نامه دوازدهم-آیین حق

نامه دوازدهم-آیین حق

نامه دوازدهم [ یاد امام حجّت به اَلقاب ، نه به اسم ! ]                                                                     

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

حمد و سپاس خداى را که پروردگار جهانیان است و صلوات و سلام بر والاترین
آفریده‏اش ، سرور ما و شفیع گناهان مان ، ابوالقاسم ، محمّد بن عبداللّه‏ ، و بر خاندانِ برجسته و مبارک آن حضرت ، و لعن و نفرین بر دشمنانِ آنها تا برپایى روزجزا .. .حضرت علاّمه اندیشور ، سیّد جعفر مرتضى عاملى (توفیقاتتان مستدام باد)سلام ورحمت و برکاتِ خدا بر شما باد …از همان آغاز و از زمانى که پاسخ نامه اوّل را خواندم ، گستره علم و متانتِ سخنِ شما را دریافتم و یقین کردم ، با اینکه انسان از خطا و لغزش مصون نیست … (خدا ما وشما را از فرو افتادن در آن حفظ کُناد) .به همین جهت ، روز به روز ، سبک عبارات و دلایل قوى که مى ‏آوردید(دلیل‏ هایى که هر انسانى را در برابر حق به زانو در مى‏ آوَرَد ، هرکه باشد) به طورفزاینده ، شگفتى‏ ام را برمى‏ انگیخت …پس از آنکه مراجعه به مصادرى مى ‏کردم که جواب‏ هایت را بر آنها استوار ساخته بودى و درستى آنها را در مى ‏یافتم ، بر خود لازم مى‏ دانستم که به دلیل تن دهم وگرنه از معاندان خواهم بود .این کار ، براى آن بود که بعدها نگویند من بى ‏مطالعه و تحقیق ، آنها را پذیرفتم ،چنین سخنى درباره من خطاست ، بلکه آنچه را به دستم رسید با همه توان وارسى کردم و پژوهیدم تا آنچه را بر خلافِ مبانى مورد اعتمادم هست ، بیابم ، لیکن نیافتم .از این رو ، من همانم که اکنون هستم ، و باورهایى را که به دست آورده‏ ام برگشت‏ ناپذیرند ؛اوّلاً : از سرِ رحمتِ الهى و لُطف رَبّانى که ارزانى‏ ام داشت ؛ اینکه در شبکه اینترنت با جوانى آشنا شدم که از من خواست با شما گفت و گو کنم و بى دلیل ، به اتهامات دست نیازم …و نتیجه این کار ، شخصیتى است که اکنون دارم …این را براى این گفتم تا در آینده تاریخ نگویند : شخصیتى که با او محاوره کردم ،موهومى یا ناموجود مى ‏باشد ، چنان که مراجعاتى را که میانِ دو شخصیت بزرگ ، درگذشته رخ داد ، انکار کردند …ثانیاً : در روایات خواندم که امام دوازدهم را (که خداى فرجش را نزدیک کند) جز به«حجّت» یا «صاحب العصر» ، «صاحب الزمان» یا دیگر لَقب‏ها ، بى ذکر نامِ آنحضرت  علیه ‏السلام نباید صدا کرد ، اگر مرحمت کنید مى ‏خواهم دلیل این کار را بدانم …در پایان ، بر خود لازم مى ‏دانم براى همه آنچه در حقّ من به انجام رساندید ، تشکرکنّم و در هر حالى خدا را سپاس گویم .و پایانِ دعا و خواست ما این است : ستایش خداى را که پروردگار جهانیان است . سلام و رحمت و برکاتِ خدا بر شما باد …

 برادرتان شیخ «ص»

اوّل ربیع الأوّل ۱۴۳۱ هجرى ، مطابق با ۱۶/۲/۲۰۱۰ میلادى

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× 6 = بیست چهار

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>