرگت زیارت کند ، یا دو فرزندت را در زمان حیات یا پس از مرگشان زیارت کند ، ضمانت مى ‏کنم که او را از جاهاى  هولناک و سختى ‏هاى  قیامت برهانم ، حتى  او را هم درجه خودم گردانم [ که با من باشد [۷]] .

۶ . ابراهیم بن عبداللّه‏ روایت کرده که ، حسن بن على   علیهماا لسلام پرسید : اى  رسول ، براى آن کس که ما را زیارت کند چه پاداشى  هست ؟ فرمود : هرکه مرا یا پدرت یا برادرت رایا تو را در زمان حیات یا ممات زیارت کند ، حق است بر من که او را در روز قیامت [ از هلاکت‏ها ] نجات دهم[۸] .

۷ . عبداللّه‏ بن سنان ، از ابو عبداللّه‏  علیه‏ السلام روایت مى ‏کند که ، آن هنگام که حسین بن على  در خانه رسول خدا  ص بود ناگهان سرش را بلند کرد و پرسید : اى  پدر چه ثوابى  است براى  کسى  که تو را پس از مرگت زیارت کند ؟ فرمود : فرزندم ، هرکه پس ازمرگم به عنوان زائر نزدم بیاید جاى  او بهشت است ؛ و هرکه بعد از مرگت به عنوان زائر نزد تو بیاید پاداش او بهشت مى ‏باشد[۹] .

۸ . از معلّى  ابو شهاب روایت شده که حسین  علیه ‏السلام از رسول خدا  ص پرسید : اى  پدر ، چه چیزى  براى  کسى  است که تو را زیارت کند ؟ فرمود : اى  فرزندم ، هرکه در حال حیات یا ممات مرا ، یا پدرت را ، یا برادرت را ، یا تو را زیارت کند ، بر من سزاواراست که او را روز قیامت زیارت کنم و از گناهانش او را خلاص سازم[۱۰] .

۹ . از صفوان بن سلیم ، از پدرش ، از پیامبر  ص روایت شده که فرمود : هرکه مرادر زمان حیات یا بعد از درگذشتم زیارت کند ، روز قیامت ، هم جَوار من است[۱۱] .

۱۰ . از داود رقّى  روایت شده که از ابو عبداللّه‏  علیه ‏السلام شنید که مى ‏فرمود : خدا خَلقى  رابیشتر از ملائکه نیافریده است ، هر شبان گاه هفتاد هزار فرشته از آسمان فرود مى ‏آیندو تا طلوع فجر خانه خدا را طواف مى ‏کنند ، آن گاه سوى  قبر پیامبر  ص مى ‏روند و براو سلام مى ‏فرستند ، پس از آن نزد قبر امیرالمؤمنین  علیه‏ السلام مى ‏آیند ، و بر او سلام مى ‏فرستند ، سپس نزد قبر حسن مى ‏آیند و بر او سلام مى ‏کنند ، و بعد از آن ، نزد قبرحسین مى ‏آیند و بر او سلام مى ‏فرستند ، آن گاه پیش از آنکه خورشید طلوع کند به آسمان بالا مى ‏روند .در این هنگام هفتاد هزار فرشته روز فرود مى ‏آیند ، روز را به طواف بیت الحرام مى ‏گذرانند ، نزدیک غروب خورشید سوى  قبر پیامبر مى ‏روند و بر او سلام مى ‏فرستند ، پس از آن نزد قبر امیر المؤمنین مى ‏آیند و بر او سلام مى ‏کنند ، سپس نزد قبر حسن مى ‏آیند و بر او سلام مى ‏فرستند ، و بعد از آن نزد قبر حسین مى ‏آیند و بر او سلام مى ‏کنند ؛ آن گاه پیش از آنکه خورشید غروب کند به آسمان بالا مى ‏روند[۱۲] .

۱۱ . از ابو بصیر و محمّد بن مسلم ، از امام صادق  علیه‏ السلام ، از پدرانش ، از على   علیه ‏السلام روایت شده که فرمود … آن گاه که براى  [ زیارت ] خانه خدا بیرون آمدید ، حجّتان را با[ زیارت ] رسول خدا کامل کنید ؛ زیرا ترک [ زیارت ] پیامبر جفاست ، و شما به آن امرشدید ؛ و حجّتان را تمام کنید به وسیله [ زیارت ] قبورى  که خداى  بزرگ حقّ آنها را و زیارتشان را بر شما لازم کرده است ، و در این مکان‏ها [ از خدا ] روزى  بطلبید[۱۳] .

۱۲ . از زید شَحّام روایت شده که گفت از امام صادق  علیه ‏السلام پرسیدم : براى  کسى  که رسول خدا را زیارت کند چه چیزى  [ اَجر و منزلتى  ] است ؟ فرمود : مانند کسى  است که خداى  بزرگ را بالاى  عرش زیارت کرده است ؛ پرسیدم : براى  آن که یکى  از شما را زیارت کند چه پاداشى  است ؟ فرمود : مانند کسى  که رسول خدا را زیارت کرده است[۱۴] .

۱۳ . از ابن ابى  نَجران روایت شده که گفت ، به امام باقر  علیه ‏السلام گفتم : فدایت شوم ، چه پاداشى  است براى  کسى  که با قصد ، رسول خدا را زیارت کند ؟ فرمود : براى  او بهشت است [۱۵] .

۱۴ . از فُضَیل بن یَسار روایت شده که امام باقر  علیه ‏السلام فرمود : زیارت قبر حسین و زیارت قبر رسول خدا و زیارت قبور شهداء [ اُحُد ] برابرى  مى ‏کند با [ گزاردن ] حجّى مقبول با رسول خدا  ص[۱۶] .

ب . گزیده ‏اى  از احادیث اهل سنّت درباره زیارت رسول اکرم  ص

۱ . از ابن عمر روایت شده که ، رسول خدا  ص فرمود : هرکه قبر مرا زیارت کند شفاعتم بر او واجب مى ‏شود[۱۷] .

۲ . از اَنس بن مالک روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : هرکه به حساب خدا[ و براى  خشنودى  و رضاى  او ] مرا در مدینه زیارت کند ، در روز قیامت گواه و شفیع او خواهم بود [۱۸] .

۳ . از ابن عمر روایت شده که پیامبر  ص فرمود : هرکه به عنوان زائر نزد من آید و هیچ کار و نیازى  جز زیارت من او را به آمدن در مدینه واندارد[۱۹] ، بر من سزاوار است که روز قیامت براى  او شفیع باشم[۲۰] .

۴ . از ابن عمر روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : هرکه حج گزارد ، و پس ازوفاتم قبر مرا زیارت کند ، چنان است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است[۲۱] .

۵ . از مردى  از آل حاطب ، از حاطب روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : هرکه پس از مرگم مرا زیارت کند گویا در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است ، و هرکه در حَرَمین [ مکه و مدینه ] بمیرد ، روز قیامت در زمره کسانى  مبعوث مى ‏شود که [ ازعذاب ] ایمن ‏اند[۲۲] .

۶ . از ابن عمر ـ به طور مرفوع [ یعنى  متصل به پیامبر ] ـ روایت شده [ که پیامبر  ص فرمود ] : هرکه حج گزارد و مرا زیارت کند ، به من جفا کرده است[۲۳] .

۷ . از ابن عبّاس روایت شده [ که پیامبر  ص فرمود ] : هرکه به مکّه حجّ گزارد آن گاه[ به قصد زیارت ] به مسجد من آید ، برایش دو حجّ مَبرُور [ حجّى  که شبه ه‏اى  در آن نباشد و از هر نظر درست و بى ‏عیب و نقص باشد ] نوشته مى ‏شود[۲۴]

۸ . از على  بن ابى  طالب  علیه‏ السلام روایت شده که : هرکس قبر رسول خدا  ص را زیارت کند [ فرداى  قیامت ] در جَوار [ و همسایگى  ] او خواهد بود[۲۵] .

۹ . از اَنَس بن مالک روایت شده که ، رسول خدا  ص فرمود : هرکه در یکى  از دوحَرَم [ مسجد الحرام در مکه و مسجد پیامبر در مدینه ] بمیرد ، روز قیامت در زمره ایمن شدگان برانگیخته مى ‏شود[۲۶] .

۱۰ . روایت شده که پیامبر  ص فرمود : هرکه قبر مرا زیارت کند براى  او بهشت [ به عنوان پاداش ] مى ‏باشد[۲۷] .

۱۱ . از ابو هُرَیْرَه ، از رسول خدا  ص روایت شده که فرمود : احدى  بر من سلام نمى ‏فرستد جز اینکه خداى  بزرگ روحم را به من باز مى ‏گرداند تا جواب سلام او رادهم[۲۸] .

۱۲ . از ابو هُرَیره نقل شده که ، رسول خدا  ص فرمود : هرکه نزد قبرم بر من صلوات فرستد ، آن را مى ‏شنوم ؛ و هرکه از دور بر من صلوات فرستد ، به من رسانده مى ‏شود[۲۹] .

۱۳ . از ابن عمر روایت شده که ، رسول خدا  ص فرمود : هرکه پس از مرگم مرازیارت کند چنان است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده است ؛ و هرکه بعد از مرگم مُجاور من شود گویا در زمان حیاتم مُجاور من بوده است[۳۰] .

۱۴ . مردى  از آل عمر ، از عمر روایت کرد که گفت شنیدم رسول خدا  ص مى ‏فرمود : هرکه قبر مرا زیارت کند ـ یا فرمود : هرکه مرا زیارت کند ـ [ روز قیامت ] شفیع اویم ، یا گواه او مى ‏باشم ؛ و هرکه در یکى  از دو حرم بمیرد ، خدا او را در روز
قیامت در زمره ایمن یافتگان برمى ‏انگیزد[۳۱] .

ج . گزیده ‏اى  از احادیث اهل سنّت درباره زیارت شُهَداء

۱ . از سهل بن سعد روایت شده که ، رسول خدا  ص کنار کشته ‏گان اُحُد ایستاد وگفت : براى  این شهیدان ـ روز قیامت ـ نزد خداى  بزرگ [ به خیر و نیکى  ] شهادت دهید ؛ نزد آنان بیایید و زیارتشان کنید و بر آنان سلام فرستید ؛ سوگند به آن که جانم به دست اوست ، هیچ کس بر آنان ـ تا روز قیامت ـ سلام نمى ‏فرستد مگر اینکه برایش امید [ نجات یا بهشت ] دارم ؛ یا فرمود : جز اینکه سلامش را پاسخ مى ‏دهند[۳۲] .

۲ . از ابو هُرَیْرَه روایت شده که ، رسول خدا  ص هنگامى  که از اُحُد باز مى ‏گشت ، بر مُصْعَب بن عُمَیر گذشت که کشته شده بود و در راه پیامبر قرار داشت ؛ رسول خدا کنار او ایستاد و برایش دعا کرد و این آیه را خواند : « مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى  نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً »[۳۳] از مؤمنان مردانى ‏اند که در پیمانى  که با خدا بستند راست گفتند ؛ بعض‏شان آن را به پایان رساندند و بعضى  منتظرند ، و هیچ نوع تبدیلى  در آن ایجاد نکردند . آن گاه رسول خدا  ص فرمود : شهادت مى ‏دهم که اینان [ از والاترین ] شهداءاند ، نزد خدا ، در روز قیامت ؛ پس نزد آنها بیایید و زیارتشان کنید ؛ سوگند به آن که جانم به دست اوست ، اَحَدى  بر آنها تا روز قیامت سلام نمى ‏فرستد جز اینکه جواب سلام را بر او بازمى ‏گردانند[۳۴] .

۳ . ابو سعید خُدرى  کنار قبر حمزه مى ‏ایستاد و [ قرآن ] مى ‏خواند ، و مثل آن رامى ‏گفت[۳۵] .

۴ . سعد بن ابى  وقّاص سوى  آنچه در بیابان براى  او بود مى ‏رفت ، و از پشتِ قبورشهداء مى ‏آمد و سه بار مى ‏گفت :«السلام علیکم» ، و مى ‏گفت : احدى  بر آنان سلام نمى ‏کند جز اینکه ـ تا روز قیامت ـ سلام را بر او برمى ‏گردانند[۳۶] .

۵ . ابو هُرَیْرَه و عبداللّه‏ بن عُمَر به اُحُد مى ‏رفتند ، و برشهداى  اُحُد سلام مى ‏فرستادند[۳۷] .

۶ . از عبداللّه‏ بن عُمَر روایت شده که گفت : هرکه بر این شهداء بگذرد و بر آنان سلام فرستد ، پیوسته تا روز قیامت سلام را بر او باز مى ‏گردانند[۳۸] .

د . گزیده ‏اى  از احادیث اهل سنّت درباره زیارت قبور

۱ . از ابو سعید خدرى  روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : شما را از زیارت قبرها نهى  کردم[۳۹] ! پس از این ، آنها را زیارت کنید ، و نگویید پوسیدند و از بین رفتند و نیست شدند [۴۰] .

۲ . از عبداللّه‏ از پیامبر  ص روایت شده که فرمود : من شما را از زیارت قبرهابازداشتم ، پس آنها را زیارت کنید[۴۱] .

۳ . از ابن مسعود روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : شما را از زیارت گورها نهى  کردم ! پس از این ، آنها را زیارت کنید ، چه آنها در دنیا انسان را پارسا مى ‏سازد و آخرت را به یاد مى ‏آورد[۴۲] .

۴ . از ابن بُرَیْدَه ، از پدرش ، از رسول خدا  ص روایت شده که فرمود …. ومن شمارا از سه چیز بازداشتم : از زیارت قبور ، پس آنها را زیارت کنید تا زیارتشان خیر را به یادتان آورد[۴۳] … .

۵ . از ابو هُرَیْرَه ، از رسول خدا  ص روایت شده که فرمود : هیچ بنده ‏اى  به قبر مردى  که در دنیا او را مى ‏شناخته ، نمى ‏گذرد و سلام بر او نمى ‏کند مگر اینکه او را مى ‏شناسد و سلام را بر او بازمى ‏گرداند[۴۴] .

۶ . از ثوبان روایت شده که رسول خدا  ص فرمود : من شما را از زیارت قبرها نهى  کردم ، پس آنها را زیارت کنید ، وزیارتتان را براى  آنها صلات [ و دعا ] برایشان و استغفار براى  آنان قرار دهید[۴۵] .

۷ . از عائشه ، از ابوبکر روایت شده که گفت ، شنیدم رسول خدا مى ‏فرمود : هرکه ، در هر جمعه ، قبر پدر و مادرش را زیارت کند ، و نزد آنها قرآن بخواند ـ یا نزد قبر او[ پدرش ] «یس» را بخواند ـ به عدد هر آیه یا حرفى  [ از قرآن ، گناهانش ] آمرزیده مى ‏شود[۴۶] .

۸ . از ابن عبّاس روایت شده که ، رسول خدا  ص به قبور مدینه گذشت ، سوى  آنان رو آورد و فرمود :سلام بر شما اى  اهل گورها ، خدا ما و شما را بیامرزد ؛ شما پیش از ما رفتید و ما درپى  مى ‏آییم .ابو عیسى  مى ‏گوید : حدیث ابن عبّاس ، حدیثى  است حَسَن و غریب[۴۷] .

۹ . از ابن عبّاس روایت شده که ، … فاطمه رضى  اللّه‏ عنها کنار قبر رقیّه مى ‏گریت ،پس رسول‏خدا  ص با دست ـ یا گفت : با جامه ـ اشک‏ها را از صورت او پاک مى ‏کرد[۴۸]. ابن شاهین بغدادى  مى ‏نویسد :شیخ گفت : [ حدیث ] نهى  از زیارت قبور ، صحیح است ؛ و حدیث [ وارد شده ] در اباحه زیارت قبرها [ نیز ] صحیح مى ‏باشد ؛ و این حدیثِ ناسخ سخنِ اول است[۴۹] .و شربینى  مى ‏گوید :زیارت قبرهایى  که مسلمانان در آن [ دفن شده ] اند ، به اجماع ، براى مردان مندوب است ؛ زیارت قبور نهى  شده بود ، سپس نسخ گردید ؛ به دلیل قول پیامبر  ص که فرمود : «شما را از زیارت گورها نهى  کردم ، پس آنها را زیارت کنید» … .نهى  از زیارت قبور ، در آغاز ، تنها به جهت نزدیکى  عهدِ آنان به جاهلیت بود ، پس چون قواعد اسلام استقرار یافت و امر آنان مشهورشد ، پیامبر مردم را به زیارت قبرها امر کرد .قاضى  ابو طیّب ، در تعلیق [ حاشیه ] خود ، مطلبى  را آورده که چکیده ‏اش این است : خویشاوند و دوستى  که زیارتش در زمان حیات او مستحب است ، پس از مرگ زیارتش سُنّت است آن چنان که در حال حیات بود[۵۰] . از این روایات و اَقوال نتیجه مى ‏گیریم که : اگر این سخن از پیامبر بزرگوار  ص درست باشد که او بسا در صدر اسلام از زیارت قبور نهى  کرد ، لیکن بعد از صدراسلام ، این حکم را نسخ کرد ؛ و پس از آن امر جائز ، بلکه مستحب شد ؛ زیرا پیامبر  ص مردم را بر اهتمام به آن برانگیخت و تشویق کرد .

[۱] .  رجوع کنید به ، السقام فى  زیارة خیر الأنام تقى  الدین سبکى  شافعى  : ۶۳ ، باب چهارم ، در نصوص علماء بر استحباب زیارت قبر سیّد ما رسول اللّه‏  ص ، و بیان اینکه آن میان مسلمانان اجماعى  [ و مسلّم ] است .
[۲] .  رجوع کنید به همان ، ص۸۰ ، باب پنجم ، در تقریر اینکه زیارت مایه تقرّب است ، و دلیل آن کتاب است و سنّت و اجماع و قیاس .
[۳] .  کامل الزیارات ۱۴ ، باب ۲ ، حدیث ۱۷ .
[۴] .  قرب الإسناد حمیرى  : ۶۵ ، حدیث ۲۰۵ ؛ و به نقل از آن در وسایل الشیعه ۱۴ : ۳۳۶ ، حدیث ۹ ،و بحار الأنوار ۱۰۰ : ۱۳۹ ، حدیث ۲ .
۵] .  فروع کافى  ۴ : ۵۴۸ ، حدیث ۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۴۹ ، رقم ۱۰۴ .
[۶] .  کامل الزیارات : ۱۳ ، باب ۲ ، حدیث ۱۷ ، ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۴ ، رقم ۱۱۸ .
[۷] .  فروع کافى  ۴ : ۵۷۹ ، حدیث ۲ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۲ ، رقم ۱۱۱ .
[۸] .  تهذیب الأحکام ۶ : ۴۰ ، حدیث ۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم‏ السلام ۱ : ۵۴ ، رقم ۱۱۶ .
[۹] .  کامل الزیارات : ۱۰ ، باب ۱ ، حدیث۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۲ ، رقم ۱۱۲ .
[۱۰] .  فروع کافى  ۴ : ۵۴۸ ، حدیث ۴ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۱ ، رقم ۱۱۰ .
[۱۱] .  کامل الزیارات : ۱۳ ، باب ۲ ، حدیث ۱۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۰ ، رقم ۱۰۸ .
[۱۲] .  ثواب الأعمال : ۱۲۱ ، حدیث ۴۶ ؛ کامل الزیارات : ۱۱۴ ، باب ۳۹ ، حدیث ۲ ؛ المزار الکبیر : ۴۷۲ط : ۳۳۶ ؛ وسائل الشیعه ۱۴ : ۴۲۱ ، حدیث ۲۹ ؛ البحار ۱۰۰ : ۱۱۷ ، حدیث ۸ .
[۱۳] .  الخصال : ۶۱۶ ، ضمن حدیث ۱۰ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۶۰ ، رقم ۱۳۶ .
[۱۴] .  فروع کافى  ۴ : ۵۸۵ ، حدیث ۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم‏ السلام ۱ : ۶۴ ، رقم ۱۴۶ .
[۱۵] .  فروع کافى  ۴ : ۵۴۸ ، حدیث ۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیه م‏السلام ۱ : ۶۷ ، رقم ۱۵۱ .
[۱۶] .  کامل الزیارات : ۱۵۶ ، باب ۶۴ ، حدیث ۱ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم‏ السلام ۱ : ۶۲ ، رقم ۱۴۰ .
[۱۷] .  سنن دارقطنى  ۲ : ۲۱۷ ، رقم ۲۶۶۹ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۵ ، رقم ۱۲۰ .
[۱۸] .  شعب الإیمان ۳ : ۴۸۹ ، رقم ۴۱۵۷ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۵ ، رقم ۱۱۹ .
[۱۹] .  متن عربى  این عبارت چنین است : «مَن جائنی زائراً لا یعمله حاجة إلاّ زیارتی» ؛ در مجمع الزوائد ـ چاپ جدید با مقدّمه محمّد عبدالرحیم ـ «لا یُعْمِلهُ» ثبت شده ، و در چاپ قدیم «لا یعلم له» ؛ و در وفاء الوفاء «لا تحمله» ، و در المواهب اللدنیّه «لا تعمله» ، و در کنز العُمّال «لا یعمِدُه» ، و در الدرّ المنثور «لا تنزعه» ، و در المعجم الکبیر ، و [ نیز در ] تلخیص الحبیر «لا یَعْمَلُه» .
[۲۰] .  المعجم الکبیر ۱۲ : ۲۲۵ ، رقم ۱۳۱۴۹ ؛ تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۷ ؛ مجمع الزوائد ۴ : ۲ ؛ المواهب اللدنیّه ۳ : ۴۰۴ ؛ الدرّ المنثور ۱ : ۲۳۷ ؛ ذکر اخبار اصبهان ۲ : ۲۱۹ ؛ کنز العمّال ۱۲ : ۲۵۶ ، رقم ۳۴۹۲۸ .حافظ سعید بن عثمان بن سعید بن سکن بغدادى  اصلِ مصرى  بزّاز ، ابو على  ، این حدیث را در کتابش با عنوان «السُنَن الصِحاح المأثورة عن النبى ّ» ، در باب «ثواب مَن زار قبر النبى » آورده است ، و براساس آنچه در خُطبه‏اش [ و آغاز سخن خود ] شرط کرده است ، این حدیث از احادیثى  مى ‏باشد که بر صحّت آن اجماع است . و همچنین این حدیث راصحیح دانسته شیخ تقى  الدین سبکى  به اعتبار مجموع طُرُق آن ، و شیخ عبدالحق اَزْدى  اشبیلى  در کتابش «الأحکام» با نظر به سکوت وى  درباره این حدیث .بنگرید به ، وفاء الوفا ۴ : ۱۳۴۰ ، تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۷ .
[۲۱] .  سُنَن دارقُطنى  ۲ : ۲۱۷ ، رقم ۲۶۶۷ ؛ السُنن الکبرى  ۸ : ۴۴ ، رقم ۱۰۴۰۹ ؛ شعب الإیمان ۳ : ۴۸۹ ،
رقم ۴۱۵۴ ؛ المعجم الکبیر ۱۲ : ۳۱۰ ، رقم ۱۳۴۹۷ ؛ مجمع الزوائد ۴ : ۲ ؛ الدرّ المنثور ۱ : ۲۳۷ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۵۲۳ ، رقم ۸۶۲۸ ؛ کنز العمّال ۵ : ۱۳۵ ، رقم ۱۲۳۶۸ ، و جلد ۱۵ : ۶۵۱ ، رقم ۴۲۵۸۲ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم‏ السلام ۱ : ۵۰ ، رقم ۱۰۶ .
[۲۲] .  سنن دارقطنى  ۲ : ۲۱۷ ، رقم ۲۶۶۸ ؛ شعب الإیمان ۳ : ۴۸۸ ، رقم ۴۱۵۱ ؛ الترغیب والترهیب ۲ :
۲۰۱ ، رقم ۱۸۳۱ ؛ المواهب اللدنیّه ۳ : ۴۰۴ ؛ تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۶ ، رقم ۱۰۷۵ ؛ الدرُّ المنثور ۱ : ۲۳۷ ؛ الدُرَرُ المُنْتَثَره : ۲۵۶ ، ذیل رقم ۴۱۴ .ذهبى  مى ‏نویسد : همه طُرُق این حدیث لَیِّن [ نااستوار ] است ، بعضى  از آنها بعض دیگر را تقویت مى ‏کند ؛ زیرا در میان راویان آنها کسانى  متهم به کذب ‏اند . نیکوترین اسناد حدیث حاطب است : «مَن زارنی بعد موتی فکأنّما زارنی فی حیاتی» ، این حدیث را ابن عساکر و دیگران روایت کرده ‏اند . کنز العمّال ۵ : ۱۳۵ ، رقم ۱۲۳۷۲ ؛ المقاصد الحسنة : ۴۸۳ ، ذیل رقم ۱۱۲۵ ؛ نیل الأوطار ۵ : ۹۵ .
[۲۳] .  میزان الاعتدال ۴ : ۲۶۵ ، رقم ۹۰۹۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۴۹ ، رقم ۱۰۵ .
[۲۴] .  کنز العمّال ۵ : ۱۳۵ ، رقم ۱۲۳۷۰ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۰ ، رقم ۱۰۷ .
[۲۵] .  نیل الأوطار ۵ : ۹۶ ؛ الغدیر (علاّمه امینى ) ۵ : ۱۰۸ ، حدیث ۲۲ .
[۲۶] .  شعب الإیمان ۳ : ۴۹۰ ، رقم ۴۱۵۸ ؛ کنز العمّال ۱۲ : ۲۷۲ ، رقم ۳۵۰۰۷ ؛ الغدیر : ۱۰۲ ، حدیث ۹ ؛
المواهب اللدنیّه ۳ : ۴۰۵ .
[۲۷] .  تلخیص الحبیر ۲ : ۲۶۶ ، رقم ۱۰۷۵ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۶ ، رقم ۱۲۲ .
[۲۸] .  مسند احمد بن حنبل ۲ : ۵۲۷ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۷ ، رقم ۱۲۶ .
[۲۹] .  شعب الإیمان ۲ : ۲۱۸ ، ذیل رقم ۱۵۸۳ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۶ ، رقم ۱۲۵ .
[۳۰] .  کنز العمّال ۱۲ : ۲۷۲ ، رقم ۳۵۰۰۹ .
[۳۱] .  شعب الإیمان ۳ : ۴۸۸ ، رقم ۴۱۵۳ ؛ موسوعة زیارات المعصومین  علیهم ‏السلام ۱ : ۵۵ ، رقم ۱۲۱ .
[۳۲] .  مسند ابن جعد : ۴۳۲ ، رقم ۲۹۴۵ (مانند این حدیث در شرح نهج البلاغه (ابن ابى  الحدید) ۱۵ :۴۰ ، آمده است) ؛ کنز العمّال ۱۰ : ۳۸۲ ، رقم ۲۹۸۹۶ .
[۳۳] .  سوره احزاب ۳۳ ، آیه ۲۳ .
[۳۴] .  المستدرک حاکم ۲ : ۲۷۱ ، رقم ۲۹۷۷ ؛ المعجم الکبیر ۲۰ : ۳۶۴ ، رقم ۸۵۰ ؛ شرح نهج البلاغه(ابن ابى  الحدید) ۱۵ : ۴۰ ؛ البدایه و النهایه ۴ : ۵۱ ؛ السیرة النبویّه (ابن کثیر) ۲ : ۳۷۰ ؛ مجمع الزوائد ۳ : ۶۰ ؛ الدرّ المنثور ۵ : ۱۹۱ ؛ کنز العُمّال ۱۰ : ۳۸۱ ، رقم ۲۹۸۹۲ و۲۹۸۹۴ .
[۳۵] .  شرح نهج البلاغه ابن ابى  الحدید ۱۵ : ۴۰ .
[۳۶] .  همان .
[۳۷] .  همان .
[۳۸] .  تاریخ المدینة المنوّره ابن شبّه ۱ : ۱۳۲ ؛ میزان الاعتدال ۲ : ۵۶۵ ؛ الکامل (ابن عدى ) ۴ : ۲۷۰ .
[۳۹] .  نگاه کنید به سخنانى  که پس از این روایات مى ‏آید .
[۴۰] .  کتاب المسند امام شافعى  : ۵۵۸ ، رقم ۱۶۴ ؛ مسند احمد ۳ : ۶۳ و۶۶ ، جلد ۵ : ۳۶۱ ؛ السنن الکُبرى  ۵ : ۴۵۶ ، رقم ۷۲۹۹ ؛ کتابِ ناسخ الحدیث ومنسوخه (ابن شاهین) : ۳۷۳ ـ ۳۷۴ ، رقم ۳۰۸ ؛ المُوَطَّأ (مالک) ۲ : ۴۸۵ ، رقم ۸ .
[۴۱] .  مسند احمد ۱ : ۴۵۲ ؛ صحیح مسلم ۳ : ۶۵ ، و جلد ۶ : ۸۲ ؛ سنن نسائى  ۴ : ۸۹ ، وجلد ۸ : ۳۱۰ ؛مجمع الزوائد ۴ : ۲۷ .
[۴۲] .  سُنَن ابن ماجه ۱ : ۵۰۱ ، رقم ۱۵۷۱ ؛ المستدرک حاکم ۱ : ۵۳۱ ، رقم ۱۲۳ ؛ السنن الکُبرى  ۵ :۴۵۵ ، رقم ۷۲۹۸ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۷۱۷ ، رقم ۶۴۵۵ ؛ کنز العُمّال ۱۵ : ۶۴۶ ، رقم ۴۲۵۵۴ ، و جلد ۱۵ : ۶۵۳ ، رقم ۴۲۵۸۹ .
[۴۳] .  مسند احمد ۵ : ۳۵۵ ؛ سُنَن نسائى  ۷ : ۳۳۴ ، و جلد ۸ : ۳۱۱ ؛ کنز العُمّال ۱۵ : ۶۴۸ ، رقم ۴۲۵۶۵ .
[۴۴] .  تاریخ مدینة دمشق ۱۰ : ۳۸۰ ، رقم ۲۵۹۳ ؛ تاریخ بغداد ۶ : ۱۳۵ ، رقم ۳۱۷۵ ؛ سیر اعلام النُبَلاء۱۲ : ۵۹۰ ، ذیل رقم ۲۲۲ ؛ میزان الاعتدال ۲ : ۵۶۵ ، ذیل رقم ۴۸۶۸ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۴۹۲ ، رقم ۸۰۶۲ ؛ کنز العمّال ۱۵ : ۶۴۶ ، رقم ۴۲۵۵۶ ، و جلد ۱۵ : ۶۵۷ ، رقم ۴۲۶۰۲ .
[۴۵] .  المعجم الکبیر ۲ : ۹۴ ، رقم ۱۴۱۹ ؛ مجمع الزوائد ۳ : ۵۹ ؛ کنز العمّال ۱۵ : ۶۵۳ ، رقم ۴۲۵۵۸ ؛الغدیر ۵ : ۱۶۸ ، رقم ۱۸ .
[۴۶] .  کتاب تاریخ أصبهان ۲ : ۳۲۲ ، رقم ۱۸۵۱ ؛ الدرّ المنثور ۵ : ۲۵۷ ؛ الجامع الصغیر ۲ : ۵۲۸ ، رقم۸۷۱۷ ؛ کنز العمّال ۱۶ : ۴۶۸ ، رقم ۴۵۴۸۶ ، و جلد ۱۶ : ۴۷۹ ، رقم ۴۵۵۴۳ .
[۴۷] .  سنن ترمذى  ۳ : ۳۹۶ ، رقم ۱۰۵۳ .
[۴۸] .  السنن الکبرى  ۵ : ۴۴۰ ، رقم ۷۲۶۱ .
[۴۹] .  ناسخ الأحادیث ومنسوخه ابن شاهین : ۳۷۳ ـ ۳۷۴ .
[۵۰] .  مغنى  المحتاج ۱ : ۴۹۴ ـ ۴۹۵ .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


هفت − 1 =

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>