در فصل پیشین ، دسته اى از نصوصى را آوردیم که بعضى از مقامهاى ابوبکررا ـ که دیگر خلفا در آنها با او مشارکت داشت ـ روشن مى ساخت . در این فصل ،نقلهاى دیگرى را ذکر مى کنیم که برایمان آشکار مى سازد ابوبکر نزد ابن عربى ،مقام اوّل را داراست و ابن عربى بزرگترین قداست ها و احترام ها را ارزانى اش مى دارد .خواهیم دید که ابن عربى در این عرصه ، خود را به چیزى محدود نمى کند ؛گاه براى این کار به حدیث منسوب به پیامبر صلى الله علیه وآله استشهاد مى ورزد و گاه برخواب یا بر سخن یک نفر صوفى مثل خودش ، تکیه دارد و گاه به استحسانى روى مى آورد که چندان پیدا نیست و یا خود دست به ابتکار مى زند (و ماننداینها) .بعضى از این نصوص ، که میزان عظمت و حقیقت موقعیّت ابوبکر را نزد ابن عربى روشن مى سازند ، چنین اند : ادامهی خواندن ←
پیشوایانِ ابن عربى و مقامات آنها – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
سرآغاز
از ویژگى هاى مذهب شیعه این است که امام على علیه السلام امام و خلیفه بعد ازپیامبر صلى الله علیه وآله مى باشد (این امر ، با نصّ قاطع و برهان روشن ، ثابت است) شیعه ،خلافتِ کسانى را که بر امام على علیه السلام پیشى جستند و حقِّ آن حضرت را غصب کردند ، برنمى تابد .از این روست که شیعه کسانى را که بر امام على علیه السلام در این امر ، تاختند ،محترم نمى شمارد و آن را بر خلاف نصّ پیامبر مى داند و نقضِ پیمانى مى انگاردکه خدا و رسولش آن را [ از مردم ] ستاند .در نگرش شیعه ، هرکس این اشخاص را بزرگ بدارد و هرکه آنان را یارى ومدد رساند و به دفاع از آنها برخیزد ، بر آیینِ «تشیُّع» نمى باشد .این ، یک امر عقلى و عقلایى است که همه مردم آن را مى فهمند و مى شناسندو انتظار دارند .
پاره اى از عقاید ابن عربى ۲-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
شگفتى از اسرائیلیّات سَبْتى
ابن عربى ، مى گوید :احمد سَبْتى (پسر هارون الرشید) شش روز را روزه مى گرفت و در این روزهابه عبادت مشغول مى شد ، آن گاه که روز شنبه فرا مى رسید ، براى خوراک هفتگى اش کار مى کرد …از او پرسیدم : چرا روز شنبه را به کار و تلاش اختصاص دادى ؟ گفت : زیراخداى سبحان ، آفرینش ما را در روز یکشنبه آغازید و در روز جمعه از آن فراغت یافت . من این روزها را براى عبادتِ خدا قرار دادم و در آنها به آنچه خود بهره مند شوم ، نپرداختم . در روز شنبه در طلب آنچه در این ایّام بخورم ،برمى آیم .هر جمعه اى چنین است . خداى سبحان در روز شنبه به آنچه آفرید، مى نگرد،به پشت مى خوابد و یکى از پاهایش را بر دیگرى مى گذارد و مى گوید : منم پادشاه (به جهت ظهور فرمان روایى اش) و به همین جهت ، این روز «یوم
السبت» (روز استراحت) نامیده شد ، «سبت» همان «راحتى و آسودن» است .از این روست که خداى متعال خبر داد که «در آنچه آفرید او را لُغوبى نمى رسد» لُغُوب ، همان خستگى و درماندگى است ، خدا به استراحت مى پردازدامّا نه از سر خستگى (آن گونه که در حقّ ما جارى است) .
پاره اى از عقاید ابن عربى ۱-ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
ابن عربى ، بر تسنّنِ خود همواره تأکید مى ورزد و در این راستا فضیلت ها وکرامت هایى را براى اشخاصى ذکر مى کند و لَقبها و مقام هایى را به آنان مى بخشد که شیعه آنها را برنمى تابد [ و این گونه اشخاص را دنیاپرستانى مُفسد ودروغگویانى جاه طلب مى داند ] .ابن عربى ، به صراحت ، تهمت هایى به شیعه مى زند و مى کوشد در باورهاى شیعه شک برانگیزاند ، و به مواضعى لب مى جنباند که خود آنها را پذیرفته وعقایدى که پایبندشان است و از آنها دست برنمى دارد .از آنجا که نگرشهاى ابن عربى در این زمینه ـ که آنها را نوشته و درکتاب هایش آشکارا آورده است ـ فراوان اند ، ما به پارهاى از آنها از باب نمونه ومثال (نه استقصاى همه سخنانِ او) بسنده مى کنیم و از عقایدى که با ادّعاى تشیّع او سازگار نمى افتد ، موارد زیر را مى آوریم : ادامهی خواندن ←
با مراجعه به زندگى نامه ابن عربى ، مى توان دریافت که مکتب وى از مکتب شیعه و تشیّع (و از هر آنچه اهل بیت بیان داشته اند) جداست و نشانه هاى تسنّن عمیق در عرصه هاى مختلفى که وى در آنها سخن مى راند ، بر وى آشکارمى باشد .ما در این فصل ، نمونه هاى پراکندهاى از این نشانه ها را مى آوریم که این حقیقت را تأکید مى کند . ادامهی خواندن ←
اولیا و اَقطاب ، انبیا نه اَرباب – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
معجزات اولیاى صوفیّه
در این پژوهش آوردیم یا به نصوصى اشاره کردیم که تصریح دارد به اینکه ابن عربى براى اولیاى صوفیّه مقام نبوّت را ادّعا مى کند ـ لیکن بدون شریعت ـچنان که ادّعا مى کند آنان کرامات و اَفعالِ شگفت فراوانى دارند که به حدّ اعجازمى رسد.[۱]پیداست که سیاست بدیل تراشى و ساختنِ جایگزین هاى فراوان موجب تضعیف مقامات معنوى و بى اعتبار سازى آنها و کاستى ِارزشِ کرامات مى شود .به عنوان نمونه ، تکثیر مراجع سبب مى شود مقام مرجعیّت در میان مردم پایین آید یا سقوط کند و فراوانى ادّعاى مقامات براى بسیارى از اَشخاص ، این امر راموهون و مبتذل مى نمایاند و ارزش شخص و امتیاز انبیا و اولیاى حقیقى ناچیزجلوه مى کند . چنان که فزونى مزارها و مقام ها ، ارزش معنوى ویژهاى را که سزامند مقامات و مشاهد اهل بیت علیهم السلام است ، تضعیف مى کند .همچنین شیوع ادّعاى کرامتها و معجزهها ، موضوع کرامت و معجزه راامرى پیش افتاده و نااستوار مى گرداند که میان مردم (مانند آب و غذا) دست به دست مى شود .
خودستا سلامت مى رساند – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
ادلّه و شواهد
در این فصل ، شواهد و امورى را مى آوریم که دلالت دارند بر اینکه ابن عربى در اعتقاداتش از راه صواب به دور افتاد و در ادّعاهایش از صداقت روى برتافت.این فصل را اختصاص مى دهیم به مطالبى که ابن عربى خود را مى ستاید ومقاماتى را براى خود ادّعا مى کند ؛ مقام هایى که اگر بخواهیم آنها را از همه مؤلّفاتِ ابن عربى گرد آوریم ، کتاب بزرگ و پر حجمى مى شود و تعجّب ناباورانه خواننده را بر مى انگیزاند و از قدرتِ تخیّل این مرد در شگفت مى ماند .خیال بافى ها و خوابهاى پُر دامنه ابن عربى و جسارتِ او (در اینکه معجزه پیامبر و مقام او را براى خود ادّعا مى کند و به آن پُز مى دهد) انسان را در دهشت وحیرت فرو مى برد .با توکّل بر خدا (که نهایت آرزوى آرزومندان است و برترین خواسته حاجتمندان) مى گوییم : ادامهی خواندن ←
دفاع از ابن عربى بخش ۲ – ابن عربى . سُنِّى یا شیعه ؟
ابن عربى شیعه امامیّه را محترم مى شمارد
مدافعان ابن عربى بیان مى دارند که وى شیعه امامیّه را ارج مى نهاد و احتراممى گذاشت . در موارد بسیارى (خواه در الفتوحات و خواه در محاضرة الأبرار)وى از ائمّه شیعه [ با احترام ] یاد مى کند . پس نباید او را دشمن امامیّه قلمدادکرد .[۱]مى گوییم :یک : ما در کتابهاى ابن عربى ، اثرى از اینکه وى «امامیّه» را خاطرنشان سازد و از آنها تقدیر و تمجید کند ، نیافتیم ، بلکه این را مى یابیم که مى گوید :شیطانها سوى بدعت گذاران و هواپرستان (به ویژه امامیّه) اصل صحیحى را ـ که همان محبّت اهل بیت است ـ مى افکنند ، سپس آنان از این محبّت ، به نگرشهاى اشتباهِ دیگرى ، دست مى یازند .[۲]دو : خود همین شخص [ تهرانى ] ادّعا مى کند که ابن عربى «مستضعف » به شمار مى رود . وى در «مغرب» مى زیست ، و چیزى از شیعه و تشیّع (چه رسد به امامیّه) نمى دانست .[۳]اگر امر ، چنین باشد ، از کجا وى به نیرنگ شیاطین با شیعه (و به ویژه با امامیّه)پى بُرد ؟ چگونه عقیدهاى را که درباره عملکرد شیاطین با شیعه مطرح مى سازد بااحترام و ارج نهادنِ او به امامیّه ، جمع کنیم ؟سه : به فرض بپذیریم که ابن عربى ، از تشیّع چیزى نمى دانست ، و کتاب فتوحات را با الهام دریافت و مطالب آن را بى اختیار خودش نوشت (چنان کهمى پندارند)
دفاع از ابن عربى بخش ۱ -ابن عربى. سُنِّى یا شیعه ؟
درآمد
گفتیم هرکه به کتابهاى ابن عربى مراجعه کند ، آنها را آکنده از نصوصفراوان و انبوهى مى یابد که بر تسنّن ریشه دار ابن عربى و تعصّب شدید او در این مذهب ، دلالت دارد تا آنجا که بدى ها را به خوبى ها دگرگون مى سازد ، بلکه آنهارا از بزرگترین فضائلى قرار مى دهد که مى توان به آنها دست یافت ؛ والاترین مراتب و بلندترین آنها ، نقطه اوج مقامات و ارجمندتر و عالى تر از همه .شاید بعضى از اینها را در فصل جداگانه اى بیاوریم ، لیکن پیش از آن ، به دفاع هایى مى پردازیم که از ابن عربى کرده اند و آنها را در ضمن عنوانهاى زیرباز مى گوییم . ادامهی خواندن ←
ابن عربى ، اوصافى را به شیعه اختصاص مى دهد و نشانه هاى بارزى راارزانى شان مى دارد که از درک وى نسبت به شیعه و ارزشى که شیعیان نزد اودارند ، خبر مى دهد .در این فصل ، متون زیر را ـ بى هیچ توضیح و نقدى ـ مى آوریم .
رافضى به صورت سگ
ابن عربى ، پیرامون جماعتى که آنها را «رَجَبِیّون» مى نامد ، مى گوید :با یکى از آنها ـ در ماه رجب ـ که در خانه اش محبوس بود ، گرد آمدیم . اینحالت ویژه [ روحى ] او را وامى داشت که خود را در خانه زندانى سازد . اوفروشنده هویج و سبزیجات رایج بود . درباره آن حالتش از وى پرسیدم ، با اینکه آگاهى هایى در این زمینه داشتم ، از کیفیّتِ آن حالت ، مرا باخبر ساخت وشگفتى هایى را باز گفت .از او پرسیدم : آیا نشانهاى در چیزى [ از آن حالت ] برایت باقى هست ؟ گفت :