بایگانی ماهیانه: اسفند ۱۳۹۲

مقامات ابوبکر-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

مقامات ابوبکر-ابن عربى ؛ سُنِّى یا شیعه ؟

سرآغاز

در فصل پیشین ، دسته ‏اى  از نصوصى  را آوردیم که بعضى  از مقام‏هاى  ابوبکررا ـ که دیگر خلفا در آنها با او مشارکت داشت ـ روشن مى ‏ساخت . در این فصل ،نقل‏هاى  دیگرى  را ذکر مى ‏کنیم که برایمان آشکار مى ‏سازد ابوبکر نزد ابن عربى  ،مقام اوّل را داراست و ابن عربى  بزرگ‏ترین قداست‏ ها و احترام ‏ها را ارزانى ‏اش مى ‏دارد .خواهیم دید که ابن عربى  در این عرصه ، خود را به چیزى  محدود نمى ‏کند ؛گاه براى  این کار به حدیث منسوب به پیامبر  صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله   استشهاد مى ‏ورزد و گاه برخواب یا بر سخن یک نفر صوفى  مثل خودش ، تکیه دارد و گاه به استحسانى روى  مى ‏آورد که چندان پیدا نیست و یا خود دست به ابتکار مى ‏زند (و ماننداینها) .بعضى  از این نصوص ، که میزان عظمت و حقیقت موقعیّت ابوبکر را نزد ابن عربى  روشن مى ‏سازند ، چنین‏ اند : ادامه‌ی خواندن

پیشوایانِ ابن عربى و مقامات آنها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

پیشوایانِ ابن عربى و مقامات آنها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

سرآغاز

از ویژگى ‏هاى  مذهب شیعه این است که امام على   علیه‏ السلام امام و خلیفه بعد ازپیامبر  صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله  مى ‏باشد (این امر ، با نصّ قاطع و برهان روشن ، ثابت است) شیعه ،خلافتِ کسانى  را که بر امام على   علیه ‏السلام پیشى  جستند و حقِّ آن حضرت را غصب کردند ، برنمى ‏تابد .از این روست که شیعه کسانى  را که بر امام على   علیه ‏السلام در این امر ، تاختند ،محترم نمى ‏شمارد و آن را بر خلاف نصّ پیامبر مى ‏داند و نقضِ پیمانى  مى ‏انگاردکه خدا و رسولش آن را [ از مردم ] ستاند .در نگرش شیعه ، هرکس این اشخاص را بزرگ بدارد و هرکه آنان را یارى  ومدد رساند و به دفاع از آنها برخیزد ، بر آیینِ «تشیُّع» نمى ‏باشد .این ، یک امر عقلى  و عقلایى  است که همه مردم آن را مى ‏فهمند و مى ‏شناسندو انتظار دارند .

ادامه‌ی خواندن

پاره‏ اى از عقاید ابن عربى ۲-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

پاره‏ اى از عقاید ابن عربى ۲-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

شگفتى  از اسرائیلیّات سَبْتى

ابن عربى  ، مى ‏گوید :احمد سَبْتى  (پسر هارون الرشید) شش روز را روزه مى ‏گرفت و در این روزهابه عبادت مشغول مى ‏شد ، آن گاه که روز شنبه فرا مى ‏رسید ، براى  خوراک هفتگى ‏اش کار مى ‏کرد …از او پرسیدم : چرا روز شنبه را به کار و تلاش اختصاص دادى  ؟ گفت : زیراخداى  سبحان ، آفرینش ما را در روز یکشنبه آغازید و در روز جمعه از آن فراغت یافت . من این روزها را براى  عبادتِ خدا قرار دادم و در آنها به آنچه خود بهره‏ مند شوم ، نپرداختم . در روز شنبه در طلب آنچه در این ایّام بخورم ،برمى ‏آیم .هر جمعه ‏اى  چنین است . خداى  سبحان در روز شنبه به آنچه آفرید، مى ‏نگرد،به پشت مى ‏خوابد و یکى  از پاهایش را بر دیگرى  مى ‏گذارد و مى ‏گوید : منم پادشاه (به جهت ظهور فرمان روایى ‏اش) و به همین جهت ، این روز «یوم
السبت» (روز استراحت) نامیده شد ، «سبت» همان «راحتى  و آسودن» است .از این روست که خداى  متعال خبر داد که «در آنچه آفرید او را لُغوبى نمى ‏رسد» لُغُوب ، همان خستگى  و درماندگى  است ، خدا به استراحت مى ‏پردازدامّا نه از سر خستگى  (آن گونه که در حقّ ما جارى  است) .

ادامه‌ی خواندن

پاره‏ اى از عقاید ابن عربى ۱-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

پاره‏ اى از عقاید ابن عربى ۱-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

ابن عربى  ، بر تسنّنِ خود همواره تأکید مى ‏ورزد و در این راستا فضیلت ‏ها وکرامت‏ هایى  را براى  اشخاصى  ذکر مى ‏کند و لَقب‏ها و مقام‏ هایى  را به آنان مى ‏بخشد که شیعه آنها را برنمى ‏تابد [ و این گونه اشخاص را دنیاپرستانى  مُفسد ودروغ‏گویانى  جاه ‏طلب مى ‏داند ] .ابن عربى  ، به صراحت ، تهمت ‏هایى  به شیعه مى ‏زند و مى ‏کوشد در باورهاى شیعه شک برانگیزاند ، و به مواضعى  لب مى ‏جنباند که خود آنها را پذیرفته وعقایدى  که پایبندشان است و از آنها دست برنمى ‏دارد .از آنجا که نگرش‏هاى ابن عربى  در این زمینه ـ که آنها را نوشته و درکتاب‏ هایش آشکارا آورده است ـ فراوان‏ اند ، ما به پاره‏اى  از آنها از باب نمونه ومثال (نه استقصاى  همه سخنانِ او) بسنده مى ‏کنیم و از عقایدى  که با ادّعاى  تشیّع او سازگار نمى ‏افتد ، موارد زیر را مى ‏آوریم : ادامه‌ی خواندن

نشانه‏ ها و روش‏ ها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

نشانه‏ ها و روش‏ ها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

سرآغاز

با مراجعه به زندگى ‏نامه ابن عربى  ، مى ‏توان دریافت که مکتب وى  از مکتب شیعه و تشیّع (و از هر آنچه اهل بیت بیان داشته‏ اند) جداست و نشانه‏ هاى  تسنّن عمیق در عرصه‏ هاى  مختلفى  که وى  در آنها سخن مى ‏راند ، بر وى  آشکارمى ‏باشد .ما در این فصل ، نمونه ‏هاى  پراکنده‏اى  از این نشانه‏ ها را مى ‏آوریم که این حقیقت را تأکید مى ‏کند . ادامه‌ی خواندن

اولیا و اَقطاب ، انبیا نه اَرباب – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

اولیا و اَقطاب ، انبیا نه اَرباب – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

معجزات اولیاى  صوفیّه

در این پژوهش آوردیم یا به نصوصى  اشاره کردیم که تصریح دارد به اینکه ابن عربى  براى  اولیاى  صوفیّه مقام نبوّت را ادّعا مى ‏کند ـ لیکن بدون شریعت ـچنان که ادّعا مى ‏کند آنان کرامات و اَفعالِ شگفت فراوانى  دارند که به حدّ اعجازمى ‏رسد.[۱]پیداست که سیاست بدیل تراشى  و ساختنِ جایگزین‏ هاى  فراوان موجب
تضعیف مقامات معنوى  و بى ‏اعتبار سازى  آنها و کاستى ِارزشِ کرامات مى ‏شود .به عنوان نمونه ، تکثیر مراجع سبب مى ‏شود مقام مرجعیّت در میان مردم پایین آید یا سقوط کند و فراوانى  ادّعاى  مقامات براى  بسیارى  از اَشخاص ، این امر راموهون و مبتذل مى ‏نمایاند و ارزش شخص و امتیاز انبیا و اولیاى  حقیقى  ناچیزجلوه مى ‏کند . چنان که فزونى  مزارها و مقام ‏ها ، ارزش معنوى  ویژه‏اى  را که سزامند مقامات و مشاهد اهل بیت  علیهم ‏السلام است ، تضعیف مى ‏کند .همچنین شیوع ادّعاى  کرامت‏ها و معجزه‏ها ، موضوع کرامت و معجزه راامرى  پیش افتاده و نااستوار مى ‏گرداند که میان مردم (مانند آب و غذا) دست به دست مى ‏شود .

ادامه‌ی خواندن

خودستا سلامت مى ‏رساند – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

 خودستا سلامت مى ‏رساند – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

ادلّه و شواهد

در این فصل ، شواهد و امورى  را مى ‏آوریم که دلالت دارند بر اینکه ابن عربى  در اعتقاداتش از راه صواب به دور افتاد و در ادّعاهایش از صداقت روى  برتافت.این فصل را اختصاص مى ‏دهیم به مطالبى  که ابن عربى  خود را مى ‏ستاید ومقاماتى  را براى  خود ادّعا مى ‏کند ؛ مقام‏ هایى  که اگر بخواهیم آنها را از همه مؤلّفاتِ ابن عربى  گرد آوریم ، کتاب بزرگ و پر حجمى  مى ‏شود و تعجّب ناباورانه خواننده را بر مى ‏انگیزاند و از قدرتِ تخیّل این مرد در شگفت مى ‏ماند .خیال‏ بافى ‏ها و خواب‏هاى  پُر دامنه ابن عربى  و جسارتِ او (در اینکه معجزه پیامبر و مقام او را براى  خود ادّعا مى ‏کند و به آن پُز مى ‏دهد) انسان را در دهشت وحیرت فرو مى ‏برد .با توکّل بر خدا (که نهایت آرزوى  آرزومندان است و برترین خواسته حاجت‏مندان) مى ‏گوییم : ادامه‌ی خواندن

دفاع از ابن عربى بخش ۲ – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

دفاع از ابن عربى بخش ۲ – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟

ابن عربى  شیعه امامیّه را محترم مى ‏شمارد

مدافعان ابن عربى  بیان مى ‏دارند که وى  شیعه امامیّه را ارج مى ‏نهاد و احترام مى ‏گذاشت . در موارد بسیارى  (خواه در الفتوحات و خواه در محاضرة الأبرار)وى  از ائمّه شیعه [ با احترام ] یاد مى ‏کند . پس نباید او را دشمن امامیّه قلمدادکرد .[۱]مى ‏گوییم :یک : ما در کتاب‏هاى  ابن عربى  ، اثرى  از اینکه وى  «امامیّه» را خاطرنشان سازد و از آنها تقدیر و تمجید کند ، نیافتیم ، بلکه این را مى ‏یابیم که مى ‏گوید :شیطان‏ها سوى  بدعت‏ گذاران و هواپرستان (به ویژه امامیّه) اصل صحیحى  را ـ که همان محبّت اهل بیت است ـ مى ‏افکنند ، سپس آنان از این محبّت ، به نگرش‏هاى  اشتباهِ دیگرى  ، دست مى ‏یازند .[۲]دو : خود همین شخص [ تهرانى  ] ادّعا مى ‏کند که ابن عربى «مستضعف » به شمار مى ‏رود . وى  در «مغرب» مى ‏زیست ، و چیزى  از شیعه و تشیّع (چه رسد به امامیّه) نمى ‏دانست .[۳]اگر امر ، چنین باشد ، از کجا وى  به نیرنگ شیاطین با شیعه (و به ویژه با امامیّه)پى  بُرد ؟ چگونه عقیده‏اى  را که درباره عملکرد شیاطین با شیعه مطرح مى ‏سازد بااحترام و ارج نهادنِ او به امامیّه ، جمع کنیم ؟سه : به فرض بپذیریم که ابن عربى  ، از تشیّع چیزى  نمى ‏دانست ، و کتاب فتوحات را با الهام دریافت و مطالب آن را بى ‏اختیار خودش نوشت (چنان که مى ‏پندارند)

ادامه‌ی خواندن

دفاع از ابن عربى بخش ۱ -ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

دفاع از ابن عربى بخش ۱ -ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

درآمد

گفتیم هرکه به کتاب‏هاى  ابن عربى  مراجعه کند ، آنها را آکنده از نصوص فراوان و انبوهى  مى ‏یابد که بر تسنّن ریشه ‏دار ابن عربى  و تعصّب شدید او در این مذهب ، دلالت دارد تا آنجا که بدى ‏ها را به خوبى ‏ها دگرگون مى ‏سازد ، بلکه آنهارا از بزرگ‏ترین فضائلى  قرار مى ‏دهد که مى ‏توان به آنها دست یافت ؛ والاترین مراتب و بلندترین آنها ، نقطه اوج مقامات و ارجمندتر و عالى ‏تر از همه .شاید بعضى  از اینها را در فصل جداگانه ‏اى  بیاوریم ، لیکن پیش از آن ، به دفاع‏ هایى  مى ‏پردازیم که از ابن عربى  کرده‏ اند و آنها را در ضمن عنوان‏هاى  زیرباز مى ‏گوییم . ادامه‌ی خواندن

نکوهش شیعه – ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

نکوهش شیعه – ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟

سرآغاز

ابن عربى  ، اوصافى  را به شیعه اختصاص مى ‏دهد و نشانه‏ هاى  بارزى  راارزانى ‏شان مى ‏دارد که از درک وى  نسبت به شیعه و ارزشى  که شیعیان نزد اودارند ، خبر مى ‏دهد .در این فصل ، متون زیر را ـ بى  هیچ توضیح و نقدى  ـ مى ‏آوریم .

رافضى  به صورت سگ

ابن عربى  ، پیرامون جماعتى  که آنها را «رَجَبِیّون» مى ‏نامد ، مى ‏گوید :با یکى  از آنها ـ در ماه رجب ـ که در خانه ‏اش محبوس بود ، گرد آمدیم . این حالت ویژه [ روحى  ] او را وامى ‏داشت که خود را در خانه زندانى  سازد . اوفروشنده هویج و سبزیجات رایج بود . درباره آن حالتش از وى  پرسیدم ، با اینکه آگاهى ‏هایى  در این زمینه داشتم ، از کیفیّتِ آن حالت ، مرا باخبر ساخت وشگفتى ‏هایى  را باز گفت .از او پرسیدم : آیا نشانه‏اى  در چیزى  [ از آن حالت ] برایت باقى  هست ؟ گفت :

ادامه‌ی خواندن