دیدگاه فقیهان درباره زیارت پیامبرص-جایگاه زیارت

دیدگاه فقیهان درباره زیارت پیامبرص-جایگاه زیارت

زیارت پیامبر اکرم ص به عنوان یکى  از عباداتى  که براستحباب آن تأکید شده است ، در بسیارى  از کتاب‏هاى  فقهى  و روایى  آمده است ؛ افزون بر فصول فقهى بى ‏شمار و کتاب‏هاى  مستقلى  که این موضوع ـ به شکل خاص ـ در آنها بررسى  شده است ، فقهاء به طور ویژه در بحث حجّ به آن پرداخته‏ اند .ما در اینجا گزیده ‏اى  از آراء فقهاى  اسلام را در این مسئله نقل مى ‏کنیم و در آغاز ،بعضى  از نظرات فقهاى  اصحابمان را ـ امامیه جعفریه ـ مى ‏آوریم ؛ ابتدا نظر شیخ صدوق (م۳۸۱ ه) ، و سپس دیگر فقها تا عصر کنونى  .

و در این گزینش به اقوال بیست شخصیت برجسته از عالمان بزرگمان بسنده مى ‏کنیم که درباره استحباب زیارت قبر خاتم پیامبران ص مى ‏باشد .پس از آن به آراء فقهاى  مذاهب مختلف اهل سنّت (شافعى  ، حنفى  ، مالکى  ، حنبلى  و دیگران) مى ‏پردازیم ، و مجموعه‏اى  از اقوال آنها را مى ‏آوریم .و  از آنجا که استقصاى  کاملى  که دربردارنده اقوال همه علماى  امّت باشد ـ که براستحباب زیارت پیامبر ص دلالت دارد ـ در این کتاب محدود فراهم نیست وگنجایش آن را ندارد ، به کمترین حدى  که مقصود را برساند بسنده مى ‏کنیم تا پرده از دیدگان بعضى  کنار رود و حقیقت براى  آنها روشن گردد .

آ . فقها و علماى  شیعه

۱ . محمّد بن على  صدوق[۱] در «الهدایة : ۲۵۵» ـ بعد از ذکر حج و وداع بیت ـ مى ‏گوید :آن گاه قبر پیامبر و قبور ائمّه را ـ صلوات اللّه‏ علیهم اجمعین ـ در مدینه زیارت مى ‏کنى  .

۲ . محمّد بن محمّد مفید[۲] در «الفصول المختاره : ۱۳۰» مى ‏گوید :مسلماان بر وجوب زیارت رسول خدا ص اجماع دارند ، حتى  روایت کرده ‏اند که : «هرکه حج گزارد و به عمد آن حضرت را زیارت نکند ، به او جفا کرده است» …[۳] .شیخ مفید در کتاب مزارِ خود بابى  را آورده است با این عنوان : «وجوب زیارت الحسین صلوات اللّه‏ علیه»[۴] .

۳ . محمّد بن حسن طوسى [۵] در «المبسوط ۱ : ۳۸۶» مى ‏گوید :هنگامى  که انسان از مکه بیرون مى ‏آید باید متوجه مدینه شود [ و به سمت مدینه رود ] براى  زیارت پیامبر ص .

۴ . محمّد بن ادریس حلّى [۶] در «السرائر ۱ : ۶۵۴» مى ‏گوید :زیارت رسول خدا ص … از سنّت‏هاى  مُؤَکَّد و از عبادات بزرگ است در هر جمعه یا هر شهر یا هر سال اگر این کار ممکن باشد ، وگرنه در طول عمر یک بار .

۵ .محمّد بن على  طوسى  (ابن حمزه)[۷] در «الوسیله : ۱۹۶» مى ‏گوید :و زمانى  که انسان بخواهد حج گزارد و از راه عراق آید ، اَوْلى  و بهتر آن است که ابتدا پیامبر ص را زیارت کند ؛ و اگر آن را به تأخیر اندازد و در آغاز حج گزارد ، [ باید ] به راه مدینه بازگردد و آن حضرت را زیارت کند .

۶ . جعفر بن حسن حلّى [۸] در «شرائع الإسلام ۱ : ۲۷۸» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص براى  حاجیان مُستحب مُؤکَّد است .و در «المختصر النافع : ۹۸» مى ‏گوید :مستحب است زیارت پیامبر ص استحبابى  مؤَکَّد .

۷ . همین قول را علاّمه حلّى  ، حسن بن یوسف[۹] در «قواعد الأحکام ۱ : ۴۴۹»آورده است .

۸ . و نیز علاّمه در «تذکرة الفقهاء ۸ : ۴۴۹» مى ‏گوید :زیارت رسول خدا ص مستحب است .و در «إرشاد الأذهان ۱ : ۳۳۹» همین سخن را گفته است .

۹ . محمّد بن حسن حلّى [۱۰] در «ایضاح الفوائد ۱ : ۳۱۸» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مُؤَکَّد است .

۱۰ . همین ‏سخن را على  بن‏حسین کرکى [۱۱] در«جامع المقاصد ۳:۲۷۳»آورده است.

۱۱ . احمد بن محمّد اردبیلى [۱۲] در «مجمع الفائدة والبرهان ۷ : ۴۲۹» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص مستحب است … دلیل آن واضح مى ‏باشد ؛ و این استحباب اجماعى  است ، و اخبار در ترغیب و ثواب آن ، به راستى  زیاد است .

۱۲ . محمّد بن على  عاملى [۱۳] در «مدارک الأحکام ۸ : ۲۷۷» مى ‏گوید :در مؤکَّد بودن استحباب [ زیارت قبر پیامبر ] شکّى  وجود ندارد .

۱۳ . محمّد باقر سبزوارى [۱۴] در «ذخیرة المعاد ۱ : ۷۰۷» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مُؤکَّد است .

۱۴ . محمّد محسن فیض کاشانى [۱۵] در «مفاتیح الشرائع ۱ : ۳۹۵ و۴۴۵» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مؤکّد است ، به ویژه براى  حاجیان ، بلکه بسا بعضى  از صحاح به وجوب آن اشعار دارد .

۱۵ . محمّد باقر مجلسى  در «تحفة الزائر : ۲» مى ‏گوید :به مقتضاى  اَخبار و احادیث زیادى  که فراتر از حدّ شمارش است ،
زیارت رسول برگزیده خدا و ائمّه ابرار ـ صلوات اللّه‏ علیهم اجمعین ـ از بزرگ‏ترین عبادات و والاترین وسایل قرب به خداست .مجلسى   رحمه ‏الله در بحار الأنوار ، کتاب خاصّى  را به زیارات اختصاص داده است .

۱۶ . محمّد بن حسن ، فاضل هندى [۱۶] در «کشف اللثام ۶ : ۲۷۲» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص مستحبّ مُؤَکَّد است … و امکان وجوب آن هست ، به جهت آنکه امام صادق  علیه‏ السلام ـ در روایت صحیح حفص بن بخترى  ـ فرمود : «اگر مردم حج را واگذارند ، باید والى  آنان را به این کار وادارد وبه اقامت گزیدن نزد او ؛ و اگر مردم زیارت پیامبر ص را ترک کنند ، باید والى  آنها را مجبور به این کار سازد …»[۱۷] .

۱۷ . شیخ یوسف بحرانى [۱۸] در «الحدائق الناضره ۱۷ : ۴۰۱» مى ‏گوید :در اینکه زیارت قبر پیامبر ص مستحبّ مؤکَّد است شکّى  نیست ، و این تأکید در حقّ حاجیان افزون مى ‏شود .

۱۸ . سیّد على  طباطبائى [۱۹] در «ریاض المسائل ۱ : ۳۳» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص مستحبى  است که بر آن تأکید شده است .

۱۹ . محمّد بن حسن نجفى [۲۰] در «جواهر الکلام ۲۰ : ۷۹ ـ ۸۰» مى ‏گوید :زیارت پیامبر ص ـ به ویژه براى  حج گزارندگان ـ به جماع و ضرورت دین ، مستحبّ مؤکَّد است .

۲۰ . سیّد احمد خوانسارى [۲۱] در «جامع المدارک ۲ : ۵۵۳» مى ‏گوید :و امّا استحباب زیارت پیامبر ص از ضروریات دین شمرده شده است .

ب . فقهاء علماى  اهل سنّت

علماى  عامّه نیز در مسئله زیارت رسول اکرم ص ـ در کتاب‏هاى  بزرگ فقهى  وروائى ‏شان و در کتاب‏هاى  سیره و تاریخ ـ بحث کرده ‏اند ، و در آنها [ مسلمانان را ] بر زیارت پیامبر ص برانگیخته ‏اند[۲۲] .آنچه در ذیل مى ‏آید نمونه‏ هایى  از اقوال علما و فقهاى  عامّه در این خصوص است:

۱ . ابو عبداللّه‏ ، محمّد ، حکیم ترمذى [۲۳] در «نوار الأُصول ۱ : ۳۲۰» مى ‏نویسد :اصل ۱۱۲ … زیارت قبر او ص هجرت ناچاران است ؛ سویش هجرت مى ‏کنند ، به جهت حرمت زیارتشان شفاعت آنها واجب مى ‏شود ؛ وشفاعت براى  کسى  که گناهان او را هلاک ساخته است .

۲ . ابوالحسن، على  بن محمّد ماوردى [۲۴] در «الأحکام السلطانیّة والولایات الدینیّة:۱۰۹» مى ‏نویسد :آن گاه که سوى  آنان آمد ، براى  زیارت قبر رسول خدا ص راهى  مدینه  شد تا جمعِ میان حجّ خانه خدا ـ عزّ وجلّ ـ و زیارت قبر رسول اللّه‏ ص
برایشان فراهم آید [ و نیز ] به جهت رعایتِ حرمت آن حضرت وبپادارى  حقوق فرمان بَرى ‏اش ؛ و اگر این کار از واجبات حج نباشد ازامور مستحبِ شرع است و از عادات پسندیده حج‏گزاران ؛ نافع از ابن عمر روایت کرده که رسول خدا ص فرمود : « هر که قبر مرا زیارت کند شفاعتم برایش واجب مى ‏شود» .

۳ . قاضى  ابو یَعْلى  ، محمّد بن حسین فرّاء[۲۵] در «الأحکام السلطانیّه : ۱۱۱»مى ‏نویسد :و هنگامى  که مردم حَجّشان را گزاردند ، چند روزى  را مهلتشان داد که بر حسب عادت به علائقه‏ ها و خواسته‏ هاشان برسند ، و براى  خروج درتنگنا و فشارشان قرار نداد تا آسیبشان برساند ؛ پس آن گاه که سوى  آنان بازگشت ، به راه مدینه رهسپار شد براى  زیارت قبر رسول خدا ص ، به جهت رعایت حرمت آن حضرت و انجامِ حقوق طاعتش ؛ اگر این کار از واجبات حج نباشد از مندوباتى  است که در شرع مستحب مى ‏باشد ؛ و از عادت‏هاى  پسندیده حاجیان است ؛ عمر از پیامبر روایت کرده که فرمود : «هرکس قبر من را زیارت کند ، شفاعتم بر او واجب مى ‏شود» .

۴ . قاضى  عیاض در «الشفا بتعریف حقوق المصطفى  :۲۹۶» مى ‏گوید : زیارت قبر آن حضرت علیه ‏السلام از سنّت‏هاى مسلمین است ، اجماع بر آن وجود دارد ، و فضیلتى  است که بر آن ترغیب شده .و در صفحه ۳۰۰ به نقل از مالک در «المبسوط» مى ‏نویسد :براى  کسى  که از سفر باز مى ‏آید یا راهى  سفر است ، اشکالى  ندارد که نزد قبر پیامبر ص بایستد و برایش نماز گزارد و دعا کند .

۵ . عبداللّه‏ بن قدامه[۲۶] در «المُغنى » ۳ : ۵۸۸» مى نویسد :زیارت قبر پیامبر ص مستحب است ، زیرا دارقُطنى  به اِسنادش از عمر روایت کرده که رسول خدا ص فرمود : «هرکه حجّ گزارد و بعد از وفاتم قبر مرا زیارت کند ، مانند آن است که در حیاتم مرا زیارت کرده است» .

۶ . عبداللّه‏ بن قدامه در «المقنع فى  فقه امام السنّة احمد بن حنبل الشیبانى  : ۸۲»مى ‏گوید :پس آن گاه که از حج فارغ شد ، براى  او زیارت قبر پیامبر ص مستحب است .

۷ . عبدالرحمن بن ابراهیم مقدسى [۲۷] در «العدّة شرح العمدة فى  فقه امام السنّة احمد بن حنبل الشیبانى  : ۲۰۵» مى ‏نویسد :براى  کسى  که حج گزارد زیارت قبر پیامبر ص مستحب است .

۸ . عبدالکریم بن محمّد رافعى [۲۸] در «فتح العزیز فى  شرح الوجیز ۷ : ۴۱۷»مى ‏گوید :… و اینکه پس از فراغ از حجّ ، قبر رسول خدا ص را زیارت کند ، از آن حضرت روایت شده که فرمود : «هرکه مرا پس از مرگم زیارت کند چنان است که در زمان حیاتم مرا زیارت کرده ؛ و هرکه قبر مرا زیارت کند ، بهشت پاداش اوست» .

۹ . ابو زکریّا ، محیى  الدین ، یحیى  بن شرف نووى  در کتاب «الأذکار : ۲۰۴»مى ‏گوید :بدان که براى  هر حج گزارنده سزاوار است به زیارت رسول خدا ص روى  آورد ؛ خواه آن حضرت در طریق و مسیر او باشد یا نباشد ؛ زیرا زیارت پیامبر ص از مهم‏ترین وسایل قرب [ به خدا ] و سودمندترین  مَساعى  و کارها و برترین خواسته‏ هاست .و در کتابش «المجموع فى  شرح المهذَّب ۸ : ۱۹۹» مى ‏نویسد : مُصَنِّف مى ‏گوید : زیارت قبر رسول خدا ص مستحب است ؛ زیرا ابن عبّاس  رضى ‏الله ‏عنه از پیامبر ص روایت کرده که فرمود : «هرکه قبر مرازیارت
کند ، شفاعت من بر او واجب مى ‏شود» .در صفحه ۲۰۱ ، مى ‏نویسد :بدان که زیارت قبر رسول خدا ص از مهم‏ترین وسایل قرب وکامیاب‏ ترین مَساعى  و کوشش‏ هاست ؛ پس آن گاه که حاجیان و عمره گزاران از مکّه منصرف شدند ، برایشان مستحب مؤکّد است که براى  زیارت آن حضرت ، متوجّه مدینه شوند .

۱۰عبدالرحمن بن قدامه[۲۹] در «الشرح الکبیر ۳ : ۴۹۴» مانند آنچه را پیش از این در رقم ۴ از مغنى  نقل شد ، آورده است .

۱۱ . احمد بن محمّد قسطلانى  در «المواهب اللدنیّه بالمنح المحمّدیّه ۳ : ۴۰۳ ـ۴۰۴» مى ‏گوید :بدان که زیارت قبر شریفش از بزرگ‏ترین وسایل قُرب [ به خدا ] وامیدوارترین  طاعات و راه به بالاترین درجات است ؛ و هرکه جز این را معتقد باشد از گرودنه اسلام بیرون رفته است ، و خدا و رسولش و  جماعت علماى  اَعلام را مخالفت کرده است .

۱۲ . زکریّا انصارى [۳۰] در «فتح الوهّاب بشرح منهج الطُّلاّب ۱ : ۱۴۸ ـ ۱۴۹»مى ‏نویسد :زیارت قبر پیامبر ص سنّت است ، هرچند حاجى  و عمره‏ گزار نباشد .

۱۳ . محمّد شربینى  خطیب در «مغنى  المحتاج ۱ : ۶۸۸» مى ‏گوید :زیارت قبر رسول خدا ص سنّت است ؛ به جهت سخن خود آن حضرت که فرمود : «هرکه قبرم را زیارت کند شفاعتم بر او واجب مى ‏شود» پس زیارت قبرش از برترین راه‏هاى نزدیکى  [ به خدا ] است ، اگرچه شخص حج و عمره بجا نیاورد ، چه آن به طور مطلق مندوب مى ‏باشد .و در «الإقناع فى  حلّ ألفاظ أبى  شجاع : ۲۵۸» مى ‏نویسد :زیارت قبر پیامبر ص سنّت است ، اگرچه شخصى  حاجى  و عمره‏ گزار نباشد .

۱۴ . احمد بن عبدالعزیز ملیبارى  هندى [۳۱] در «فتح المعین : ۲۹۸» مى ‏گوید :زیارت قبر پیامبر ص سنّتى  است مؤکَّد ، هرچند براى  غیر حاجّ وعمره‏ گزار ؛ به جهت احادیثى  که در فضل آن رسیده است .

۱۵ . عبدالرحمن شیخى  زاده[۳۲] در «مجمع الأنهر فى  شرح ملتقى  الأبحر ۱ : ۱۵۷»مى ‏نویسد :از نیکوترین مندوبات ، بلکه به درجه واجبات نزدیک مى ‏شود ، زیارت قبر پیامبر و سرورمان محمّد ص .

۱۶ . علاء الدین حصکفى  حنفى [۳۳] در «الدرّ المختار فى  شرح تنویر الأبصار ۲ :۶۸۹» مى ‏گوید :زیارت قبر آن حضرت مندوب است ، بلکه گفته‏ اند براى  کسى  که توانمندى  دارد واجب است .

۱۷ . محمّد بن على  شوکانى  در «نیل الأوطار ، شرح منتقى  الأخبار من أحادیث سیّدالأخیار ۵ : ۹۴ ـ ۹۷» مى ‏گوید :درباره زیارت قبر پیامبر ص نظرات عالمان مختلف است : جمهورعلما گفته‏ اند مندوب است ، و بعضى  از مالکیّه و ظاهریّه به وجوب آن قائل‏ اند ؛ حنفیّه گفته‏ اند که ، نزدیک به واجبات است ، و ابن تیمیّه حنبلى ـ نوه مصنِّف ـ معروف به شیخ الإسلام آن را نا مشروع دانسته ، و بعضى حنابله ، در این فتوا ، از او پیروى  کرده‏ اند .آن که زیارت را مشروع مى ‏داند ، احتجاج کرده به اینکه : رسم و شیوه مسلمانانى  که رهسپار حج‏ اند ، در همه زمان‏ها ـ با وجود اختلاف درسرزمین و مذاهب ـ پیوسته این بوده که به مدینه مشرّفه ، به قصدزیارت پیامبر ص درآیند ، و این را از برترین اعمال مى ‏شمرند ، و نقل نشده که احدى  این کار را بر آنان انکار کند ؛ از این رو [ مسأله ] اجماعى است .

۱۸ . محمّد امین ، مشهور به ابن عابدین در «حاشیة ردّالمختار ۲ : ۶۸۸ ـ ۶۹۰»مى ‏نویسد :سخن مصنّف که [ مى ‏گوید زیارت پیامبر ] «مندوب است» یعنى  به اجماع مسلمانان ـ چنان که در اللباب آمده است ؛ و اینکه به حافظ ابن تیمیّه حنبلى  نسبت داده شده که قائل به نهى  از آن [ زیارت ] است ،بعضى  علما گفته‏ اند صحّت ندارد …قول مصنّف که مى ‏گوید «بلکه گفته شده ، آن واجب است» در شرح اللباب آن را آورده ، و گفته : چنان که آن را در «الدرّة المُضیئة فى  الزیارة المصطفویّة» بیان کردم …آرى  ، عبارت «اللباب» و «الفتح» و «شرح المختار» این است که زیارت قبر آن حضرت براى  کسى  که سعه دارد ، نزدیک به وجوب است .

۱۹ . سیّد بکرى  دمیاطى [۳۴] در حاشیه «إعانة الطالبین على  حلّ ألفاظ فتح المعین ۲ :۴۸۹» مى ‏گوید :در این سخن که مصنّف گفته است : «فائدة : زیارت قبر پیامبر ص سنّتى مؤکّد است» … شروع به سخن کرده دربارهئ چیزى  که حقّ مؤکّد بر هرمسلمانى  ـ به ویژه حاجیان ـ است ، و آن زیارت سیّد ما رسول اللّه‏ ص مى ‏باشد …بدان که علما در آن اختلاف دارند ، بسیارى  بر آن‏اند که آن سنّت مؤکّداست ، و [ در سخن ]بعضشان وجوب جارى شده ، و برخى از عالمان آن بعض را یارى رسانده‏ اند .و این سخن که : «اگرچه براى  غیر حاجى  و عمره‏ گزار» ، غایت براى تأکید در سنّت بودن زیارت است ؛ لیکن براى  این دو [ حاجى  وعمره‏ گزار ] فزونى  تأکید را دربر دارد ؛ زیرا بیشتر حاجیان از سرزمین‏هاى  دور مى ‏آیند ، از این رو زشت است که به مدینه نزدیک شوند و پیامبر را زیارت نکنند ؛ و به جهت این حدیث که [ پیامبر ص فرمود ] : «هرکه حج گزارد و مرا زیارت نکند ، به من ستم کرده است» .

۲۰ . حصنى  دمشقى [۳۵] ، در «دفع الشبه عن الرسول والرساله : ۱۶۹» مى ‏نویسد :زیارت قبر آن حضرت ازسنّت‏هاى  اجماعى  و مطلوب میان مسلمانان است .و در صفحه ۱۸۴ مى ‏گوید :بعض ائمّه گفته ‏اند : و امّا زیارت قبر پیامبر ص را اَحَدى  انکار نکرده است ، و در سفر سوى  آن نزاعى  نشده است ؛ و سفر حاجیان به آن در سَلَف و خَلَف (پیشینیان و پسینیان)پیوسته جریان داشته است . و در صفحه ۱۸۶ مى ‏نویسد :حنفیّه گفته‏ اند : زیارت قبر پیامبر ص از برترین مندوبات و مستحبّات است ، بلکه به درجه واجبات نزدیک مى ‏شود ؛ و از کسانى  که به آن
تصریح کرده‏ اند ابو منصور محمّد کرمانى  در مناسکش مى ‏باشد ، و امام عبداللّه‏ بن محمود در شرح المختار .و امامام ابوالعبّاس سروجى  مى ‏گوید : آن گاه که حاجى  از مکّه ـ شرّفهااللّه‏ تعالى  ـ منصرف شد باید متوجّه طیبه ، مدینه رسول اللّه‏ ص شودبراى  زیارت قبر آن حضرت ؛ زیرا آن از کارسازترین مساعى  [ براى
برآورده شدن حاجت‏ها ] است … .ابن خطّاب محفوظ کلواذى  حنبلى  در کتابش الهدایة ـ در آخر باب«صفة الحج» ـ مى ‏نویسد :براى  حاجى  زیارت قبر پیامبر ص مستحب است .و در صفحه ۱۸۷ مى ‏گوید :از ابو عمران مالکى  نقل شده که : زیارت قبر پیامبر ص واجب است … .

۲۱ . منصور بن یونس بهوتى [۳۶] در «کشّاف القناع ۲ : ۶۰۱» مى ‏نویسد :و زمانى  که حاجى  از حج فارغ شود ، زیارت پیامبر ص براى  اومستحب است .

[۱] .  شیخ اجلّ اَقدم ، ابو جعفر ، محمّد بن على  بن حسین بن موسى  بن بابویه قمّى  ، به برکت دعاى  امام صاحب الزمان عجّل اللّه‏ فرجه به دنیا آمد و در سال ۳۸۱ ه درگذشت ، تصانیف زیادى  دارد ، مشهورترین آنها کتاب «مَن لا یحضُرهُ الفقیه» است ، که یکى  از کتاب‏هاى  چهارگانه اى  مى ‏باشد که در طول قرن‏ها مدار استنباط احکام است بنگرید به مقدمه کتاب «الهدایة» چاپ مؤسسه امام هادى   علیه ‏السلام .

[۲] .  شیخ ابو عبداللّه‏ ، محمّد بن محمّد بن نعمان بن عبدالسلام بغدادى  ۳۶۳ ـ ۴۱۳ ه در شب بیست و سوم رمضان ـ در بغداد ـ وفات کرد ، و سیّد مرتضى  بر او نماز گزارد ؛ شیخ مفید  قدس ‏سره داراى  محاسن بسیار و مناقب فراوانى  است ، او حافظه ‏اى  قوى  و تیز داشت و حاضر جواب بود ، روایات بسیارى  مى ‏دانست و فقیهى  متکلّم بود ؛ مؤلّفات زیادى  دارد که یکى  از آنها کتاب «المقنعه» است (نگاه کنید به ، الکنى  والألقاب ۳ : ۱۹۷ ـ ۱۹۸) .

[۳] .  در بحار الأنوار ۱۰ : ۴۴۱ ، این عبارت نقل شده و در آن لفظ «وجوب» نیامده است .

[۴] .  مزار مفید : ۲۶ ، باب ۹ .

[۵] .  شیخ الطائفه ـ که هرگاه لفظ شیخ مطلق آورده شود وى  مقصود است ـ ابو جعفر محمّد بن حسنبن على  طوسى  ، فقیه ، محدّث ، رجالى  و مُفَسّر است ؛ تألیفات زیادى  دارد ، از جمله : تهذیب ،استبصار ، نهایه … وى  در ماه رمضان سال ۳۸۵ به دنیا آمد و در شب دوشنبه ، ۲۲ محرم سال ۴۶۰ از دنیا رفت ، قبر او هم اکنون ـ در نجف اشرف ـ مزار معروفى  است در مسجدى  که به مسجد طوسى  موسوم است بنگرید به ، الکنى  والألقاب ۲ : ۳۹۴ .

[۶] .  شیخ محمّد بن احمد بن ادریس حلّى  از فقهاء بزرگ حلّه است ؛ کتاب «مختصر البیان» و«السرائر الحاوى  لتحریر الفتاوى » از اوست ، در سال ۵۹۸ ه در سن ۵۵ سالگى  در گذشت بنگرید به ، الکنى  والألقاب ۱ : ۲۱۰ .

[۷] .  عماد الدین محمّد بن على  بن محمّد طوسى  مشهدى  ، فقیهى  عالم ، و فاضل و واعظ بود ،تصانیفى  دارد از جمله: الوسیله؛ الرائع فى  الشرائع ؛ الثاقب فى  المناقب الکنى  والألقاب ۱ : ۲۶۷٫

[۸] .  شیخ اجلّ ، ابوالقاسم ، نجم الدین ، جعفر بن حسن بن یحیى  بن سعید حلّى  ، مشهور به محقّق حلّى  ، صاحب تصانیف مشهور است از جمله : شرائع الاسلام ؛ المختصر النافع ؛ المعتبر ؛ و در سال ۶۰۲ به دنیا آمد و در روز پنجشنبه ، ۱۳ ربیع الآخر سال ۶۷۶ ه درگذشت الکنى  والألقاب ۳ : ۱۵۴ ـ ۱۵۶ .

[۹] .  شیخ فقیه ، ابو منصور ، حسن بن سدیدالدین ، یوسف بن على  بن مطهّر حلّى  ، معروف به علاّمه ـ که هرگاه لفظ علاّمه مطلق آید وى  مقصود است ـ در هر علمى  کتاب نوشت ، در سال ۶۴۸ به دنیا آمد ، و در روز شنبه ۲۱ محرم الحرام سال ۷۲۶ از دنیا رفت ، و ـ در نجف اشرف ـ در جوار امیرالمؤمنین  علیه‏السلام دفن شد ؛ قبر او آشکار است و زیارت مى ‏شود الکنى  والألقاب ۲ : ۴۷۷ ـ ۴۸۰٫

[۱۰] .  ابوطالب محمّد بن حسن بن یوسف بن على  بن مُطهّر حلّى  ، فخر المُحَقّقین ، در جمادى  الأُولى سال ۹۸۲ زاده شد و در جمادى  الثانى  سال ۷۷۱ وفات کرد ؛ وى  از شخصیّت‏هاى  برجسته شیعه و از ثقات و فقهاى  طائفه است ، بلندمرتبه و داراى  علم فراوان مى ‏باشد ، از پدرش علاّمه روایت مى ‏کند و کتاب‏هایى  دارد ، از جمله : ایضاح الفوائد فى  حلّ مشکلات القواعد ؛ حاشیة الإرشاد … نگاه کنید به ، الکنى  والألقاب ۳ : ۱۶ ، و معجم رجال الحدیث ۱۵ : ۲۵۳ ، رقم ۱۰۵۱۵ .

[۱۱] .  شیخ اجل ، نور الدین على  بن عبدالعالى  کَرَکى  عاملى  ، ملقّب به محقّق ثانى  ، داراى  مصنّفات مشهورى  است ، از جمله : جامع المقاصد فى  شرح القواعد ؛ وى  در روز شنبه ۱۸ ذى  حجّه سال ۹۴۰ ه درگذشت الکنى  والألقاب ۳ : ۱۶۱ .

[۱۲] .  محقّق فقیه ، مولا احمد بن محمّد اَردبیلى  ، شأنى  بزرگ و منزلتى  رفیع داشت ، او پارساترین وعابدترین و پرهیزکاترین فرد زمان خود بود ، و در صفر سال ۹۹۳ در مشهد مقدس غروى  ، وفات کرد ؛ و قبرش آشکار است و زیارت مى ‏شود ؛ از کتاب‏هاى  اوست : آیات الأحکام ؛ مجمع الفائدة والبرهان فى  شرح إرشاد الأذهان الکنى  والألقاب ۳ : ۲۰۱ .

[۱۳] .  سیّد شمس الدین ، محمّد بن على  بن حسین ،ابوالحسن موسوى  عاملى  جبعى  ، صاحب کتاب «مدارک الأحکام فى  شرح شرائع الإسلام» در سال ۹۴۶ به دنیا آمد و در شب دهم ماه ربیع الأوّلا ، سال ۱۰۰۹ ه درگذشت اعیان الشیعه ۱۰ : ۶ .

[۱۴] .  مولا محمّد باقر بن محمّد مؤمن خراسانى  سبزوارى  ، عالم فاضل ، محقّق متکلّم جلیل ، فقیه ومُحدِّث جلیل القدر ،صاحب کتاب «ذخیرة المعاد فى  شرح الإرشاد» در سال ۱۰۹۰ در سن ۷۲ سالگى  درگذشت ریاض العلماء ۵ : ۴۴ ـ ۴۵ .

[۱۵] .  محمّد بن مرتضى  ، مَدعوّ به مولا محسن کاشانى  ، صاحب تصانیف زیاد مشهورى  است ، مانند :الوافى  ؛ الصافى  ؛ الشافى  ؛ المحجّة البیضاء ؛ علم الیقین ، و دیگر کتاب‏ها که نزدیک به ۱۰۰ تصنیف مى ‏رسد ؛ و در سال ۱۰۹۱ در شهر کاشان وفات یافت و در همان جا به خاک سپرده شد الکنى والألقاب ۳ : ۳۹ ـ ۴۱ .

[۱۶]شیخ اجلّ ، بهاء الدین ، محمّد بن حسن بن محمّد اصبهانى  ، تحصیل علوم معقول و منقول را ـ پیش از آنکه سیزده ساله شود ـ کامل کرد ، و هنوز دوازده ساله نشده بود که به تألیف پرداخت ، تصانیف او به هشتاد اثر مى ‏رسد ؛ در سال ۱۱۳۲ ه به اصفهان درگذشت ، و در مقبره «تخت فولاد» به خاک سپرده شد الکنى  والألقاب ۳ : ۱۱ .

[۱۷] .  فروع کافى  ۴ : ۲۷۲ ، حدیث ۱ .

[۱۸] .  مُحدِّث فقیه ، شیخ یوسف ـ نوه علاّمه شیخ احمد بن ابراهیم درازى  بحرانى  ـ ۱۱۰۷ ـ ۱۱۸۶ ه صاحب کتاب « الحدائق الناضرة فى  احکام العترة الطاهرة» کسى  است که از علم فراوانى  پرده برداشت و علوم بسیارى  را مى ‏دانست و در فقه و حدیث تَبَحُّر داشت ؛ وى  در قریه «ماحوز» به دنیا آمد ، و در روز شنبه ، چهارم ربیع الاول ، درگذشت ، و در حائر شریف ، به رواق حسینى  اطهر ، در پایین پاى ِ شهداء دفن شد ؛ نگاه کنید به مقدمه «الحدائق الناضره» .

[۱۹] .  محقّق بزرگ ، سیّد على  ، فرزند سیّد محمّد على  ، فرزند ابو المعالى  صغیر ، فرزند ابو المعالى کبیر ، برادر سیّد عبدالکریم ، جدّ بحر العلوم ، طباطبائى  حائرى  ۱۱۶۱ ـ ۱۲۳۱ ه در دوازدهم ربیع اول ، در کاظمیّه به دنیا آمد ، و در حائر شریف ، به رواق حسینى  اطهر ، در پایین پاى  شهدا ـ کنار بحرانى  و وحید بهبهانى  قدّست اسرارهم ـ دفن شد ، تصانیفى  دارد ، از جمله : «ریاض المسائل» ، «شرح صلاة المفاتیح» (اعیان الشیعه ۸ : ۳۱۴ ـ ۳۱۵) .

[۲۰] .  علاّمه ، فقیه امامیه ، شیخ محمّد حسن ، فرزند شیخ باقر نجفى  ، صاحب کتاب «جواهر الکلام فى  شرح شرائع الاسلام» است که مانند آن در اسلام تألیف نشده است ، تا آنجا که از بعضِ علما حکایت شده که گفت : اگر مُورّخ زمان اومى  خواست حوادث عجیب دورانش را ثبت کند ، حادثه ‏اى  شگفت‏ انگیزتر از نگارش این کتاب نمى ‏یافت .این کتاب تا زمان حاضر ، تکیه‏گاه مجتهدان و محصّلان امامیّه در هر [ جا و ] مکانى  است ؛ وى  در سال ۱۲۶۶ ه ـ در حالى  که سنّش از ۷۰ گذشته بود ـ وفات کرد ، و در مسجدش به نجف اشرف به خاک سپرده شد ؛ بر قبر او قُبّه‏اى  معروف است اعیان الشیعه ۹ : ۱۴۹ .

[۲۱] .  آیة اللّه‏ سیّد احمد بن سیّد یوسف بن سیّد محمّد مهدى  موسوى  خوانسارى  در ۱۸ محرّم سال۱۳۰۹ هجرى  در شهر «خوانسار» زاده شد ، و در ۲۷ ربیع الثانى  سال ۱۴۰۵ در تهران وفات کرد .امام خمینى   قدس‏سره به مناسبت رحلت او در باره‏اش مى ‏گوید : این عالم جلیل و بزرگ و مرجع مُعَظَّم ، پیوسته در حوزه‏ هاى  علمیّه و مجامع دینى  داراى  مقام رفیع و عالى  بود ، و عمر شریفش را در راه تدریس و تربیت و علم و عمل سپرى  ساخت ؛ وى  حقّ بزرگى  بر حوزه‏ها دارد … نگاه کنید به ، صحیفه نور ۱۹ : ۸۹ ، و ستارگان حرم ۱ : ۲۰۹ ـ ۲۳۹ .

[۲۲] .  رجوع کنید به «شفاء السقام فى  زیارة خیر الأنام : ۶۳ ـ ۸۰ ، باب ۴» اثر تقى  الدین سُبکى  شافعى  ؛وى  باب چهارم کتاب را تحت این عنوان آورده است : «متن عبارت علما درباره استحباب زیارت قبر سیّد ما رسول اللّه‏ ص ، و بیان اینکه آن میان مسلمانان اجماعى  است» .

[۲۳] .  ابو عبداللّه‏ ، محمّد بن على  بن حسن بن بشر ، حکیم ترمذى  ، در سال ۳۱۸ درگذشت ، وى  داراى مؤلّفات زیادى  است ، از جمله : «سبب التکبیر فى  الصلاة» ، «العقل والهوى » ، «صفة القلوب» ، و جز آن [ دیگر کتاب‏ها ] ؛ بنگرید به ، طبقات الشافعیّة الکبرى  سُبکى  ۲ : ۲۴۵ ، رقم ۵۹ ، و مقدّمه کتابِ «نوادر الأُصول» .

[۲۴] .  ابوالحسن ، على  بن محمّد بن حبیب بصرى  ، معروف به ماوردى  ، در سال ۳۶۴ ه به دنیا آمد و در ربیع الأوّل سال ۴۵۰ ه درگذشت و در مقبره باب حرب دفن شد ؛ از تصانیف اوست : الحاوى  الکبیر ؛ تفسیر القرآن الکریم ؛ الأحکام السلطانیّه … معجم المؤلّفین ۷ : ۱۸۹ .

[۲۵] .  ابو یعلى  ، محمّد بن حسین یا حسن بن محمّد بن خلف فرّاء بغدادى  حنبلى  ، در سال ۳۸۰ زاده شد ، و در ۲۰ رمضان سال ۴۵۸ ه وفات کرد ؛ از آثار اوست : احکام القرآن ؛ الأحکام السلطانیّه (معجم المؤلّفین ۹ : ۲۵۴) .

[۲۶] .  عبداللّه‏ بن احمد بن قدامه ، جماعیلى  مقدسى  ، سپس دمشقى  حنبلى  ، ابو محمّد ، مُوَفَّق الدین۵۴۱ ـ ۶۳۰ ه از بزرگان فقهاى  حنابله است ؛ آثارى  دارد ، از جمله : المغنى  ـ که شرح مختصر حزقى  در فقه است ـ روضة الناظر (در اصول فقه) ، المنقع ـ که در دو جلد مى ‏باشد و همه این آثار به چاپ رسیده است ـ … الکافى  فى  الفقه (۴ جلد) ؛ العمدة … .ابن قدامه در «جماعیل» ـ از روستاهاى  نابلُس در فلسطین ـ زاده شد ، در دمشق علم آموخت ، و در سال ۵۶۱ رهسپار بغداد شد و در آنجا ۴ سال ماند ، و بعد به دمشق بازگشت و در آن وفات کرد (الأعلام ـ زرکلى  ـ ۴ : ۶۷) .

[۲۷] .  بهاء الدین ، ابو محمّد ، عبدالرحمن بن ابراهیم بن احمد بن عبدالرحمن مقدسى  حنبلى  ، در قریه «ساویا» ـ از مناطق نابلس در فلسطین ـ در سال ۵۵۶ ه به دنیا آمد ، و در ۷ ذى  حجه سال ۶۲۴ ه درگذشت ؛ و در دامنه [ کوه ]  « قاسیون » ـ در صالحیه دمشق ـ دفن شد ؛ از آثار اوست : شرح کتاب العمدة ، و شرح کتاب المقنع ؛ نگاه کنید به ، معجم المؤلّفین ۵ : ۱۱۲ ؛ الأعلام زرکلى  ۳ : ۲۹۲ ؛ شَذَرات الذهب ۵ : ۱۱۴ .

[۲۸] .  عبدالکریم بن محمّد بن عبدالکریم ، ابوالقاسم رافعى  قزوینى  ۵۵۷ ـ ۶۲۳ ه از فقهاى  برجسته شافعى  است ،مجلس درسى  در قزوین داشت که در آن تفسیر و حدیث و … مى ‏گفت ؛ از آثار اوست : فتح العزیز فى  شرح الوجیز (اثر غزالى ) که چاپ شده است ، شرح مسند الشافعى  (الأعلام ـ زرکلى  ـ ۴ : ۵۵) .

[۲۹] .  عبدالرحمن بن محمّد بن احمد بن قدامه مقدسى جماعیلى  حنبلى  ، ابوالفرج ، شمس الدین ۵۹۷ ـ ۶۸۲ ه از اَعیان فقهاى  حنبلى  است ، در دمشق زاده شد و در آن وفات کرد ؛ او نخستین کسى  است که قضاوت حنابله را عهده‏دار شد … آثارى  دارد ، از جمله آنها کتاب «الشافى » است که شرح بزرگى  بر «المقنع» در فقه حنبلى  است و به چاپ رسیده است الأعلام ۳ : ۳۲۹ ، و بنگرید به ، البدایة والنهایه ۱۳ : ۳۵۴ .

[۳۰] .  زکریّا بن محمّد بن احمد بن زکریّا انصارى  سنیکى  قادرى  اَزهرى  شافعى  ، زین الدین ، ابو یحیى  ۸۲۶ ـ ۹۲۶ ه عالمى  است که در فقه و فرائض و تفسیر و قرائت‏ها و تجوید ، دست دارد و سهیم است … از آثار زیاد اوست : شرح مختصر المزنى  ، در فروع فقه شافعى  ؛ و حاشیه بر تفسیر بیضاوى  (معجم المؤلّفین ۴ : ۱۸۲) .

[۳۱] .  زین الدین عبدالعزیز بن زین الدین ملیبارى  حنفى  از اعلام قرن دهم هجرى  داراى  تصانیفى است : إرشاد العباد الى  سبیل الرشاد ؛ مختصر فى  احادیث ذکر الموت ؛ بنگرید به ، معجم المؤلّفین ۴ : ۱۹۳ ؛ الأعلام ۳ : ۶۴ .

[۳۲] .  عبدالرحمن بن محمّد بن سلیمان ، معروف به شیخى  زاده ـ و [ نیز ] به او داماد گفته مى ‏شود ـ فقیهى  است حنفى  ، اهل «کلیبولى » در ترکیه ، به سال ۱۰۷۸ درگذشت ، از آثار اوست : مجمع الأنهر فى  شرح ملتقى  الأبحر ؛ نظم الفرائد فى  مسائل الخلاف الأعلام ۳ : ۳۳۲ .

[۳۳] .  علاء الدین ، محمّد بن على  بن محمّد ، حصکفى  دمشقى  ، عالم محدّث نحوى  است ، در دمشق تدریس مى ‏کرد و فتوا مى ‏داد ؛ شمارى  از آثار او در کتاب‏هاى  تراجم آمده است ، در سال ۱۰۸۸ وفات کرد الکنى  والألقاب ۲ : ۱۸۲ .

[۳۴] .  ابوبکر ، عثمان بن محمّد شطا دمیاطى  بکرى  الشافعى  ، ساکن مکّه ، داراى  تصانیف زیادى  است ، از جمله : اعانة الطالبین ، الدرر البهیّة ، کفایة الأتقیاء … . در سال ۱۳۰۰ زنده بود معجم المؤلّفین ۶ : ۲۷۰ .

[۳۵] .  ابوبکر بن محمّد بن عبدالمؤمن بن حریز بن معلّى  ، حسینى  حصنى  ، تقى  الدین ۷۵۲ ـ ۸۲۹ ه فقیهى  پارسا از اهل دمشق است ، منسوب به «الحصن» ـ از قریه‏هاى  حوران ـ تألیفات زیادى  دارد ، از آنهاست : کفایة الأخیار ، که به آن «الغایة» در فقه شافعى  را شرح کرده است ؛ و «دفع شُبهة مَن شَبَّهَ وتَمَرَّدَ ونَسَبَ ذلک إلى  الإمام احمد» ، هر دو کتاب چاپ شده است (الأعلام ۲ : ۶۹) .

[۳۶] .  منصور بن یونس بن صلاح الدین بن حسن بن احمد بن على  بن ادریس بهوتى  حنبلى  ۱۰۰۰ ـ۱۰۵۱ ه فقیهى  [ حنبلى  ] است … از آثار اوست : کشف القناع عن الإقناع ؛ المنح الشافیة ؛ عمدة الطالب معجم المؤلّفین ۱۳ : ۲۲ .و در «الأعلام ۷ : ۳۰۷» آمده است : … شیخ حنابله به مصر در دوران خود بود ، کتاب‏هایى  دارد … و «کشّاف القناع عن متن الإقناع للحجاوى  ـ ط» .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نُه + 3 =

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>