زیارت در لغت و عرف-جایگاه زیارت

زیارت در لغت و عرف-جایگاه زیارت

رهنمودى  بر جایگاه زیارت

تألیف:جمعى  از نویسندگان

زیارت در لغت و عرف

معناى  لغوى  زیارت ، قصد است ؛ و در عُرف قصدى  است که همراه با اکرام وتعظیمِ زیارت شونده و اُنس یافتن با او باشد[۱] .تقى  الدین سُبْکى  شافعى [۲] مى ‏گوید : لفظ «زیارت» انتقال از مکان زائر به مکان زیارت شونده را مى ‏طلبد ؛ مانند لفظِ «مَجیء : آمدن» که آیه کریمه[۳] بر آن نص دارد ؛از این رو زیارت یا همان انتقال از مکانى  به مکانى  به قصد زیارت است ، و یا حضورنزد زیارت شونده از مکانى  دیگر است ؛ و در هر حال ، باید معناى  انتقال در آن تحقیق یابد ؛ و بدین جهت ، کسى  که پیوسته نزد شخصى  هست [ زائر نمى ‏باشد و ] زیارت ازسوى  او تحقق نمى ‏یابد ؛ و براى  همین ، مى ‏گویى  : «از فلان جا فلانى  را زیارت کردم»[۴] .

سیّد محسن امین[۵] ـ هنگام استدلال بر مشروعیّت زیارت پیامبر ص به آیه « وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاؤُوکَ … » ـ مى ‏گوید :زیارت (پیامبر همان حضور مى ‏باشد که عبارت است از آمدن نزد آن حضرت ،خواه براى  آمرزش خواهى  باشد یا بدون آن ، و سلام دادن [ به پیامبر ] در معناى  آن داخل نیست[۶] .شهید اول[۷] مى ‏گوید : در زیارت حضور در مقام [ و جاى  زیارت شونده ] کفایت مى ‏کند ، و اقرب [ به نظر ] وجوب سلام است ؛ زیرا متعارف از زیارت سلام مى ‏باشد[۸] .سیّد حسن امین[۹] مى ‏نویسد : زیارت در لغت همان حضور نزد زیارت شونده است ؛ لیکن در عُرف شیعه ، به معناى  حضور در یکى  از مشاهد مقدسه مى ‏باشد … .زیارت نزد شیعه حضور روحى  است ؛ روحانیت بزرگى  که زیارت شونده دارد ونفسیّت ممتاز و صفات قدسى  او ، بر نفسیّت زائر افاضه مى ‏شود ؛ [ روح ] زائر از این افاضات [ قدسى  و انرژى  زا ] به دست مى ‏آورد تا بعد از اضطراب و ناآرامى  ، اطمینان پیدا کند ، و بعد از شقاوت سعادت یابد ، و پس از ناامیدى  امیدوار شود ، و بعد از گرفتگى  و تُرُش رویى  ، گشاده‏رو گردد[۱۰] . در اینجا میان زیارت معصومین  علیهم ‏السلام درزمان حیاتشان یا زیارت مرقدهاى آنان پس ازشهادتشان ، فرقى  وجود ندارد ؛ زیرا آنان ـ به شهادت قرآن کریم « أَحْیَاءٌ عِنْدَرَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ »[۱۱] ـ نزد پروردگارشان زنده ‏اند [ و ] روزى  داده مى ‏شوند ؛ و نیز بدانجهت که پیامبر ص فرمود : «هرکه مرا در زمان حیات و مماتم زیارت کند ، در روز قیامت براى  او گواهم»[۱۲] ؛ و سخن امام صادق  علیه‏ السلام که فرمود : «آن که ما را پس ازدرگذشتمان زیارت کند به منزله آن است که در زمان زنده بودنمان ما را زیارت کرده است»[۱۳] .
شایان ذکر است که ، واژه «زیارت» مفهوم اصطلاحى  دیگرى  نیز دارد ؛ [ و آن این است که ] زیارت اطلاق مى ‏شود بر نصّ زیارتى  که زائر زیارت شونده را به آن مخاطب سازد .با استفاده از تعاریف گذشته ، و روایاتى  که درباره زیارت و فضلِ آن وارد شده ، وآنچه را علماءؤ در این زمینه گفته ‏اند ، مى ‏گوییم : زیارت نزد مسلمانان همان حضور و دیدار است ، و [ نوعى  ] به هم رسیدن قلبى ِمعنوى  که زائر خود را در کنار زائر شونده مى ‏یابد ، نتیجه فیضى  است که آن را نفس زائر از انوارِ شخصیتِ قُدسى  زیارت شونده ـ که دارنده صفات الهى  رفیع است ـ برمى ‏گیرد ؛ و این است زیارت مُدرِکِ عارف به ائمه دین و رهبران شرعى  آن ، وبندگان صالحان خدا .زیارت ، درنگ و ایستادن متواضعانه در کَنَفِ برگزیده خدا و ولى  اوست تا روح با
او ارتباط یابد ، و قلب با او هم آغوش گردد ، و [ در این پیوست روحى  و قلبى  ] زائرپرتوهایى  و قبسى  از فیض نور ولى  خدا برگیرد .زیارت تنها شدن و خلوت کردن با حجت الهى  است و انس گرفتن با او ، و در این میان ، اِبراز حاجت و تضرُّع در پیش‏گاه خداى  متعال ، و آماده ساختن قلب و روح براى  بیدارى  از غفلت ، و پاکى  از زنگارِ گناهان و آلودگى  آنها .

[۱] .  بنگرید به ، مجمع البحرین ۲ : ۳۰۴ ـ ۳۰۵ ؛ مصباح المنیر : ۳۵۴ .
[۲] .  سُبْکى  ۶۸۳ ـ ۷۵۶ ه ، على  بن عبدالکافى  بن على  بن تمام بن یوسف بن موسى  بن تمام انصارى  ، خزرجى سبکى  ، شافعى  (تقى  الدین ، ابوالحسن) ، عالمى  است که در فقه و تفسیر و اصول و منطق ، نقش داشت … از جمله تصانیف فراوان اوست : الابتهاج فی شرح المنهاج ، الدُّرّ النَّظیم فی تفسیر القرآن الکریم … (مُعجم المؤلفین ۷ : ۱۲۷) .
[۳] .  مقصود آیه ۶۵ سوره نساء است : « وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاؤُوکَ … » ؛ اگر آنها زمانى  که به خویشتن ظلم کردند نزد تو بیایند … .
[۴] .  شفاء السقام : ۱۰۱ .
[۵] .  آیة اللّه‏ سیّد محسن فرزند سیّد عبدالکریم حسینى  امین عاملى  ۱۲۸۴ ـ ۱۳۷۱ ، از بزرگان علما و پیشوایان اصلاح‏گر بود ، وى  تألیفات زیادى  دارد ، مشهورترین آنها کتاب «اَعیان الشیعه» است (بنگرید به ، اعیان الشیعه ۱۰ : ۳۳۳ و بعد از آن) .
[۶] .  کشف الارتیاب : ۴۵۹ .
[۷] .  شیخ شمس الدین ، ابو عبداللّه‏ ، محمّد بن شیخ جمال الدین مکّى  ، نبطى  عاملى  جزینى  ۷۳۴ ـ ۷۸۶ ه ، از مشهور ترین مشاهیر علماء ماست ، تألیفات ارزشمندى  از خود بر جاى  گذاشت ، معروف‏ترین آنها «اللُمعة الدِمَشقیّه» است (بنگرید به ، الکنى  والألقاب ۲ : ۳۷۷) .
[۸] .  الدروس ۲ : ۱۵۳ .
[۹] .  وى  نوه آیة اللّه‏ راحل ، سیّد محسن امین عاملى  است ، و از شخصیت‏هاى  علمى  و ادبى  معروف مى ‏باشد ، داراى  مؤلفات ذى  قیمتى  است ، از جمله «دائرة المعارف الإسلامیّة الشیعیّه» .
[۱۰] .  دائرة المعارف الإسلامیّه الشیعیّه ۱۲ : ۶۷ .
[۱۱] .  سوره آل عمران ۳ ، آیه ۱۶۹ .
[۱۲]قرب الإسناد : ۶۵ ، حدیث ۲۰۵ ؛ بحار الأنوار ۱۰۰ : ۱۳۹ .
[۱۳] .  المقنعه : ۴۸۵ ؛ المزار الکبیر : ۱۸ ط : ۴۱ ؛ بحار الأنوار ۱۰۰ : ۱۲۴ ، حدیث ۳۴ .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نُه − 6 =

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>