نویسنده این اثر سید ابن السیّد خاطرهاى شیرین از مرگ با عزّت یکى از عشّاق امیرالمؤمنین على علیه السلام دارد و آن اینکه زندگى سراسر محبّت و عشق به اهل البیت یکى ازدوستان
امیرالمؤمنین علیه السلام سبب شد که نه تنها وى به خواسته دوران عمرش که همانا نیفتادن در بستر و محتاج این و آن نشدن بود رسید که مضافاً بر آن با پیدا شدن آثار مرگ وى شروع کردبه خواندن این بیت :على جان گفتى که درمانى بفریادت رسم کنون درمانده ام بفریادم برس مولاو فریاد زنان آن قدر على ، على گفت تا جان به جان آفرین تقدیم نمود ، خداى رحمتش کند که کرد .و پس از مرگ دوستان و بستگانش کراراً او را در عالم رؤیادر جایگاه خوبى از درجات بهشت متنعّم دیدند ، اللهمّ ارزقناإن شاء اللّه .با هم بخندیم اگر قرار است بخندیم پس بخندید
امام جمعه کافر
گویند روزى یکى از فضلاء براى ایجاد سرور و خنداندن حضّار از جمله یکى از مراجع بزرگ که به جهاتى در آن ایام سخت غمگین و در فشار عجیب روحى قرار گرفته بود چندجوک مودّب را بیان کرده از جمله اینکه :گفته اند در رشت امام جمعه کافرى بود چنین و چنان … وخنده حضّار … و لحظاتى بعد از گوینده سؤال شد مگر امام جمعه هم مى شود که کافر باشد و یا کافرى ممکن است که امام جمعه باشد ؟گوینده خطاب به آن مرجع مى گوید : آقا شما فرمودید که نگوئید ، یک ترک اینطور ، یا یک رشتى یا یک قزوینى اینطور و آنطور ، که این غیبت همه آن قوم مى باشد ومستوجب گناه ، بلکه بگوئید یک ترکِ کافر یا یک مثلاًقزوینى کافر ، منهم براى اینکه مرتکب گناهى نشده باشم گفتم در رشت امام جمعه کافرى بود … و خنده حضّار و ایجادسرورى در کمال ادب …خب خندیدین !! نخندیدین ؟ بخندید دیگه … دیدى خندیدى هِ هِ هِ در امتداد لبخندگویند در بعضى از اقوام ایرانى ، گروهى بعضى اشیاء رابه گونه اى دیگر مى گویند ، حال جدّى است یا شوخى ما نقل مى کنیم شاید که از خواندن آنها سرورى در دل شما ایجاد کرده باشیم :بادمجان ـ عزادار خیارگوجه فرنگى ـ چراغ خطر دیزى دمپائى ـ نفر برنوشابه ـ چاى عصبانى اتوبوس دو طبقه ـ خر نرچنگال ـ قاشق تابستانى مسجد ـ افغانستان حمام ـ پاکستان شیشه ـ آن ورش پیداآینه ـ من درش پیداچراغ خواب ـ شاهد ماجرا ، کدام ماجرا ؟ خدا مى داند شایدکه ….. و شاید هم جنگ دعوا قرقر نغ نغ و خیلى چیزهاى دیگه .که إن شاء اللّه ماجراى اول
از اسناد اعتبار و صحّت حدیث
اوّلاً : آنچه مسلّم است این حدیث را محدث بزرگ شیعه مرحوم علاّمه محمّدباقر مجلسى در کتاب شریف بحارالانوار به طور مشروح و مفصّل بیان نموده است .ثانیاً : مرحوم سید رضى الدین على فرزند سید بزرگوار ابن طاووس در کتاب زوائد الفوائد نقل فرموده است که این حدیث شریف را از خط (على بن محمّد بن طى ّ) رحمة اللّه علیه نوشتم وپس از آن در کتب معتبر دیگرى که مطالعه و تحقیق مى کردم روایات و احادیث معتبر دیگرى موافق و در تأیید این حدیث یافته و بر صحّت و اعتبار آن اعتماد و اطمینان یافتم .و تأکید مى کند که لازم است شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام این روز بزرگ را جشن گرفته و اظهار شادمانى و سرورنمایند .نهایتاً : آنچه از قرون و اعصار مى گذرد هنوز کسى در تاریخ به طور مستند در هیچ یک از کتب تاریخى خلاف این حدیث شریف نقلى نیاورده و ردّى بر آن ننوشته است و این از دلائل متقن و محکمى بر صحّت و اعتبار حدیث شریف مذکور است .
درخواست از شما :
از عموم شما برادران و خواهران عزیز و گرامى تقاضا داریم در رعایت آنچه را که موجب تحریک و دشمنى مى گردد کوتاهى ننموده و به گونه اى عمل کنید که ضمن ایجاد سرور درقلوب مؤمنین سبب اذیّت و آزار کسى نشده و سُرور و شادمانى آنان تبدیل به غم و اندوه نگردد ، إن شاء اللّه .آرزواز خداى مهربان امید آن داریم که عیدى همه ما را در این روزشریف فرج فرزند فاطمه حضرت حجة بن الحسن المهدى صلوات اللّه علیه قرار داده و ما را در مدینه فاضله حکومت حقّه آن حضرت بهره مند و پدرم که مدّتى است از دیدن چهره نورانى او و مادرم که سالهاست از بوسیدن پاى او محرومم غریق رحمت نموده و آنها را در رجعت در محضر مولایم نیزمتنعّم فرماید .سیّد ابن السیّد