ترجمه:شفاءُ السَّقام فی زیاره خَیر الاَنام در رد ابن تیمیه تألیف :تقى ّ الدّین سُبکى (۶۸۳ ـ ۷۵۶ه) به کوشش :بخش فرهنگى مؤسسه حضرت امام هادى ع
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مقدّمه مؤسسه
کتاب «شَفاء السَّقام فِی زیارةَ خَیر الاَنامِ» تألیف «تقى الدین سُبکى » ازمهمترین نوشته هاى ِ اهل سنّت در ردّ «ابن تیمیّه» است .مؤلف در این اثر آراى «ابن تیمیه» را در موضوع منع زیارت به خوبى به نقدمى کشد و به روشنى بى بنیادى افکار وى را بر همگان آشکار مى کند .درباره نویسنده ، ابوالحسن تقى الدین السُّبکى المصرى الشافعى (۶۸۳ ـ۷۵۶ه ) گفته اند
: الامام ، القاضى ، العلاّمه ، الفقیه ، المحدّث الحافظ ،فخرالعلماء و … (در این باره به مقدّمه چاپ چهارم کتاب مراجعه گردد) .جایگاه «سُبکى » و کتابش «شَفاء السَّقام» از یک سو و هیاهوى ِ وَهّابیان دراسلامى جلوه دادنِ باورهاى خویش از سویى دیگر ، «بخش فرهنگى مؤسسه حضرت امام هادى علیه الصّلاة والسّلام» را بر آن داشت تاگزیدهاى پارسى از این کتاب را فراهم آورده و در «مجموعه نقد وهّابیان» به حق خواهان تقدیم دارد .
سخنِ پایانى :
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ الْعَسْکَری صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراًوَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَویلاً .مشهد مقدس:بخش فرهنگى مؤسسه حضرت امام هادى ع سپاس خداى را که با [ فرستادنِ ] پیامبرش بر ما منّت نهاد و به وسیله او ما را به راه راست هدایت کرد و از ما خواست که او را تعظیم و احترام کنیم و بر هر شخصِ با ایمانى واجب ساخت که پیامبر را از جانِ خویش (و از پدر و مادر و دوستانش) بیشتر دوست بدارد . ستایش خداى را که پیروى از رسول را سببِ محبّت وفضلِ خویش قرار داد و فرمانْ برى از او را [ راهى اَمن ] براى مصون ماندن از نیرنگ شیطان و گمراه سازى اش گماشت و با بلند آوازه ساختنِ نام و یاد پیامبر(و ثنایى که بر او در قرآن فرستاد) جایى براى کم گویى و پُر حرفى باقى نگذاشت .درود و سلام پیوسته نثار او باد به پایدارى طلوع و غروب ستارگان .امّا بعد ، این کتاب را «شَفاء السَّقام فى زیارة خَیْر الأَنام» (شفاى دردها در زیارتِ بهترین آدمیان) نامیدم و در ده باب مرتّب ساختم :
باب اوّل ، در احادیثى که درباره زیارتِ پیامبر وارد شده است
.باب دوّم ، در احادیثى که بر زیارت دلالت دارد ، گرچه لفظِ زیارت در آنها نیست .
باب سوّم ، در روایاتى که به سفر سوى قبر پیامبر رهنمون است . باب چهارم ، در سخنانِ علما بر استحباب زیارت .
باب پنجم ، در اینکه زیارت پیامبر از وسایل قرب به خداست .
باب ششم ، در اینکه سفر سوى قبر پیامبر ، موجب تقرُّب به خداست . باب هفتم ، در دفعِ شبهه هاى اهل انکار و وارسى سخنانِ آنها .
باب هشتم ، درباره توسّل و استغاثه (به پیامبر) .
باب نهم ، در حیات انبیا علیهم السلام
باب دهم ، در شفاعت ؛ چراکه فرمود : «هرکه قبرم را زیارت کند ،شفاعتم بر او واجب است» .این کتاب ، ردّ سخنِ کسى را در بر دارد که مى پندارد احادیث زیارت ـ همگى ـ جعلى است و سفر سوى قبر پیامبر بدعت مى باشد و نامشروع است .فساد این سخن ، آشکارتر از آن است که علما آن را رد کنند ، لیکن من این کتاب را به طور ویژه درباره زیارت (و آنچه بدان ارتباط مى یابد) سامان دادم و مطالبى را در آن آوردم که گردآورى آنها به آسانى به دست نمى آید .نخست ، این کتاب را «شَنُّ الغارة على مَن أنکر سَفَر الزیاره»(حمله بر کسانى که منکر سفر زیارتاند) نامیدم ، سپس عنوان پیشین را برگزیدم .از خداى متعال یارى مى طلبم و بر او توکل مى کنم ؛ و اومرا کفایت مى کند و بهترین وکیل است .