حذیفه و پیغمبر اسلام ص– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

حذیفه و پیغمبر اسلام ص– ازعید الزهرا س چه مى دانید؟

حذیفة ابن یمان یکى از اصحاب رسول گرامى اسلام به خدمت آن حضرت مشرف گردید و مشاهده کرد حضرت مولى  الموحدین امیرالمؤمنین على علیه السلام و حضرت امام حسن مجتبى و حضرت امام حسین علیهما السلام در محضر پیغمبرعظیم الشأن مشغول صرف غذا بوده و آن حضرت (یعنى  رسول اللّه‏ صلّى اللّه‏ علیه وآله وسلّم) به روى ایشان تبسّم نموده ولبخند مى  ‏زنند و مى  ‏فرمایند :نوش جان کنید ، گوارایتان باد برکت و سعادت این روز ، به درستى که این روز :روزى است که پروردگار بزرگ قبول مى  ‏کند اعمال دوستان و شیعیان شما را .و امروز ، روزى است که روشن مى  ‏شود حقیقت فرموده پروردگار ، « فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَةً بِمَا ظَلَمُوا » (یعنى این است خانه‏ هاى آنان که خالى گردیده است به سبب ظلم‏ها و ستم‏هاى  ایشان) .ـ و نوش جان کنید و گواراى شما باد که امروز روز شکسته شدن شوکت دشمن جدّ شما و یارى کننده دشمن شماست .و امروز ، روزى است که هلاک مى  ‏شود فرعون زمان شمااهل البیت و ستم کننده به شما و غصب کننده حق شما .

و امروز ، روزى است که خداى متعال باطل مى  ‏کند اعمال خیر و نیکى که از دشمنان شما صادر گردد ، «کان لم یکن شیئاًمذکورا» انگار که هیچ چیزى نداشته وعمل نیکى از آنها صادرنشده .حذیفه که از اصحاب پیغمبر اکرم صلّى اللّه‏ علیه وآله وسلّم بود مى  ‏گوید ، عرض کردم : یا رسول اللّه‏ آیا در میان امت شما کسى خواهد بود که آنقدر هتک حرمت نموده و با روا داشتن ظلم و ستم و غصب حق اهل البیت خباثت و پلیدى را به حدّى  برساند که از او فرعون زمان اهل البیت یاد مى  ‏فرمائید .پیغمبر اکرم صلّى اللّه‏ علیه وآله وسلّم فرمودند : آرى اى حذیفه ، بُتى از منافقان سرکرده و رئیس آنها خواهدشد و عمل مى  ‏کند خواب مرا (گویا حضرت رسول صلّى اللّه‏ علیه وآله وسلّم همه آنچه را که آن ظالم در زمانهاى پس ازوفات حضرتش مى  ‏خواست انجام دهد در خلال یک رؤیاى صادقه (خوابى واقعى  ) دیده بودند) .و فرمودند : آن پلید و فرعون زمان اهل البیت ادعاى ریاست در میان آنان خواهد کرد ؛ـ و وبال ظلم و ستم را بر دوش خود خواهد کشید ؛ـ و مردم را از راه خدا منع خواهد کرد ؛ـ و کتاب خدا را تحریف نموده از آن تفسیر به رأى نموده وسنّت حقیقى مرا تغییر خواهد داد ؛ـ و میراث فرزند مرا تصرّف خواهد کرد ؛ـ و خود را پیشواى مردم و امّت خواهد خواند ؛ـ و تجاوز به حق وصى و جانشین من على بن ابیطالب خواهد نمود ؛ـ و بیت المال را بناحق بر خود حلال نموده و در غیر مسیررضاى پروردگار صرف نموده و مرا و برادرم (على بن ابیطالب)که وزیر من است به دروغ نسبت خواهد داد .ـ و دخترم فاطمه را از حق خود محروم و ارث او را به ناحق غصب خواهد نمود ، آنگاه دخترم فاطمه او را نفرین نموده وپروردگار عظیم الشأن نفرین او را در مثل چنین روزى (نهم ربیع الاول) مستجاب خواهد گردانید .مطلب که به اینجا رسید حذیفه راوى این روایت کاملاًموثّق و مستند مى  ‏گوید عرض کردم : اى رسول خدا چه مى  ‏شودکه نفرین کنید خداى متعال او را در زمان حیات و زنده بودن شما هلاک کند که دیگر وجود نداشته و مهلتى پیدا نکند چنان کند .پیغمبر گرامى اسلام فرمودند : اى حذیفه دوست ندارم موضوعى را که در قضاء و خواست پروردگار مقدّر گردیده(براى امتحان امت من در امر گرایش به حق و یا باطل) طلب کنم تغییر آن را و چنین جرأتى به خود نمى  ‏دهم که از خداى  متعال تغییر چنین تقدیرش را بخواهم .امّا : از خداى متعال تقاضا کردم که فضیلت و برترى دهد آن روزى را که هلاک مى  ‏کند او را بر سایر روزها و ایّام ،به گونه ‏اى که خاطره ارزش و حرمت آن روز به صورت یک سنّت ، سیره و روش ارزشمندى باشد براى دوستان و شیعیان اهل بیت من در همه اعصار و قرون . و خداى متعال اجابت فرموده ؛ به من وحى فرمود :اى محمّد : در تقدیر و قضاى من پروردگار چنین آمده است که فراگیرد تو و اهل بیت تو را محنت‏ها ، سختى  ‏هاى دنیاو بلاها وستم‏هاى منافقان از امت و غصب کنندگان از بندگانم .همان منافقانى که آنچه خیرخواهى براى آنان نمودى ، آنهاخیانت کردند .همان منافقانى که آنچه تو با آنان صداقت داشتى ، آنان به تومکر و حیله نمودند .همان منافقانى که آنچه با آنها صاف بودى ، دشمنى تو را به دل گرفتند .همان منافقانى که آنچه تو آنان را خشنود مى  ‏کردى ، آنان تورا تکذیب نموده ودروغگو مى  دانستند .و همان منافقانى که تو آنها را احترام مى  ‏فرمودى ، و آنان تورا در بلاها و گرفتاریها تنها مى  ‏گذاشتند .پس سوگند یاد مى  ‏کنم و قسم مى  ‏خورم به قدرت و قوت وسلطنتم بر هستى که هرآینه بازخواهم کرد هزار درب ازپست‏ ترین طبقات جهنّم را که فیلوق نام دارد بر روى کسى که حق على وصى تو را غصب کند . و او را به همراه اصحاب ویاران او در پائین ‏ترین طبقات جهنّم جاى خواهم داد .جائى که شیطان از محل خود در جهنّم به او مُشرف بوده واو را نیز لعنت کند . و شدّت عذاب آن منافقان را در قیامت مایه عبرت همه فرعون‏هائى که در زمانهاى پیامبران دیگر بوده‏ اند قرار دهم و نیز عبرتى براى سائر دشمنان دین .و ایشان را و دوستان ایشان را بسوى جهنّم ببرم با چشمانى  کبود و صورتهائى غضبناک و چهره‏ هاى درهم کشیده در نهایت ذلت و خوارى و سرگردانى و پشیمانى و آنان را به طور همیشگى  و ابدى در عذاب سخت خود گرفتار خواهم کرد .در ادامه حدیث خداى متعال مى  ‏فرماید :اى محمّد بدرستى که بلاها و ستم‏هاى فراوان به وصى وجانشین تو از فرعون زمانش به او خواهد رسید و غصب کننده حق وصى تو جرأت و گستاخى را به حدى خواهد رساند که کلام مرا با تفسیر به رأى  ‏هاى خود وارونه نموده و شرک به من آورده و مردم را از راه من (خدا) برگردانیده و گوساله ‏اى از براى  امت تو برپا مى  ‏کند (ابوبکر) . و کافر مى  ‏شود به عظمت و شوکت و جلال من .بدرستى که امر کرده‏ام ملائکه هفت آسمان خود را وشیعیان و دوستان شما را که عید بگیرند روزى که مقدّر کرده ‏ام آن ملعون هلاک گردد .
و به ملائکه امر کرده‏ام که تخت کرامت مرا در مقابل بیت ‏المعمور (۱) نصب کنند . و ثناى مرا نموده براى شیعیان ودوستان شما از فرزندان آدم طلب مغفرت و آمرزش نمایند به احترام این روز (نهم ربیع الاول) .و به ملائکه نویسنده اعمال امر نموده ‏ام که به احترام این روز و بخاطر کرامت تو و وصى تو از نوشتن خطاها و اشتباهات دوستان شما در این روز صرفنظر نموده و چیزى ننویسند .اى محمّد ؛ این روز (نهم ربیع الاول) را عید تو و اهل بیت تو و شیعیان اهل بیتت قرار دادم .اى محمّد ؛ به عزّت و جلالم سوگند و به علوّ مقام و جایگاه رفیع خدائیم سوگند ، عطا مى  ‏کنم کسى را که عید بگیرداین روز را بخاطر من ثواب و پاداش آنهائى را که به دور عرشم احاطه کرده و عبادتم مى  ‏کنند .اى محمّد ؛ هرکس که این روز را عید گرفته و جشن و(۱)بیت المعمور : در آسمان چهارم در محاذى کعبه بوده و محل طواف ملائکه است در آسمان همانگونه که کعبه محل طواف انسان‏هاست در زمین .سرور بپا کند شفاعت او را بر خویشانش قبول خواهم کرد .اى محمّد ؛ هرکس در این روز بر خود و خانواده‏ اش وسعت داده و گشاده دستى کند مال او را زیاد خواهم کرد .اى محمّد ؛ هر سال در چنین روزى هزاران نفر از موالیان ودوستان شما اهل البیت را از آتش جهنّم آزاد خواهم نمود وسعى و کوشش و تلاش دوستان شما را گرامى داشته ، گناهان آنان را آمرزیده و اعمال ایشان را قبول خواهم کرد . حذیفه ابن یمان ، آن صحابى بزرگوار رسول اللّه‏ صلّى اللّه‏ علیه وآله مى  ‏گوید پیغمبر گرامى اسلام مطلب را به اینجا که رسانید برخاسته و با رفتن آن حضرت به خانه اُم سلمه من نیزبرگشتم از محضر آن حضرت در حالى که به کفر دومین خلیفه بناحق (عمر بن الخطّاب) یقین پیدا کرده و از او نفرت یافتم .و بالاخره : بعد از وفات حضرت رسول صلّى اللّه‏ علیه وآله به چشم خود دیدم که آن پلید چه فتنه ‏ها برانگیخت و کفرباطنى خود را ظاهر نموده و از دین برگشت .براى غصب خلافت و امامت على علیه السلام عزم خود راجزم نموده و در کمال بى  ‏حیائى و وقاحت عمل کرد .قرآن را تحریف نموده و آیات آن را براساس رأى و نظر خودتأویل و تفسیر نمود .درب خانه وحى (خانه حضرت زهرا سلام اللّه‏ علیها) را به آتش کشید .بدعت‏هاى فراوانى در دین خدا ایجاد نموده و سنت‏هاى  فراوانى را تغییر داد .فاطمه زهرا سلام اللّه‏ علیها را تکذیب نموده آن حضرت رادروغگو خواند .باغ بزرگ فدک ، ارثیه حضرت فاطمه سلام اللّه‏ علیها ازپیغمبر اکرم صلّى اللّه‏ علیه وآله را غصب نمود .یهود و نصارى و مجوس را از خود راضى نگهداشته و خشم نور دیدگان پیغمبر صلّى اللّه‏ علیه وآله یعنى فاطمه و على وفرزندانشان را با ظلم‏ها و ستم‏هاى خود به اعلا درجه رسانیده و هرگز آن حضرت را از خودش راضى نکرد .اکثر سنّت‏هاى رسول خدا را از بین برد . (در زمان خلافت بناحقّش) .نقشه کشتن امیرمؤمنان على بن ابیطالب علیه السلام را دراندیشه داشت .جور و ستم و ظلم و فساد را در میان مردم رواج داد .آنچه خدا حلال کرده بود حرام و آنچه را که خدا حرام کرده بود حلال کرد !!!اموال بیت المال را بتاراج برده و حیف و میل نمود .بر صورت نورانى فاطمه سلام اللّه‏ علیها سیلى زده وبازوى آن حضرت را کبود نمود .بناحق بر منبر پیغمبر اکرم صلّى اللّه‏ علیه وآله نشسته و برحضرت على امیرالمؤمنین علیه السلام دروغ بسته ، رأى ونظر آن حضرت را مردود و با آن حضرت به دشمنى و ستیزبرخاست .حذیفه ابن یمان زنده بود تا اینکه سالها بعد از وفات پیغمبرگرامى اسلام صلّى اللّه‏ علیه وآله استجابت نفرین فاطمه زهراسلام اللّه‏ علیها را در حق آن فرعون امّت دید که چگونه خداى  متعال قتل آن پلید را بدست کشنده او جارى ساخت . (رحمت خداى بر قاتل او باد) .

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


شش − = 3

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>